نمایش ” کتاب ها ” ساخته ی کمپانی کومونا لهستان به کارگردانی ” الکس نواکی ” “alex nowaki” در سه روز آخر جشنواره ی تئاتر فجر به روی صحنه سالن اصلی تئاتر شهر رفت . تئاتر فستیوال به همین بهانه به سراغ این کارگردان رفته و با او مصاحبه ای اختصاصی داشته است :
کمی از کمپانی کومونا و فعالیت های این کمپانی بگویید .
کمپانی در سال ۱۹۸۹ شروع به کار کرد و بعد از بیست سال به این نتیجه رسیدیم که به آن فعالیت ها و روابط سیاسی که می خواستیم ، نرسیدیم . تصمیم گرفتیم به کمپانی تئاتر تبدیل شویم ولی این تصمیم به این معنی نیست که فعالیت ها و روابط سیاسی خود را کنار گذاشته ایم و هم چنان به فعالیت و زندگی فعالانه ادامه می دهیم ، فعالیت های فردی و جمعی . ما در اجراهای خود با فعالیت های صلح جویانه تغییرات سیاسی و اجتماعی را ارتقا می دهیم . کمپانی ما کمپانی مستقلی است . برای سال ها ما بدون هیچ حمایتی از هیچ موسسه ای فعالیت می کردیم و البته الان موقعیت عالی رفاهی در ورشو لهستان داریم . در ابتدا خیلی شرایط سختی داشتیم ولی همچنان فعالیت می کردیم و فعال بودیم . ما باور داشتیم مردم حتی در شرایط سخت هم می توانند برای بهبود زندگی شان فعالیت کنند .
چرا این نمایشنامه را انتخاب کردید؟ این نمایشنامه چه حرفی برای گفتن در جهان دارد ؟
فستیوال این اجرا را انتخاب کرد .
هیچ گزینه ی دیگری برای انتخاب نداشتید ؟
آنها این اجرا را انتخاب کردند . ما دو پیشنهاد دیگر هم داشتیم . یکی زندگی نامه ی یک روشنفکر سیاسی بود و دیگری نمایش ” الان بهشت ؟ ” بود که نمایشی الهام گرفته از ” الان بهشت ! ” است که در سال ۱۹۶۹ توسط تئاتر ” living new york ” ساخته شده بود .
شما سه شب در سالن اصلی اجرا داشتید . از کدام اجرا بیشتر راضی بودید؟
اولین اجرا افتضاح بود . چمن مصنوعی سه دقیقه قبل از اجرای اول به دست ما رسید . مسئولین می آمدند و داد و بی داد می کردند که مهم نیست چه اتفاقی می افتد و باید اجرا داشته باشید . سالن در زمانی که به ما وعده داده بودند به ما داده نشد و در طول اجرا هم مسئولین فنی نمی دانستند که باید چه کنند و پرده نمایش در طول کار بالا و پایین می رفت . همه چیز افتضاح و زجر دهنده بود . من اینجا نشسته بودم و می دیدم که مردم سالن را ترک می کنند و من هم دوست داشتم که با آنها بروم . اما دیشب اجرای خوبی داشتیم و راضی بودیم . امشب بد نبود ولی انرژی که از مردم می گرفتیم خوب نبود .
چند روز است که به ایران آمده اید ؟
یک هفته .
اولین بار بود که به ایران آمدید و در این چند روز چند کار در جشنواره دیدید؟
بله . سه کار دیدم . “لندن ، رم ،تهران ،آمستردام ” ، ” باغ آلبالو ” و ” اولیور توییست ” را دیدم .
کدام کار از بقیه بهتر بود ؟
چیزی که من در مورد کار کار ” لندن ،رم ….” دوست داشتم تعاملی بود که بین نمایش و مخاطب به وجود آمد . این برای من بهترین تجربه بود . من با تماشاگران ایرانی خندیدم . این تماشاگران خیلی زنده هستند و به روش های خیلی جالبی واکنش نشان می دهند . خیلی جالب است که از اروپا بیایید و ببینید که وقتی کسی روی صحنه می آید و سلام می کند تماشاگران هم پاسخ بدهند سلام . ما از این کار ها نمی کنیم . اگر ما روی سن برویم و بگوییم سلام مردم تعجب می کنند و می گویند ” چه می گویی ؟! ” ولی اینجا همه واکنش نشان می دهند و این چیزی بود که من در مورد اجرای ” لندن ،رم ،…. ” دوست داشتم . و این نمایش بیشتر از بقیه مورد علاقه من قرار گرفت .
چند روز دیگر در ایران هستید ؟ آیا در مراسم اختتامیه حضور دارید ؟
با گروه فقط یک روز دیگر . ولی خودم در ایران می مانم و در اختتامیه حضور دارم .
شانس خود را در جشنواره تئاتر فجر برای کسب جایزه چقدر می دانید ؟
ما ؟! خیلی خنده دار است ! نه ، نه ما جایزه ای نمی گیریم . برای ما آمدن به ایران و دیدن مردم تهران خودش پیروزی است .
آیا برای ایرانگردی در ایران می مانید ؟
مکان ها و شهر های زیادی مثل یزد ، اصفهان ، مشهد ، تبریز ، شیراز و قم … وجود دارد که من دوست دارم ببینم چون تحصیلات دانشگاهی من در زمینه ی تاریخ است .