یادداشتی بر نمایش خیابانی “پرگرینوس” به کارگردانی جرزی زون از لهستان
به بهانه ی اجرایش در سی و چهارمین جشنواره تئاتر فجر
«Peregrinos» به ظاهر واژهی اسپانیای بوده و در لغتنامه انگلیسی با فعل«Peregrinate» قرابت معنایی مستقیم دارد. میتوان برای این کلمه ترجمههایی نظیر: سَرگردانها، زائران، آوارگان (در کشور خارجی) در نظر گرفت. این نمایش به کارگردانی »جرزی زون« محصول گروه نمایش KTO لهستان بوده که در روزهای هفتم و هشتم بهمن ۹۴، در قالب نمایشهای محیطی و خیابانی سی و چهارمین جشنواره بینالمللیتئاتر فجر در محوطهی تئاترشهر تهران به اجرا در آمد.
پرگرینوس به طور کلی نمایشِ زندگی روزمرهی انسانهایی را به تصویر میکشد که کار میکنند و این عملِ کار کردن تبدیل به اصلیترین انگیزه، امیال و ماهیت زندگیشان شده و حتی چهرهی آنها را تحتِ تاثیر خود قرار داده است. اجراگران گویی با ماسکهای تمام سری که بر چهره دارند، جملگی تبدیل به اشیاء متحرک شدهاند که حتی غذا خوردنشان نیز مکانیکی است و فقط باید کار کنند.
پرگرینوس از چندین جهت قابل ستایش است و از چندین جهت قابل نقد، برای شروع یادداشتِ مورد نظر باید اشاره کرد که این اجرای خیابانی به شیوهی بیکلام و “ماسک” بوده و خود موضوع ماسک یک ستایش برای پرگرینوس است. قدمتِ ماسک و صورتک به هزاران سال پیش از میلاد مسیح بر میگردد. صحنههای شکار موجود در غارهای دوران پارینهسنگی پر از نقاشیهایی است که شکارچیان و یا رقصندهها ماسک بر چهره زده و یا با ماسکهایی مشغول بزم و سرور هستند. در تئاتر نیز اولین نمایشهای یونانی از ماسک بهره گرفتهاند و جدای آن، همواره در تاریخ تئاتر، »ماسک« جزو مولفههای اصلی بعضی نمایشهای دیگر (به مانند: کمدیا دلارته، میستریها، میراکل و مامرها) بوده است. علت استفادهی ماسک در یونان به روشنی مشخص نیست اما دلایلی نظیر: فرصت بازی کردن چندین نقش برای یک بازیگر، ایجاد تفاوت با سایر عوامل و همسرایان، دیدِ بهتر تماشاگران، پنهان و جعل کردن سن و سال، چهرهنگاری دقیقتر شخصیتهای نمایش از جمله دلایلی است که برای استفاده از آن برشمردهاند. در اجرای خیابانی پرگرینوس تمام دلایل کاربردی ماسک، قابل بیان و توجیه است. تماشاگران اجرای خیابانی را بواسطهی ماسکهای بزرگ بازیگران راحتتر دنبال کرده و بر موضوع و اندیشهی مدنظر نمایش راحتتر مشرف شوند؛ – جذابیت بصری از دیگر عناصر پیشی میگیرد – تمرکز مخاطب ناخودآگاه بر حول محور اجراگر و یا روابط فیزیکال آنها معطوف میشود و نه حالات چهرهی بدون ماسک و کلام .
بنابر تعبیری، تئاتر ماسک در بهترین شکل خود، به مردم و رابطه آنها با اطرافیانشان میپردازد. مردمی که بُعد جهان شمول داشته و کلامشان زبانِ کشور مشخصی ندارد و بنابر حالات طراحی چهره، هر آنچه لازم است از شخصیتشان به شما گفته شود تا حدی در نگاهِ مستقیم به آنها ادراک خواهد شد. قدرت تئاتر ماسک در نمایش خیابانی زمانی مشخص میشود که دنیای ماسکها همچون آنتیتزی خود را در برابر جهان واقعیت نشان میدهد و همین امر غیرِطبیعی، تماشاگران را شگفت زده میکند و یکی از شرایط نمایش خیابانی را فراهم میکند– جلب توجه تماشاگرانِ گذرنده و غیر ثابت – از طرفی ترکیب جهان واقع و جهان ماسک، سنتزی فراموش نشدنی را در اذهان مخاطب وارد میکند و بهترین زمان تزریق اندیشه و پرسش نمایش را فراهم میکند.
اجراگران در رفت و آمد بین مکانهای درب اصلی تئاتر شهر تا نزدیک مترو هستند و نکتهی جالب آن است که مخاطب نیز با آنها در این گذرها همراهی میکند و نمایش را از دست نمیدهد. موسیقی دائم در حال پخش بوده و گروه را در خلق فضا، هماهنگی، تعویضِ موقعیت یاری میکند. ماسکهای اجرای پرگرینوس از نوع »خنثی« هستند. چهرهها هیچگونه شخصیت، ایدئولوژی، احساس، عاطفه و ویژگیهای همچون جنسیت و (یا حتی مدلِ مو ) … ندارند. این موضوع میتواند هم نقطهی قوت تلقی شود و هم ضعف، زیرا که ماسک خنثی شخصیت را تبدیل به بیمکان و بی زمانترین موجودِ ممکنه میکند. از طرفی باید متذکر شد که، یکی از دلایل استفاده ماسک آنهم به شکل خنثی، نشان دادن بیش از پیش تواناییها و تکنیکهای بازیگری در مهارتهای زبانِ بدن و تواناییهای پانتومیم یا فیزیکال است (یعنی حتی بیشتر از توانایی یک بازیگر دارای ماسک غیرخنثی) خنثی بودن یک تاکید است بر بیانگری بیش از پیش این توانایی !
اجراگران پرگرینوس در تواناییهای بازیگری کمال یافته عمل نمیکنند، کنشها و طراحی حرکات آنها بسیار ساده است و کلا اجرا از نظر متن، ساختار سادهای دارد! هیچ پیچیدگیای که دِرام آفرین و یا بحران زا باشد در نمایش به چشم نمیآید و اثر در پرسشی که میخواهد بپرسد نیز بسیار کم فروغ عمل کرده است. پشتوانه فلسفی نمایش نیز به همینگونه. اجرای پرگرینوس متاسفانه در سرگرمسازی نیز ناموفق است! چراکه احساسات و عاطفه مخاطب را هم درگیر نمیکند و خیلی کم میبینی که یک نفر لبخندی بر چهرهاش نقش بسته باشد. فقط به واسطه یک عنصر به نام ماسک »جذب« و »متحیر« میکند! بیشتر یک “شو” است تا تئاتر خیابانی. به شخصه از یک گروهِ باتجربهی لهستانی آنهم در این شیوه، چه در بازیگری چه در متن انتظار بیشتری داشتم. قویاً لازم به ذکر است از این شیوهی تئاتر »ماسک« چه در اجراهای دانشگاهی (نگارنده سطور نیز دور از آن فضا نیست)، چه در اجراهای عمومی (نظیر نان، نصیر ملکی جو) نمایشهایی به مراتب قویتر و با کیفیتتر اجرای پرگرینوس به صحنه رفته است که خیلی راحت و صادقانه میتوان پرسید دعوت این گروهِ بینالمللی چه دستاورد (تکنیکی، هنری و …) ویژه و مخصوصی داشته که خود نمیتوانستیم در کشور فراهم کنیم.
_______________________________________________________
منبع: The Mask Handbook: A Practical Guide , Routledge
پویا رئیسی – تئاتر فستیوال
نوشته ی خوبی بود . اطلاعات خوبی راجب کار و تاریخچه بهمون دادید . ممنون
دلیل استفاده از این ماسک ها چی بود ؟ فقط اینکه فانتزی باشه ؟
نمایش خیابانی آنقدر قوی و خوب معرکه ست واقعا …. نمایش فاوست هم که تو هفته لهستان اومده بود ایران نمایش خیابانی فوق العاده ای بود . اون که اصلا حرف نداشت .