در مصاحبه اختصاصی با تئاتر فستیوال:

مهدی ارجمند :تئاتر سنگر ماست،اگر سنگرمان را خالی کنیم ، خیانت کرده ایم / داریوفو می گوید ترس حکومت ها از خنده مردم است


مهدی ارجمند بازیگر و کارگردان جوان تئاتر این روزها نمایش « مرده فروشی » ، اثری از داریو فو ، نویسنده ی ایتالیایی را در تماشاخانه مهرگان به روی صحنه برده است . او درباره ی مشکلات اجرای این نمایش و دغدغه هایی که این روز ها ، اهالی تئاتر با آن رو به رو هستند با خبرنگار تئاتر فستیوال گفت و گویی کرده است که می توانید در ادامه بخوانید :

در رابطه با شکل گیری و ویژگی های نمایش « مرده فروشی » و اجرای آن به روی صحنه بگویید .

« مرده فروشی » از مجموعه نمایشنامه های داریو فو است و من پیش از این ،  چهار بار آن را خوانش کرده ام . پیرو آثار پیشینی که به روی صحنه برده ام ، چهار ماه پیش به همراه دوستانم که از شاگردان استاد میکائیل شهرستانی بودند ، این نمایشنامه را برای اجرا انتخاب کردیم که متن بسیار خوبی است و صداقت و دروغ ، یکرنگی و دو رنگی را به خوبی در آن می بینید .

برای اجرای این نمایش ، با توجه به ایراداتی که برای صدور مجوز اعلام کردند ، سعی کردیم ایرادات گرفته شده را اصلاح کنیم . بنابراین مجبور شدیم با برخی محدودیت ها ، آن را به روی صحنه بیاوریم ، اما متاسفانه با این تغییرات ، به شکلی که دوست داشتم این نمایش اجرا شود ، به روی صحنه نرفت . ما مشکلات زیادی داشتیم ، زمان اجرای ما مصادف با اتفاقات اخیر در کشور شد ، به همین دلیل استقبالی از نمایش صورت نگرفت و تماشاچی کم است و این موضوع برای گروه هایی که کار می کنند بسیار دردآور است . به قول برشت ما باید حرفمان را روی صحنه بزنیم ، سنگر ما ، صحنه ی ما است . اما متاسفانه از اجراها حمایت نمی شود . من مشکلات و بی مهری هایی که تا به امروز داشتیم را تحمل کرده ام ، ولی اینکه می بینم از نمایش ، استقبال هم نمی شود ، برایم بسیار دردآور است .

تمام نمایش هایی که به روی صحنه برده اید را از بین آثار داریو فو انتخاب کرده اید . دلیل این انتخاب چیست ؟

بله . او نویسنده ی مورد علاقه من است به این دلیل که داریوفو حرف میزند و شما با متن های او زندگی می کنید . نویسنده ای است که به دلیل صراحتی که در گفتارش دارد ، محدودیت های بسیاری برایش ایجاد کردند ، حتی در کشور خودش هم او را اذیت و او را به آمریکا ممنوع الورود کردند ، فقط به دلیل اینکه سیستم بورژوازی و سرمایه داری را زیر سوال می برد . او می گوید ترس حکومت ها از خنده ی مردم است . به همین دلیل در بسیاری از موارد که البته دلیل آن را نمی دانم ، از او استقبال نمی کنند .

اما من سعی کرده ام تا آنجایی که در توانم هست متن های داریو فو را به روی صحنه بیاورم و امیدوار هستم که مجال و اجازه این کار را برای متن های دیگر او هم داشته باشم . من متنی از ایشان پیدا کرده ام که فوق العاده خوب و سنگین  است . امیدوارم فرصت اجرای آن را داشته باشم و از آن استقبال شود .

آقای میکائیل شهرستانی در این پروژه تا چه میزان با شما همکاری داشتند ؟

نمایش « همه دزدها که دزد نیستند » اولین کارگردانی من بود و به جرات می توانم بگویم که در آن اجرا ، استاد شهرستانی صد در صد از اثر حمایت و حتی طراحی کردند و با صراحت ، بیان می کنم که مانند یک پدر در کنار من بودند ، هستند و امیدوارم بمانند . ایشان جسارتی به من می دهند که بتوانم در وانفسای هنر ، قدمی بردارم . چون حرکت کردن در این دنیا ، واقعا دشوار است . در آن اثر ، صد در صد حضور داشتند و اجازه حرکت را به من دادند و من را با محیط آشنا کردند .

در اجرای نمایش « برای خرید که نباید پول داد » ، سعی کردم از  70 تا ۸۰ درصد حمایت و راهنمایی ایشان کمک بگیرم و در اکثر شب ها به تماشای نمایش می نشستند و خطاها و اشتباهات  را به ما تذکر می دادند ، اما در این نمایش اتفاقی برای من افتاد که فکر کردم که استاد  ترکمان کردند . برایم بسیار دشوار بود که ببینم می خواهم در این هنر و حرفه چطور قدم بردارم . بنابراین شبانه پیش ایشان رفتم و حرف زدیم و در آنجا فهمیدم که یک پدر ، همیشه فرزند خود را با ناز و نوازش رشد نمی دهد ، در جاهایی هم نیاز است که تنبیه اش کند و الان زمان آن تنبیه است ، البته نه تنبیه بدنی ( با خنده ) !

ایشان آن شب به من گفتند که من پله به پله با تو حرکت می کنم ، پله به پله پایین می آیم و تو باید پله به پله به جلو بروی .

در این کار به جرات می توانم بگویم که شاید۷۰ تا ۸۰درصد را خودم حرکت کردم و ایشان پشت صحنه کمک و راهنمایی می کردند . من طراحی کردم ، سپس ایشان آمدند کار را دیدند و ایرادات کار را برطرف کردند و پس از به روی صحنه رفتن این نمایش ، هم شب اول و هم شب ششم برای دیدن آن آمدند و گفتند که اثر در این چند اجرا ، رشد پیدا کرده و در حال ترقی و پیشرفت است و این برای من جای خوشحالی داشت . واقعا دست ایشان را می بوسم که هم جرات و جسارت به من دادند تا بتوانم بر روی صحنه کار کنم و هم حمایت هایشان را پدرانه برای من نگه داشتند .

حرف پایانی اگر دارید بفرمایید .

مشکل بزرگی که ما داریم ، مخاطب است . من نمی خواهم وارد سیاست و داستان های سیاسی شوم ولی به نظر من تحریم کردن یک سری از آثار درست نیست . ما با هنر زندگی می کنیم . ما فرزند هنر هستیم و نمی توانیم خانواده خود را از دست دهیم . بله ، یک سری اتفاقات در کشورمان افتاده بود که برای همه ی ما ناگوار است و این موضوع مشکلات زیاد ایجاد کرده و خاطر مردم را مکدر کرده است ، اما وقتی ما زنگ می زنیم و برای اجرایمان میهمان دعوت می کنیم ، دوستان به ما می گویند : « شما چرا دارید کار می کنید ؟؟!! »

ما باید حرفمان را بر روی صحنه بزنیم و به قول برشت ، اینجا سنگر ما برای صحبت کردن است و اگر ما سنگرمان را خالی کنیم ، طبیعتا به خودمان پشت پا می زنیم و خیانت می کنیم . ما باید حرفمان را بزنیم و تماشاچی باید ببیند و استقبال کند .

ما دچار معضل بزرگ تئاتر سلبریتی و تئاتر بدون سلبریتی شده ایم و این معضل فراگیر و دامن گیر شده است  .به این موضوع که تعدادی شاگرد ، هنرجو و عاشق تئاتر بر روی صحنه کار می کنند ، توجهی نمی شود ، ولی اگر یک چهره سینمایی یا تلویزیونی در تئاتری کار کند ، همه به دیدن آن می روند !

من به عنوان عضو کوچکی از خانواده هنر ، خواهش می کنم که بیایید و آثار دیگر را هم ببینید . به فرض اینکه اثرِ منِ دانشجو یا هنرجو ، نمایش ضعیفی است ولی بیایید کار را ببینید و سپس با آن نمایش قوی که در جای دیگر می بینید ، قیاس کنید . متاسفانه ما این معضل را داریم .

با توجه به مشکلاتی که به تازگی در جامعه به وجود آمده ، ما نباید خانواده خود را ترک کنیم . ما باید حرف خودمان را بر روی صحنه بزنیم . من با نمایش « برای خرید که نباید پول داد » ،بسیاری از حرف ها را زدم که شاید اگر قرار بود امروز آن نمایش به روی صحنه برود ، اجازه ی اجرا به آن داده نمی شد ! باید فکر کنیم که چه اتفاقی بر روی صحنه در حال رخ دادن است . باید از گروه ها حمایت کنیم .

تمامی دکوری که در این نمایش بر روی صحنه می بینید ، از چوب های شکسته شده ای که پیرامونمان پیدا کردیم ، ساخته ایم . همه چوب ها را پیچ می کردیم و واقعا تئاتر بی چیز بود .

برای ما که خودمان کار می کنیم ، زحمت می کشیم و سرمایه گذاری می کنیم و سرمایه گذار ، تهیه کننده واسپانسری  نداریم ، از مردم انتظار داریم حمایت کنند . چون ما فرزندام شما و این مرز و بوم هستیم.

ما برخی مواقع ، احساسی تصمیم می گیریم و نمی توانیم منطقی برخورد کنیم . به عنوان مثال وقتی چنین حادثه ای اتفاق افتاده است ، ما همه چیز را تحریم می کنیم ! ولی بهتر است جواب آن حادثه را در اینجا ببینید . اینجا بیایید و حمایت کنید . شاید فردا این اتفاق برای هر کدام از ما بیفتد . امیدوارم این حرف ها شنیده شود و از این اثر استقبال شود چون در صحنه های تئاتر ، صحبت های بسیاری گفته می شود که در تلویزیون و سینما جرات و جسارت بیان آن وجود ندارد . حمایت مخاطبان باعث می شود که این گروه ها راهشان را ادامه دهند و پیشرفت کنند و فرزند غیوری را تحویل جامعه دهند .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *