نقدی بر “کمدی استشمامات” به کارگردانی میثم عبدی
انواع کمدی ، به طور ویژه گروتسک ، بیش از هر چیز مبتنی است بر فُرم و فُرم و فُرم .
فرم است که یک موقعیت را تبدیل به طنز می کند و فرم است که حتی شوخی های کلامی را به طنز بدل می کند و فرم است که تلخ خند ایجاد می کند و طنز را سیاه می کند و فرم است که جزء لاینفک و شرط لازم و کافی است برای آنچه ادعای “کمدی” بودن دارد و برای آنچه هدف اش ایجاد تلخ خند است . فرم ، گروتسک می سازد ، نه کلام و دیالوگ و سوژه .
“کمدی استشمامات” اثری است مبتنی بر کلام ، شوخی های کلامی سیاسی و جنسی ِ رده چندم و شوخی های تلویزیونی کلیشه ای و خسته کننده .
دیالوگی در فیلم “ورود آقایان ممنوع” به کارگردانی رامبد جوان است که مانی حقیقی روش جوک (یا همان لطیفه) گفتن را برای رضا عطاران توضیح می دهد : اینکه بیش ازاین که جوکی که تعریف می کنیم مهم باشد، چگونه گفتن آن مهم است و مخاطب را می خنداند .
همین توضیح ساده و همه فهم را اگر همه کمدین ها سرمشق خود قرار دهند گامی مهم در خنداندن و ” واقعاً ” خنداندن مخاطب بر می دارند .
اما در “کمدی استشمامات” و آثار پرتعداد دیگری از این دست نویسنده و کارگردان بیشتر در پی آن هستند که “چه بگوئیم” تا مخاطب بخندد نه اینکه “چگونه بگوئیم” .
حال آن که وقتی کمدی و به ویژه گروتسک مدنظر نویسنده یا کارگردان باشد ، این “چگونه گفتن” بسیار مهم است . در واقع ما نباید طنز را به زور کلمات و دیالوگ های اگزجره و گل درشت ، تلخ و سیاه کنیم بلکه باید موقعیت ، مخاطب را به سوی تلخ خند و تفکر راهی کند . حال آنکه در “کمدی استشمامات” ما فقط چند شوخی کلامی ، چند بازی با کلمات رایج در انواع نمایش های لاله زاری و امثالهم ، چند شوخی تکراری تلویزیونی که در سریال های آبکی تلویزیون پرتعدادند و چند شوخی سیاسی مثلا به روز شده و شوخی های جنسی خارج از حد و خارج از موضوع می بینیم ، مابقی شعار است و اکت ها و دیالوگ های اگزجره که مثلا مخاطب بعد از خنده ها ، کمی هم فکر کند ، حتی به زور !
در واقع گروتسک خنده و طنزی است که بر زمینه سیاه و تلخ رخ می دهد نه سیاهی و تلخی رخ داده بر زمینه طنز ؛ و ” کمدی استشمامات ” از نوع دوم است .
ایده اولیه برگرفته از “کرگدن ” یونسکو است که مایه ی ابزورد آن حذف شده و تبدیل شده است به ایده ای الکن ، اگزجره و شعاری .
و در این میان خوب است صاحبان این اثر ، چه نویسنده ، چه کارگردان و چه بازیگران که تپق های قابل اغماض دارند اما بازی چشمگیری نیز ندارند ، دل خوش به صدای خنده های مخاطبین نباشند و حداقل در خلوت خود به این بیندیشند که چرا همین مخاطبان اغلب انتلکتوئل ( یا به قول خود نمایش انتلکتوله !!! ) وقتی همین شوخی ها در تلویزیون دیده می شوند ، آنها را به استهزا می گیرند و سطح پایین می انگارند ، اما به همان شوخی ها در این نمایش می خندند !؟
و دیگر اینکه ادعای “دوری از آتراکسیون و دوری از روشنفکر زدگی” ، خود ادعایی است که به تئاتر و به ویژه به کمدی آسیب می زند . اگر کمدی ، کمدی باشد ، با همه ابعاد کلاسیک و درستش ، دیگر نه آتراکسیون است و نه روشنفکر زده ، بلکه کمدی است و زبانی جهانی دارد ، مانند سایر انواع تئاتر و این ادعای صاحبان ” کمدی استشمامات” تنها راه گریزی است برای آنان از نقد و منتقد . که اگر بگوئیم آتراکسیون است بگویند آری ما تعمداً مایه هایی از آتراکسیون در اثرمان قرار داده ایم تا مخاطب عام جذب شود و اگر بگوئیم اثرتان مدرن و روشنفکری است بگویند بله مایه هایی از روشنفکری و تئاتر مدرن در اثرمان گنجانده ایم تا مخاطب خاص (!!!) نیز جذب شود .
و اینها همه یعنی فرار از نقد .
حال آنکه اگر تئاتر ، تئاتر باشد و کمدی ، کمدی باشد همه راضی خواهند بود و لذت خواهند برد . چنان که مولیر بعد از سال ها هنوز همه را می خنداند و به فکر وا می دارد ، همه ی مخاطبان را ، هم عام و هم خاص (!!!!) .
المیرا نداف – نویسنده مهمان
این منتقدین هم یه کلمه فرم یاد گرفتند هااااا
فراستی هم به بهترین فیلم ها همینو میگه!! از نظرش هیچ فیلم خوبی نیست
لابد شمام تا حالا نمایش خوب ندیدین!!!؟
مهم اینه که تونست مخاطب و بخندونه شما خوشت نمیاد دیگه به سلیقتون مربوط میشه .
bebakhshid yeki mishe bege
esteshmamat yani chi ???
آخه یکی که فصط با شوخی های جنسی مخاطب رو میخندونه که کار شاقی نکرده، به این چیزا همه می خندن. خنده ی بدون فکر!!!
من نه تنها سر اجرای این نمایش نخندیدیم، تازه چرت هم زدم. بیچاره بازیگرا با اینکه بازیشون خوب بود ولی دیده نمیشن!!!
داش مهدی مطمینی همین کارو دیدی؟! من که کلی خندیدم.