سینا شفیعی نویسنده ، طراح و کارگردان نمایش “سیارود” ۱۲ سال است که در عرصه ی بازیگری ، کارگردانی ، نویسندگی تئاتر فعالیت می کند . نمایش او با نام “سیارود” در دومین روز از سی و سومین جشنواره بین المللی تئاتر فجر در تماشاخانه ایرانشهر به روی صحنه رفت . خبرنگار تئاتر فستیوال به بهانه ی اجرای این نمایش در جشنواره تئاتر فجر ، گفت و گویی را با سینا شفیعی انجام داده است که آن را می توانید در ادامه مطالعه کنید .
ایده شکل گیری نمایش ” سیارود ” و دغدغه ای که در این اثر مشاهده می شود ، از کجا نشات میگیرد و چه شد که این نمایشنامه را نوشتید ؟
“سیارود” از نگاه خودم به هویت من شکل گرفت . احساس کردم تضادهایی بین من و رویاهایم ، آرزوهایم، عقده هایم ، ایمانم ، زندگیم ، دیدگاهم وجود دارد که هیچ کدام ربطی به هم ندارند . نمی دانستم چه چیزی دستخوش چیست . “سیارود” طرح یک سوال است که آیا باید با شرایطی که روز به روز آپدیت می شود ، عوض می شود ، خودمان را وفق بدهیم و اینکه با چه چیزی باید خودمان را وفق بدهیم . آیا باید واقعا بدانیم که چه کسی هستیم و گذشته ی خودمان را رصد کنیم تا به آرامش برسیم و نیازی به آپدیت کردن خودمان با تغییرات جهان اطرافمان نداشته باشیم یا اینکه نه ، هویت ما در لحظه تغییر می کند . احساس می کنم یک حس بدبینی ای به جهان خودم در زمان خودم پیدا کردم که این از فیلتر درام رد شده و به “سیارود” نشسته است و طرح سوال می کند که آیا روزمرگی ما را از فکر کردن به خودمان و رصد گذشته مان غافل می کند .
در کارگردانی ” سیارود ” شما بیشتر به چه نکاتی توجه داشتید تا مفهومی که مد نظرتان بود را به مخاطب القا کنید ؟
متن ما درخوانش ناتورالیستی قلمداد می شود اما وقتی هر کسی اجرای ما را ببیند ، متوجه می شود که اصلا به سمت یک اجرای رئالیستی واقع گرایانه صرف یا ناتورالیستی نرفتیم . خیلی المانی کار کردیم و از چیزهایی که در سنت ما مثل فرش ، به چشم آشناست ، استفاده کردیم . در کارگردانی شخصا خیلی به عنصر ریتم توجه کردم چون کار به زندگی نزدیک است ، شناختن ریتم در کار ناتورالیستی و انتقال آن به بازیگر مهم ترین وظیفه کارگردان است . ریتمی که جاری است و قلابی نیست . به نظرم ، تجربه ی زیادی می خواهد تا تماشاگر خودش را در صحنه حس کند و احساس کند که دروغ نمی شنود و دروغ نمی بیند و فکر می کنم چنین کاری ریتم خیلی واقعی ای می خواهد . ما برای اینکه به این گفت و گوها برسیم ، به شخصه در هر جمعی می رفتم ، صحبت ها را ضبط می کردم که ببینم این ریتم چگونه است . چرا در روی صحنه باور نمی شود اما خودمان باور می کنیم و اینکه از واقعیت متن در صحنه فرار کردم ، به تخیل تماشاگر احترام گذاشتم و دوست دارم تماشاگر چیزی را که دوست دارد را در ذهن خود ببیند .
شما در سال های گذشته هم در جشنواره فجر شرکت کردید ؟
من پارسال هم در جشنواره بودم . من برگزیده استان در جشنواره منطقه ای بودم ، امسال هم دوباره برگزیده استان در جشنواره منطقه ای شدم و حالا در جشنواره ی فجر هستم . البته کار پارسال من کم دکورترین کار کل جشنواره بود که فقط یک چوب بود ، یک قاب چوبی خیلی کوچک و دو بازیگر که ۵۰ دقیقه در صحنه بودند . این چوب به ۴۰ آکسسوار تبدیل می شد . از آن نمایش هم خیلی استقبال شد و الان در نوبت اجرای عموم است ولی امسال پر دکورترین کار جشنواره را ما داشتیم که شما می بینید در سالن ایرانشهر باز هم وقتی از کنار هم رد می شویم ، به هم برخورد می کنیم.
کیفیت برگزاری جشنواره را نسبت به سال های گذشته چگونه ارزیابی می کنید ؟
اولین معضل این است که سالن ها مناسب اجراها نیستند . ۹۰ درصد اجراهای جشنواره فجر پلاتویی و در بلک باکس است . کار من در بلک باکس است و به ناچار اینجا اجرا رفتم . تماشاگر گردن درد گرفت ، چون دوست دارد به این آدم ها احاطه داشته باشد ، دوست دارد زندگی خودش را از بالا ببیند . این مسئله اولین ضعف است . خیلی از گروه ها دوست دارند در سالن های دیگری اجرا بروند ، پس اجرایشان ایده آل نمی شود .
آوردن گروه های خارجی خوب است ، خیلی خوب است . امسال دو ، سه کار خیلی خوب به جشنواره آمده است که واقعا تئاترند . اما واقعا اگر این پولی که برای اسکان و شرایط کار این گروه ها هزینه می شود ، به گروه های خودمان تزریق شود ، کسی که جوان است ، کار بلد است ، آنوقت کدام یک نتیجه بهتری دارد .
من فکر می کنم مشکلی که امسال وجود دارد ، این است که داوری بخش مناطق و بخش مرور با هم زیر نظر سه داور انجام می شود . هر سه محترم اند اما داوری کردن سی و شش کار توسط سه نفر ممکن نیست ، خیلی سخت است . کاری مثل جشنواره مناطق خیلی بومی است ، مشخصات و اولویت های انتخاب خودش را دارد اما کارهای بخش مرور اینگونه نیستند . اگر فستیوال باشد ، بخش مسابقه را حذف کنیم ، همه بیایند اجراهایشان را بروند ، بهترین حالت اجرا می شود . من می گویم اولین مشکل سالن است و بعد از آن کمبود تنخواه .
به طور کلی جایگاه تئاتر را در شهرستان ها چگونه ارزیابی می کنید ؟ شهرستان ها با چه مشکلاتی در زمینه تئاتر مواجه اند ؟
چند شهرستان هستند که فوق العاده اند . استانی مثل یاسوج عالی کار می کند . چند استان هستند که تافته جدا بافته اند یعنی در سایت تئاترشان تولد تک تک هنرمندانشان تبریک گفته می شود . سیستم وجود دارد . مثلا شهرستان ما ، کرج . به هیچ اجرای عمومی ای کمک هزینه در طول سال داده نمی شود . من فکر می کنم تئاتر شهرستان ها یک مقدار شعار است . چون بچه هایی که کارشان در شهرستان خوب است ، بچه هایی هستند که در تهران هم کار می کنند ، اینگونه نیست که صرفا در شهرستان کار کنند . غیر از چند استانی که هنرمندانشان در چند جا کار می کنند ، من فکر نمی کنم هیچ دغدغه ای به اسم تئاتر شهرستان از طرف هیچ مسئولی وجود داشته باشد .
اگر حرف پایانی در مورد سی و سومین جشنواره تئاتر فجر و کار خودتان دارید ، برای ما بگویید .
خیلی دوست دارم برای این کار اتفاق خوبی بیافتد . ” سیارود ” حرف خودمان است چون این آدم ها تک تک شان در وجود خود من هستند ، زنده هستند و با من به صورت موازی زندگی می کنند . من برای این طبقه جامعه بودم ، زندگی کردم . من دانشگاه تهران رشته تئاتر قبول شدم ولی نرفتم چون احساس کردم در آنجا نمی توانم حرفی که از سر درد و معرفت به آدم های جامعه ات باشد را پیدا کنم . امیدوارم برای این کار اتفاق خوبی بیافتد . جدای از اینکه کار من است ، دوست دارم در تئاتر حرفی زده شود که تماشاگر یا با سوال بیرون برود یا با جواب . واقعا از تئاتر روشنفکری خسته شدم . چنین متن هایی در تهران خیلی زیاد شده است . آقای نیل سایمون تئاتر ما را آباد کردند .
و در پایان : چشمانم ترک دارند
ولی تو را خوب می بینم
که چقدر
اینجا نیستی
پس به انتظارت می نشینم
و از شر نگاه دلبران زمینی
چشم هایم را به بند باز کفش هایم گره می زنم
تا نه زمین بخورم ، نه فریب
خیلی شعر زیبایی بود
لایک ❤️❤️❤️
با شناختی که از شما پیدا کردم مطمئن شدم که هر الهامی که از نمایشتون گرفتم قطعا درست بوده .
مرسی مصاحبه دوست داشتنی و جذابی بود