یادداشتی بر نمایش "اسطوره می شوم" به نویسندگی ماهگل مهر و کارگردانی رویا نونهالی

عطرِ نابِ انسان


تئاتر فستیوال

وقتی خبر درگذشت ماهگل مهر را شنیدم بسیار متأثر شدم.

با آنکه زیاد او را نمی شناختم و تنها یک تئاتر به کارگردانی اکبر زنجانپور از او دیده بودم ، برای از دست دادن این هنرمند عرصه تئاتر بسیار غصه خوردم .

ولی معتقد هستم وقتی فردی انسان بودن و انسان زیستن را درک کرده باشد ، وجود ارزشمند او برای همگان نمایان خواهد شد ، ماهگل مهر از این دست افراد بود .

***

روز دوشنبه بعد از پایان یک روز ملال آور کاری ، به زحمت خود را به تماشاخانه ایرانشهر رساندم . گویی می دانستم که قرار نیست به تماشای یک نمایش معمولی بنشینم بلکه به دیدار رفیقی آشنا می روم ، آن هم بعد از سه سال دوری !

وقتی وارد سالن استاد سمندریان شدم ، فضای نمایش “اسطوره می شوم” مرا در خود غرق کرد ، بازیگرانی با لباس های عزا ، همگی در نظم کامل در کنار سازهایشان روبرویم نشسته بودند و سکوتی عجیب حکم فرما بود .

وقتی تمامی تماشاگران همچون من سرجایشان نشستند ، رویا نونهالی اولین پرسوناژی بود که قصه ماهگل را از زبان ماهگل ( متنی به قلم ماهگل مهر ) روایت کرد و چه زیبا آن را به نمایش در آورد ، هنرمندی موفق که اجرای موفقش  وامدار دغدغه ی  او است.  دغدغه ای که از دل برآمده و در نتیجه توانسته همه را در کنار هم جمع کند تا اثری به روی صحنه رود که به ما یادآوری کند ماهگل مهر گرچه از دید همگان از این دنیا رفته است ولی هنوز او زنده است و ما را دعوت کرده تا صدایش را بشنویم.

“اسطوره می شوم”  نمایشی فوق العاده و ناب است . زیبا و بی نقص . عطرِ ناب انسان می دهد . انسانی که می دانست کیست ، از هستی اش چه می خواهد و به کجا می رود و این مهم ترین اصل است .

نمایشی که از مرگ و چگونگی آن می گوید ، کارگردان این اثر در هیچ چیز کم نگذاشته است.  بازی های خیره کننده ی نمایش اشک را بر گونه هایت جاری می سازد  ، موسیقی بی نظیرش در جان و ذهنت نفوذ می کند و دلت را چنان می سوزاند که آرام آرام بغضت را فرو می بری و به تماشای ادامه اش می نشینی ، میزانسن های اصولی که حتی جای خالی ماهگل را چنان با ظرافت به نمایش می گذارد که گویی در صحنه او را می بینی و حضورش را احساس می کنی. ریتمی که برای اولین بار می خواهی کُند و کش دار باشد ، تا ساعت ها به تماشایش بنشینی ، صندلی ات را ترک نکنی ، صدایش را بشنوی و حضورش را در سالن سمندریان احساس کنی .

به جرات می توان گفت متن “اسطوره می شوم” ماهگل مهر را هیچکس غیر از خانواده اش نمی توانست به اجرا درآورد ، با کارگردانی و طراحی رویا نونهالی این متن به اثری فوق العاده بدل شده است که نه تنها در سوژه بلکه در فرم نیز بسیار عالی و بی نقص عمل می کند . موسیقی و نمایش چنان در هم تنیده اند که کاملا هماهنگ با یکدیگر و چون یک پیکر پیش می روند .

در ” اسطوره می شوم” آنچه به وضوح به تماشاگر القا می شود ، دغدغه ی مشترک تیم اجرایی است که بسیار تاثیرگذار است . بی شک می توان گفت رویا نونهالی در “اسطوره می شوم” توانسته به آنچه می خواهد برسد و مخاطب را چنان در خود غرق کند که تا زمانی که پیامش را دریافت نکرده است ، سالن را ترک نکند .

“اسطوره می شوم” در حقیقت از دو پرده تشکیل شده است ، دو پرده ای که کنار یکدیگر کامل می شوند و قصه ای مشخص را بیان می کنند . “اسطوره می شوم” در پرده اول از ماهگل مهر می گوید ، از دغدغه ها و ناگفته هایش ، از رویارویی او با جهان هستی و همچنین از جنگ او با بیماری اش برای مخاطبان می گوید و اما پرده دوم راوی نمایش عوض می شود و پرسوناژها رنگ دیگری به خود می گیرند و هر یک در جهان قصه ، همچون دنیای واقعی ، پرسوناژ خود را بازی می کنند . این پرده اسطوره شدن و اسطوره ماندن ها را به چالش می کشد و ما تنها در ۵۰ دقیقه نظاره گر زیبایی هایی هستیم که چه به لحاظ بصری و چه به لحاظ سمعی به ما منتقل می شود و ما را در کشاکش قصه وارد می کند ، به گونه ای ما نیز با آنچه ماهگل مهر نگاشته است ، با جهان هستی مواجه می شویم و چه شیرین می گذرد لحظات ناب این نمایش .

“اسطوره می شوم” نمونه کاملی است از اینکه می گوییم هنرمند باید سوژه را زیست کرده باشد تا به فرم مناسب و اجرایی اصولی و هنرمندانه دست یابد ، اجرایی که خانوادگی است اما حرفش جهانی است . اجرایی که چون از پس زیست سوژه می آید و سوژه اش انسان است ، پس زبانش را همه در هرجای دنیا می فهمند .

” اسطوره می شوم ” را از دست ندهید .

نسترن داوودی – دپارتمان نقد تئاترفستیوال

۱۸ نظر ثبت شده است .

  1. حسنی گفت:

    فوق العاده گفتید و نوشتید و بسیار با احساس . به همان حس لطیفی که در این نمایش جاری و ساری بود و به درستی این عطر را به مشام دیگر دوستانی که این اثر را ندیدند هم با این یادداشت رساندید . کمال تشکر را از سایت خوبتان دارم .

  2. ندا گفت:

    لینک اینستا تون چیه ؟ چرا پیداتون نمی کنم ؟!

  3. دانشجو گفت:

    از اینکه با این یادداشت های خوبیتون سهمی برای ما که دور از مرکز هستیم و دسترسی به تئاتر ناب رو نداریم قائل میشید جای تشکر داره . امیدوارم این کارهایی که تقریبا همه راضی هستند و تعریف بدی نشنیدم ازشون در شهرهای دیگه هم اجرا شوند .

  4. خانم افاضلی گفت:

    اینکه میگن باید سازنده یک اثر اون اثر رو زیست کنه دقیقا منظورشون همینه . واقعا از خانم رویا نونهالی به خاطر این نمایش فوق العاده سپاسگزارم

  5. رفیق گفت:

    چقدر جات خالیه ماهگل مهر عزیز

    • asal گفت:

      بزرگ بود

      و از اهالی امروز بود

      و با تمام افق های باز نسبت داشت

      و لحن آب و زمین را چه خوب می فهمید.

      صداش

      به شکل حزن پریشان واقعیت بود.

  6. سارا گفت:

    خیلی متن احساسی و خوبی بود . اشک توی چشام جمع شد . کاش می تونستم ببینم

  7. حقیقی گفت:

    صد در صـــــــــد پیشنهاد می شود

  8. حاتمه جهانشاهی گفت:

    یکی از بهترین کارایی بود که از اول سال دیدم

  9. شادی سرابی گفت:

    خود خانم رویا نونهالی هم بازی می کنه ؟

  10. سوسن گفت:

    نمایش عالی بود. پیشنهاد میکنم دیدنشو از دست ندید.

  11. bahman گفت:

    kheiliiii khub bud namayeshe . man vaghean lezzat bordam . hatman pishnahad mikonam berin bebinin .
    hatmane hatman!

  12. ندا گفت:

    عزیییییییییییزم 🙁 خدا رحمتش کنه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *