شجاعت جناب میکائیل شهرستانی در اعتماد کردن به هنرجویان جوانش همیشه برای هر بیننده منصفی تحسین برانگیز بوده و هست .
کمتر کارگردانی را می توان یافت که برای روی صحنه بردن اثری با شاگردان اغلب جوانش که برخی از آنها اولین بار است که روی صحنه می آیند ، دست به شجاعتی بزند که شهرستانی می زند. یکی از همین شجاعت ها ، روی صحنه بردن اثری با یک دکور تمام و کمال و یا به تعبیری سنگین است .
نمایش «آگوست در اوسیج کانتی» تماشاچی را در اولین پرده و در اولین مواجهه اش با جهانِ اثر با یک اثر جدی روبرو می کند . جدی نه فقط از این جهت که هزینه زیادی برای دکور شده است ، بلکه از این جهت جدی که کارگردان به مخاطب اش می فهماند که نمایشی تمام و کمال در حال اجرا است و او (کارگردان) هیچ شکی ندارد که شاگردانش بهترین ها هستند لذا برای اجرایشان از هیچ امر مادی و معنوی مضایقه نکرده است .
این اعتماد شهرستانی به شاگردانش همیشگی است ولی در «آگوست در اوسیج کانتی» به طور عینی تری دیده می شود ، کما اینکه خود اثر نیز اثری است درخور توجه و در نهایت شایسته ی این اعتماد .
«آگوست در اوسیج کانتی» قصه ای دارد روان و سرگرم کننده و چون در بستر یک خانواده روی می دهد برای هر قشری و سنی جذاب است در نتیجه این اثر در جذب تماشاچی به تئاتر می تواند بسیار کارآمد باشد .
این قصه خوب در کنار کارگردانی هنرمندانه شهرستانی : بهره درست و به اندازه اش از موسیقی ، فضاسازی و حس آمیزی درست با نور و جداسازی فضاها و زمان ها از این طریق ، یک صحنه کامل با دکوری سنگین اما در خدمت اثر که تماشاچی را با یک اثر کاملا رئالیستی روبرو می کند ، همه و همه ما را با یک اثر سر راست ، قصه گو ، سرگرم کننده و نهایتا دارای پیام روبرو می کند . اثری که ریتم نسبتا خوبی دارد ، بازیگرانی دارد که اغلب جوان هستند اما همگی خوب ظاهر می شوند و از عهده نقش هایشان بر می آیند ، برخی در حد شخصیت هستند و برخی به درستی تیپیکال باقی می مانند ، به ویژه بازیگر نقش مادر خانواده که نوید ظهور یک بازیگر درخشان را به اهل فن می دهد .
تنها ایراد واضحی که به این اثر وارد است ، عدم ارتباط کامل بازیگران با دکور است که گویا به تمرین بیشتری نیاز داشته اند، البته شاید هم علت اصلی این ایراد چیز دیگری باشد: اگر سالن اجرای بزرگتر و مناسبی در اختیار گروه بود ، به احتمال زیاد بازیگران در نقاطی از دکور در هم گره نمی خوردند و رفت و آمدها و اکت هایشان همراه با تعضب نمی بود. و اینجا یک کاش بزرگ هم هست: کاش اختصاص سالن های بزرگ و معروف تر به گروه های نمایشی فارغ از نام و معروفیت بازیگران و بر اساس توانایی آنها و کیفیت اثر باشد.
با این حال شجاعت هنرمندانه میکائیل شهرستانی در اجرای چنین اثر پُر پرسوناژی با چنین دکور عظیمی و با استفاده از بازیگرانی که اغلب جوان هستند و اولین تجربه حضورشان روی صحنه است ، غیرقابل چشم پوشی و حقیقتا قابل تقدیر است، چرا که راه تولید بازیگران بزرگ برای تئاتر از دل همین اعتمادهای حرفه ای می گذرد .
نازنین محب اهری- دپارتمان نقد تئاتر فستیوال