نمایش ” بوی خوش سیمرغ ” به نویسندگی و کارگردانی علی نقی رزاقی کاری از شهرستان شیراز در هفتمین روز از سی و سومین جشنواره تئاتر فجر در تماشاخانه سنگلج به روی صحنه رفت . محمود پاک نیت ، بازیگر تئاتر و سینمای کشور در این روز به تماشای این نمایش نشست . نظر او را در مورد این نمایش جویا شدیم :
به گزارش خبرنگار تئاتر فستیوال ، محمود پاک نیت با اشاره به اینکه نمایش “بوی خوش سیمرغ” نمایشی عرفانی و دینی است که هفت مرحله ی عرفان را نشان می دهد ، گفت : در واقع می توان گفت کار جذابی بود ، در عین حال که لحظاتی احساس کردم خسته کننده است . کار لحظاتی از ریتم می افتد و خیلی شاخه به شاخه می پرد ، در حالی که می توانست از نظر زمانی کمتر باشد و تماشاگر از این کار بیشتر لذت ببرد . کار از جایی به بعد ، از زمانی که مراحل هفتگانه شروع شد ، روی روال افتاد و تداوم و جذابیت پیدا کرد یعنی من خودم احساس کردم نسبت به اوایل بیشتر به کار جذب شدم . این مسئله مقداری به جوان بودن بچه ها برمی گردد ، شاید به خاطر اینکه تجربه ی کافی ندارند . البته این طور که من شنیدم این کار قبلا چند اجرا داشته و به نظرم بچه ها می توانند بهتر از این باشند ، می توانند جذاب تر از این کار کنند ، می توانند دلنشین تر از این باشند . آقای رزاقی باید بیشتر مراقب چفت و بست کار باشد ، به گونه ای باید این هماهنگی را بین بچه ها به وجود بیاورد . از نظر بیانی هم یک مقدار ضعف وجود دارد ، یکنواخت بودن صدا ، آهنگ هایی که به صدا و کلام می دهند ، بعضی وقت ها تماشاگر را آزار می داد ولی در کل کارِ بسیار جذاب ، گیرا و دلنشینی بود .
این بازیگر پیشکسوت عرصه تئاتر همچنین درباره جشنواره تئاتر فجر به خبرنگار تئاتر فستیوال گفت : به نظرم در کل همه ی جشنواره ها ، فرصتی است تا گروه هایی که از شهرستان های مختلف دور هم جمع می شوند ، بتوانند کار گروه های دیگر را ببیند و آن چیزی را که خودشان ندارند از گروه دیگری بگیرند و این مسئله می تواند الگویی برای کارهای بعدی گروه باشد . نقدهایی که در هر جشنواره ای نوشته می شود ، برای گروهی که می آید کارساز است . بین این گروه ها که همدیگر را در طول سال نمی بینند و در این ایام دور هم هستند ، تبادل نظر و هم فکری می شود . بعد از اجراها همدیگر را می بینند و راجع به کار هم با یکدیگر صحبت می کنند . منتهی در این صحبت ها نباید غرض ورزی باشد ، باید همه با عشق با یکدیگر حرف بزنند تا حرفشان دلنشین باشد و برای گروه های دیگر هم بتوانند الگو باشند . زمانی که هر گروهی برای گروه دیگری الگو باشد ، تفاهم به وجود می آید یعنی عشق به کار نه خودنمایی . وقتی عشق به کار به وجود آمد ، در عشق گذشت هست . زمانی می گویند کسی عاشق است که گذشت کند ، در این کار هم ما دیدیم که معنای عشق ، گذشت است . اینکه بگویم من عاشقتم ، عشق نیست این یک دروغی است که به هم می گوییم ولی اگر توانستیم در ارتباط با یکدیگر گذشت داشته باشیم مطمئنا این همان عشقی است که باید رهایش نکنیم و در کار هنر تئاتر هم اگر آن عشق وجود داشته باشد ، هماهنگی خوبی بین گروه ها به وجود می آید و از این جشنواره چیزی یاد می گیرند و دست پر بر می گردند .