ناهید فرهمند پس از تجربه ی بازی در دو نمایش ” پدر ” و ” شاعر ” که به کارگردانی میکائیل شهرستانی به روی صحنه رفته بود ، این روزها در نمایش ” ملودی شهر بارانی ” به ایفای نقش می پردازد . به بهانه ی اجرای این نمایش خبرنگار تئاتر فستیوال گفت و گویی با این بازیگر جوان عرصه ی تئاتر داشته است که می توانید آن را در ادامه بخوانید .
ناهید فرهمند در رابطه با پرسوناژ خود در نمایش ” ملودی شهر بارانی ” و چگونگی نزدیک شدن به آن گفت : آفاق (همسر مرحوم صادق آهنگ) زنی مقتدر، متکبر و مستبد است که اداره منزل و املاک شان را بر عهده دارد و با توجه به کینه طبقاتی و تفاخر ذاتی اش، قصد دارد خدمه خانه را بیش از گذشته تحقیر کرده و فاصله موجود را بیشتر کند. استاد شهرستانی در جلسات کلاسی و تمرینها بطور مستمر به تحلیل شخصیتها و فضای تاریخی قصه می پرداختند و کاراکترها را برای ما روانکاوی مینمودند. خودم هم چندین تحلیل و متن درخصوص این نمایشنامه مطالعه کردم.
وی در ادامه در مورد تمرینات این نمایش و هدایت های میکائیل شهرستانی گفت : ما از پاییز سال ۹۵ در کلاسها شرکت کرده و بموازات آن تمرین گروهی داشتیم. استاد شهرستانی با توجه به ارادت ویژه ای که به زنده یاد رادی و آثار فاخر ایشان دارند، در این کار، بی اندازه انرژی گذاشتند و از هیچ تلاشی برای تفهیم و رمزگشایی شخصیتها و فضای قصه برای ما دریغ نکردند. حتی در شبهای اجرا نیز مانند روزهای کلاس به هدایت و پیشرفت کار پرداختند و به آموزش مشغول بودند و همواره ارزش و حساسیتهای این اثر را به ما گوشزد می نمودند.
او در ادامه اضافه کرد : درس اول ایشان در تمامی کلاسها و کارها، پایبندی به اصول و اخلاقیات انسانی و حرفه ای است و داشتن روحیه جمعی و بعد به کار و آموزش توصیه می کنند.
بازیگر نمایش “پدر” در مورد آشنایی خود با آثار اکبر رادی به خبرنگار تئاتر فستیوال گفت : قبل از این کار، نمایش ” هفت پرده” را از استاد شهرستانی در سال ۹۳ دیده بودم که هفت تابلو از آثار مرحوم رادی گردآوری شده بود. “ملودی شهر بارانی” را بیشتر از دیگر داستان های ایشان دوست دارم که البته با خوش اقبالی توانستم در این نمایش به ایفای نقش بپردازم.
فرهمند با تشبیه نمایش “ملودی شهر بارانی ” به عمارتی زیبا گفت : این نمایش مانند عمارتی زیبا است که ستونها و آجرهای آن شامل کلیه موضوعات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، روانشناسی، اعتقادی، طبقاتی است که بخوبی فضای حاکم بر قصه را تشریح میکند و این اجزا بواسطه ادبیات (یا همان سیمان) در کنار هم قرار گرفته و ما نظاره گر آن هستیم. قصه کاملا دقیق و حساب شده نگارش شده و استاد ارجمند ما، تفهیم، تحلیل کاراکترها و کارگردانی آن را بی نقص و کامل انجام داده اند، اما اینکه ما چقدر توانسته ایم به نقش نزدیک شده و آموخته هایمان را اجرا کنیم، قضاوتش با تماشاچیان عزیز است.