یادداشتی بر نمایش « بازی نامه نوروز » به کارگردانی کیوان نخعی در نوزدهمین جشنواره نمایش های آیینی و سنتی :

یک مونولوگ اجتماعیِ ایرانی


” بازی نامه نوروز ” یک نمایش مونولوگ دیدنی است که ردپای نمایش ایرانی و سیاه بازی در لا به لای آن به خوبی مشهود است و ترکیب دلچسبی است از نمایش اجتماعی مدرن و نمایش ایرانی .

نمایش داستان زندگی یک کارتن خواب است که در میان همه تجربیات تلخ و عجیبش، سیاه بازی هم کرده  و عمو نوروز هم بوده است و مهناز غمخوار بازیگر نقش این دختر چنان تمام ابعاد پنهان و آشکار این پرسوناژ را برای تماشاچی آشکار می کند و به تصویر می کشد و چنان از لحظه ورودش به صحنه نبض تماشاچی را در دست می گیرد ، که به جز معدود صحنه هایی ، به تماشاچی فرصت پلک زدن هم نمی دهد و این علاوه بر بازی خوب و به اندازه بازیگر ، نشان از ریتم درست اثر دارد .

میزانسن فعال این نمایش چنان طراحی شده است که تمام صحنه در اختیار بازیگر است و بازیگر در گوشه و کنار صحنه قصه اش را برای مخاطب تعریف می کند . میزانسنی که بسیار دشوار است اما آگاهانه از آن استفاده شده است و البته توانایی بازیگر در حفظ این میزانسن و لحظه لحظه راکوردهایش ستودنی و قابل توجه است .

حضور نامرئی پرسوناژ ” مشدی ” که تنها با صدای چکش روی سنگ قبرها و روی صحنه فرستادن سنگ قبرهای آماده شده توسط او برای مخاطب تعریف می شود و در فضاسازی نمایش و معنابخشی به مونولوگ ، بسیار بسیار موثر است و حذف آن می تواند تمام روح و معنای اثر را نابود کند .

” بازی نامه نوروز ” به کارگردانی کیوان نخعی نشان می دهد که نمایش ایرانی ظرفیت های کشف نشده بسیاری دارد که باید با حوصوله ، سلیقه و خلاقیت به کشف آنها پرداخت و به روزترین مسائل جامعه را از طریق آن بیان کرد ؛ ظرفیتی که متاسفانه اغلب نادیده گرفته می شود .

نسترن داوودی – دپارتمان نقد تئاتر فستیوال

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *