محمدرضا خاکی عنوان کرد: تمرکزگرائی و کمیتگرائی، دو معضل جشنوارهی تئاتر فجر است.
به گزارش تئاتر فستیوال، این کارگردان،مترجم و مدرس تئاتر در گفتوگویی با ایسنا، درباره ارزیابی خود از سی ودومین جشنواره تئاتر فجر گفت: جشنوارهی امسال هم مثل سالهای گذشته به پایان رسید و کماکان داری نقاط قوت و ضعف بود. امیدوارم فراموش نکنند که به ارزیابی آن بپردازند و کاستیهای آن را بازشناسی کنند و با اهل فن، در مورد بهتر کردن آن، گفتگو کنند. اما به گمان من کمیتگرایی معضل بزرگی در جشنواره تئاتر فجر است و تمرکزگرایی جشنواره در تهران نیز جای بررسی جدی دارد؛ زیرا موجب فرسایندگی وقت و نیروی انسانی زیادی میشود.
او ادامه داد: جشنواره تئاتر فجر به لحاظ سنی جشنوارهای سی و دو ساله است، یعنی دورهی نوجوانی و جوانیاش را طی کرده و باید متناسب با سن و سالی که دارد، برنامهریزی منسجم و هدفمندی داشته باشد و خیلی جا افتادهتر عمل کند. ولی متاسفانه در خیلی از موارد چنین نیست. معتقدم جشنواره نیازمند یک شورای مشورتی دائمی، مرکب از کسانی است که با وضعیت عمومی تئاتر و جشنوارههای سایر ملل آشنایی داشته و بتوانند به ویژه در انتخاب و دعوت گروههای خارجی، نقش داشته باشند.
این کارگردان تئاتر با اشاره به حجم بالای آثار صحنهای در جشنواره تئاتر فجر ادامه گفت: کمیتگرایی در بخشهای مختلف جشنواره، خودش معضلی برای جشنواره است. تمرکزگرایی جشنواره تئاتر فجر در تهران نیز باعث فرسایندگی آن و اتلاف انرژی خواهد شد. باید برای تحرک بیشتر، بخش قابل توجهی از جشنواره، به مراکز استانها منتقل شود. این امر هم به نفع جشنواره است و هم به نفع تئاتر کشور. زیرا به توسعه و مشارکت فرهنگی در سطح ملی کمک میکند.
خاکی همچنین تصریح کرد : باید برای مناسب و متعادل شدن تعداد آثار در بعضی از بخشها، از جمله جشنواره جشنوارهها، داوری مجدد برداشته شود. زیرا هر یک از این آثار در جایی برگزیده شدهاند. فقط، وقتی که هدف بالابردن کیفی برنامهها در این بخش باشد، میتوان دست به گزینش کیفی زد.
این مدرس تئاتر، درباره مراسم اختتامیه سی ودومین جشنواره تئاتر فجر نیز عنوان کرد: مراسم اختتامیه جشنواره تئاتر فجر خود یک برنامه جدی است و نیازمند کارگردانی جدی است! اما اختتامیه امسال ضعیف برگزار شد و طولانی بودن آن خیلیها را خسته کرد. اینکه در یک مراسم ۵ ساعته، فقط افراد بیایند روی صحنه و جایزه بگیرند، خیلی خوشایند نیست، میشود برای اختتامیه شکل بهتری را در نظر گرفت.
وی ادامه داد: اولین کاری که باید در مراسم اختتامیه انجام میشد، معرفی برندگان بخش بینالملل در ابتدای برنامه بود. چون همهی برنامه به زبان فارسی اجرا میشد و میدانم که برای میهمانان خارجی بسیار خسته کننده بود و متاسفانه هیچ توجهی به حضور آنها نشده بود. شنیدم بعضی از میهمانانی که در مراسم اختتامیه حاضر بودند، برای ساعت ۱۲ شب پرواز داشتند و از طولانی شدن برنامه ناراحت بودند و دیگر آنکه در طول مراسم هم، برای برای مخاطبهای خارجی، نه کلامی به انگلیسی گفته میشد و نه اسلاید نوشتهای به انگلیسی وجود داشت! بهتر بود که خلاصهای از گفتههای سخنرانها هم ترجمه میشد. یادمان نرود که میگوئیم جشنوارهی بینالمللی تئاتر پس باید قواعدش را رعایت کنیم.
خاکی در پایان عنوان کرد: باید مراسم اختتامیه را به گونهای کارگردانی کرد که نشانههایی از یک جشن تئاتری داشته باشد و هم حوصله مخاطب مورد توجه قرار گیرد و هم زمان مخاطب. دیگر اینکه هر سال میز جوایز جشنواره تئاتر فجر بزرگتر میشود و بر تعداد لوحها و تندیسها اضافه میشود، اما میزان جایزهی نقدی کمتر میشود که با توجه به شرایط اقتصادی موجود قابل درک است. به هر حال جشنوارهی تئاتر تلاشهای بسیاری را بر میانگیزد، به همهی تئاتریهای هنرمند خسته نباشید، میگویم.
امسال یکی از بدترین و بی نظم ترین و بی سروته ترین جشنواره های ممکن بود. فقط همین.