یادداشتی بر نمایش "سوآرم" از مجارستان به بهانه اجرایش در سی و هفتمین جشنواره تئاترفجر

“سوآرم” ، یک بندبازی ماهرانه


سوآرم

تماشا و یا بهتر بگویم مشارکت در تئاتر “ سوآرم “ تجربه شیرینی بود ؛ تجربه ای که در عین اینکه تجربه تئاتر دیدن بود ، حس خواندن یک مقاله علمی را هم داشت . در واقع گونه ای از تئاتر بود که برای آموزش مطالب علمی در همه سطوح آموزشی می توان از استفاده کرد .

“ سوآرم “ با طرح مسئله آغاز می شود : کارگردان روی صحنه می آید و نام اثرش را برای ما توضیح می دهد و از چگونگی شکل گیری آن می گوید و اینکه “ سوآرم “ در مورد همان هارمونی ای است که در کل عالم هستی وجود دارد : از کائنات تا سلول های بدن انسان و حتی در جوامع انسانی ؛ . اینکه طی این تئاتر هدف اثبات همین است که همانطور که جوامع حیوانات و حشرات و… با هم هماهنگ می شوند و کاری انجام می دهند ، گروه انسان ها که از واحدهای مختار تشکیل شده است هم می تواند دیر یا زود به هارمونی برسد .

حال اثر ، وارد بخش بعدی می شود و تماشاچیان با استفاده از نور لیزرهایی که بین آنان توزیع می شوند تلاش می کنند که روی پرده ای سفید هماهنگ شوند و نظم پیدا کنند و در طی این مسیر ابتدا خودشان و بعد محیط شان و نهایتا ارتباط شان را با سایر اعضاء درک و کشف کنند و این اتفاق دست تماشاچی را می گیرد و وارد جهانی می کند که خودش می خواهد ، وارد سوالی می کند که می خواهد به جوابش برسد و از جامعه ۱۰۰ نفره تماشاچیان ، به سراغ گروهی ۳ نفره از تماشاچیان می رود و با حرکات و هماهنگی میان لیزرهای آن ۳ نفر ، موسیقی خلق می کند ( توسط گروه نوازنده هایی که با حرکت نور لیزرها هدایت می شود ) و نهایتا باز به سراغ همه تماشاچیان می آید و هر ۱۰۰ نفر می خواهد که با حرکات لیزرشان روی بدن بازیگر نمایش (رقصنده) او را دنبال کنند .

نهایتا کارگردان با هدایت همه نورهای لیزر به جیب رقصنده ، عینی به مخاطبش ثابت می کند که آن یک نفر ( رقصنده ) در حکم یک کل است که نمادی است از جامعه و ما ( نور های لیزر ) هر یک فردی است از اعضاء جامعه که نهایتا در بدن رقصنده به وحدت و هارمونی می رسیم و سپس کارگردان با استفاده از موسیقی و افکت های تصویری و حرکات رقصنده ، همه آن ۱۰۰ نور ( تماشاچیان ) را با رقصنده همراه می کند و تماشاچی دیگر بدون اینکه خودش را ببیند ( درک کند ) حرکت آهنگین و منظم کل را می بیند و نهایتا همچنان که نوازنده ها در حال نواختن هستند و هارمونی در ساده ترین شکل آن ( موزیکال ) در جریان است ، کارگردان و بازیگر ( رقصنده ) تمام سازها و صندلی ها و… که روی صحنه هستند را کج می کنند و به آنها ظاهری غیر منظم می دهند ، اما هارمونی همچنان در جریان است و نهایتا صدای مترونوم ها که با تیک تاک و سپس با از صدا افتادن ، نمایش را به پایان می رساند .

“ سوآرم “  یک مقاله علمی نمایشی است که با استفاده از نور و موسیقی و رقص و با مشارکت دادن تماشاچی در تئاتر ، معنا و مفهوم مورد نظرش را در تار و پود تماشاچیان رسوخ می دهد ، از طرح مسئله آغاز می کند و با شرح و بسط آن مخاطب را به سوی نتیجه مورد نظرش هدایت می کند . عملی خطیر و سخت که ظاهری ساده و شدنی دارد ؛ خطیر از این جهت که راه رفتن روی لبه تیغ است که کوچکترین لغزشی کل اثر را نابود می کند که کارگردان مجارستانی به خوبی از عهده این مهم برآمده است و همچون یک بندباز اجرایی ظریف و دقیق ارائه می دهد .

البته امیدوارم که اجرای این اثر در جشنواره ، موجب نوع آوری های بی پشت و بی ریشه در جوانان تئاتر ما نشود .

المیرا نداف – نویسنده مهمان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *