یادداشتی بر نمایش “کابوس هایی در مضرات دخانیات” به کارگردانی افسانه زمانی
از چخوف و گزیده گویی و ایجاز نوشته هایش گفتن ، قلم فرسایی است و آزار مخاطب ، که هرکس اندکی با او و آثارش آشنایی داشته باشد ؛ بی شک با این ویژگی بارز و منحصر به فرد آنها آشنایی دارد .
“در مضـار توتون” عنوان یک تک گویی یک پرده ای از چخوف است که تنها ۵ صفحه است و این یعنی یک انتخاب جسورانه برای هر کارگردانی برای به روی صحنه بردن . یک مونولوگ کوتاه اما عمیق . از این جهت که ما فقط با نیوخین ( تنها پرسوناژ نمایشنامه که چخوف این طور معرفی اش می کند : شوهری که زنش مدیره یک آموزشگاه موسیقی و پانسیون دخترانه است .) روبرو می شویم اما در واقع در ۵ صفحه ( و در یک پرده ) باید با همسر او ، فرزندانش ، و خواهرزن و پدر و مادرش آشنا شویم و نسبت به آنها شناخت دقیق پیدا کنیم .
چخوف در خلال کلماتی که گزیده و موجز در کنار هم چیده است ، خواننده اثرش را هم در طول و هم در عمق این نوشتار حرکت می دهد . اما در اجرای صحنه ای اگر کارگردان به همین کلمات اکتفا کند ، حاصل نه طول خواهد داشت و نه عمق و در نتیجه هیچ خواهد بود .
پس فرمی که کارگردان برای اجرای چنین متن به ظاهر ساده اما پیچیده ای انتخاب می کند بسیار مهم است . تکیه به توانایی های بازیگر و صرفا او را کارگردانی کردن ، ریسک بزرگی است و شاید چخوف نیز خود برای اجرای این نمایشنامه ، یک مونولوگ کلاسیک و صرفا متکی به بازیگر را انتخاب نمی کرد ، البته شاید .
اجرای افسانه زمانی از این نمایشنامه با عنوان “کابوس هایی در مضرات دخانیات” به گفته خودش و البته مصداقا یک اجرا به شیوه تئاتر اشیا (object theater) است و کارگردان علاوه بر کارگردانی کردن بازیگر ، اشیا و رابطه این دو با هم را نیز کارگردانی می کند .
انتخاب این گونه از تئاتر را شاید بتوان یافتن نقطه اپتیموم برای اجرای این نوشته ی چخوف دانست ، جایی بین اجرای مونولوگ صحنه ای و کلاسیک و اجراهای مدرن ، نقطه ای که نه دشواری اجرای کلاسیک را دارد و نه سهل انگاری و خراب کردن نمایشنامه با اجراهایی به اصطلاح مدرن و خلاقانه .
در واقع بهره بردن از اشیا و پرسوناژ قائل شدن برای آنها در اجرای “کابوس هایی در مضرات دخانیات”، متن ۵ صفحه ای و موجز چخوف را ساده ، روان و جذاب به روی صحنه می آورد و بدون اینکه تک گویی مورد نظر نویسنده را خراب کند ، یک اجرای جذاب صحنه ای خلق می کند که ایجاز دارد و مخاطب را در طول و عمق نمایشنامه حرکت می دهد ، پیام متن را می رساند و جذابیت بصری نیز ایجاد می کند و از یک مونولوگ خسته کننده ساده به یک مونولوگ خلاقانه و پسامدرن می رسد .
بازنویسی و حتی تغییر نام نمایشنامه نیز با فرم اجرای آن هم خوانی دارد . در واقع تئاتر اشیا گونه ای وهم و کابوس گونگی به اجرا می دهد و شاید انتخاب کلمه کابوس نیز در همین راستا بوده است .
و نهایتا اینکه بازی خوب و به جا و به اندازه فرزین محدث در نقش ایوان ایوانویچ نیوخین بر جذابیت این اجرا افزود و تماشاچی را تا پایان همراه نمایش کرد . محدث به خوبی پرسوناژ نیوخین را درک کرده و به خوبی از عهده ارتباط برقرار کردن با اشیا و پذیرفتن آنها به عنوان پرسوناژهایی مستقل برآمده است . در نتیجه در حفظ ریتم و چهارچوب و اشل نمایش سهم به سزایی به عهده داشته که آن را به خوبی اجرا نموده است .
“کابوس هایی در مضرات دخانیات” یک اثر جسورانه از یک نمایشنامه جسورانه است که خبر از ادراک سوژه توسط صاحب اثر (کارگردان) و انتخاب ابژه و فرم مناسب توسط او می دهد و نتیجه چنین الگوریتمی بی شک یک اثر قابل دیدن و قابل توجه می شود .
المیرا نداف – نویسنده مهمان
خانم زمانی من یک کار در جشنواره از شما دیدم که خیلی خوب بود انشالله این هم خوب باشه که مطمئنم هست
متن های چخوف همه جسورانه است
نمایشنامه در مضار توتون را نخوانده ام اما این اجرا و کارگردانی را بسیار پسندیدم
متن ۵ صفحه ای ؟ جدی ؟؟؟
Farzin mohaddes kheiliiiii khube
doosedh daram
من یکی از علاقمندان نمایشنامه های چخوفم و اغلب اوقات سعی می کنم نمایش هایی که از آثارش میره رو صحنه رو دنبال کنم . این کارو هم رفتم دیدم . نمایش دوست داشتنی و جالبی بود.
موافقم باهاتون خیلی کار خوبی بود
فرزین محدث همیشه عالیه. چند وقت پیش هم یه مونولوگ دیگه داشت که مثل این کارش خیلی خوب بود.
سلام خدمت مخاطبین عزیز
به علت بروزرسانی سایت در روز گذشته ، متاسفانه برخی از دیدگاه های شما مخاطبین عزیز حذف شده است . تئاتر فستیوال عادت ندارد نظر مخاطبان را چه مثبت باشد و چه منفی ، حذف کند و به این مسئله افتخار می کند .
از شما عزیزان تقاضا می شود در صورت تمایل مجددا دیدگاه خود را زیر مطلب مورد نظر بگذارید تا بتوانیم از دیدگاه شما بهرمند شویم .
از توجه شما همراهان همیشگی تئاتر فستیوال سپاس گزاریم .