یادداشتی بر نمایش ” کسوف ” به بهانه ی اجرای آن در سی و سومین جشنواره تئاتر فجر
آیا آدم پودر می شود ؟ آری آدم پودر می شود . آدم های بی گناهی که به ناحق ، در عین معصومیت تنها و تنها به این دلیل که در زمانی نادرست در مکان نامناسبی قرار گرفته اند ، پودر می شوند . فرقی نمی کند که چه سن و سالی دارند ، فرقی نمی کند که چه جنسیت و چه نژادی دارند . این آدم ها، بی گناهِ بی گناه پیش چشم عزیزانشان پودر می شوند و روز را برای آنها شب می کنند ، گویی که کسوف شده باشد و من امروز کسوف را در پیش چشمانم دیدم . کسوفی که در سالن تئاتر رخ داد .
کسوف نمایشی است که با نمایشنامه خوب ” ایوب آقاخانی ” و کارگردانی بهتر ” ابوالفضل فرهادی ” و بازی عالی همین کارگردان به روی صحنه رفت .
ابوالفضل فرهادی در نقش ” میمند ” ، مرد افقانی که عاشق دختر کولی ایرانی به نام ثریا شده بود به روی صحنه رفت . بازی عالی فرهادی که گویی خود افقانی است یکی از چندین نقاط قوت این نمایش است .
قصه خوب و منطقی که کاملا به همه سوالات مخاطب پاسخ داد و با محتوایی ضد جنگ و در مورد کودکانی که بی گناه به روی مین می روند ، نشان داد که با تمام اتفاقاتی که حال هم رخ می دهد این قصه تاریخ انقضا ندارد . قصه این نمایش از ریتم مناسبی برخوردار بود ، ریتمی که مخاطب را تا انتها با همان هیجان اولیه با خود همراه کرد .
کسوف نمایش بی ادعایی است که با دکور ساده و در عین حال کار آمد خود و همینطور موسیقی زنده توانست حس و حال داستان را به خوبی به مخاطب القا کند .
البته این اجرا ایراداتی در میزانسن خود داشت . به عنوان مثال نور با جایگیری بازیگران کاملا هماهنگ نبوده و در بعضی از پرده ها با چند ثانیه تاخیر و کمی جابه جایی با بازیگران هماهنگ می شد .
و این نمایش جمع و جور و بی ادعا ، نمایشی است قابل قبول و قابل اعتنا که به راحتی می تواند بدون شعار دادن حرف خود را به مخاطب برساند .
آرزو شفق – تئاتر فستیوال