مطلب زیر از سری نوشته های شما مخاطبین عزیز است و انتشار آن الزاما مبنی بر تایید تئاتر فستیوال نمی باشد . همچنین خوانندگان می توانند هر گونه یادداشتی در تائید یا تکذیب این مطلب را به تئاتر فستیوال ارسال نمایند تا در بخش “یادداشت های شما” انتشار داده شود.
عبدالرحمن عزیزی – عزیز شنگال ، یک رخداد بی نظیر در تاریخ هنر تئاتر است که به همه انسانهای آزاده و خصوصا” شیر زنان کوبانی ” تقدیم شد .
در کانال های جهانی دیده بودم . وجدانم درد می گرفت . جشمانم پراز اشک می شد و متاثر و متاسف که چرا نشسته ام . چرا نرفتم تا مانند همه آنها در برابر موج و سونامی فرشته های مرگ داعشی مقاومت کنم و جان شان را بستانم و خونم را هدیه راه آزادی وطنم کنم .
عزیز را در آن موقع شناختم . درد کشیدم و دم نزدم . در لاک خودم رفتم و با هوای سرد بس ناجوانمرد ، ساختم و در درون خودم سوختم .
اما ” هنر زبان کسانی است که خود قادر به فریاد زدن نیستند ” . نمایش “عزیز شنگال” نوشته و کار دکتر صادقی همانی است که به جای همه دردمندان فریاد برآورد . نمایشی در صحنه ، با چارچوب و قواعد نمایش های میدانی و بیش از ۶۰ بازیگر جوان و پر انرژی .
داستان “عزیز شنگال” بینندگانش را که با داستان آشنایی داشتند ، بیشتر درگیر خودش می کرد و آنها را تا مرز شرمندگی از اینکه نتوانسته اند برای عزیز کاری از پیش ببرند ، جلو می برد . تک لحظه هایی از تلویزیون های جهان و عکس های عزیز در برابر همه یک به یک دوباره زنده می شد . رو درو . چشم در چشم و به فاصله چند متر دور تر .
دکتر صادقی با ادای دین خود به عزیز شنگال با دیگر عناصر نمایش واقعی ، «تئاتر» را به همه شناساند .
عناصری چون تعهد به مردم و وطن و انسانیت ، و دوباره معنویت و انسانیت را به نمایش همگان گذاشت و همه تماشاگران و مخاطبین خود را به تفکر و اندیشه و سوال های بی پاسخ بسیاری وا داشت تا همیشه برای دانستن پاسخ های آن به تعمق و تفکر بپردازد و دست پر از سالن بیرون رود .
تماشاگر از لحظه ورود با این عناصر درگیر می شود و به فراخور حال و درک و فهم خود به آن واکنش نشان می دهد . در چشمان بسیاری اشک جمع می شد ، هم از سر شوق دیدن این اثر به یاد ماندنی و هم برای عزیز شنگال، برای« گریلا» های که نوید آزادی وطن “عزیز” را می دهند .
لحظه به لحظه نمایش و رخدادهای آن برای همه آشنا است و جذابیتهای صحنه های و اپیزود ها و زمزمه های آشنای مادرانه و حماسی و آهنگهای ملی وطن «عزیز شنگال» و پر تحرک بودن صحنه ها و حرکات بدنی بازیگران جوان ، مخاطبین را با خود همراه می کرد و مجذوب خود می ساخت و نمایشی متعالی و پراز تکنیک و اثری هنری را به یادگار در تاریخ تئاتر ایران به جا گذاشت . نمایشی بی نظیر که جشنواره تئاتر فجر را تحت تاثیر خود درآورد و به همه ثابت کرد که عزیز شنگال و گریلاهای شنگال و کوبانی هرگز تنها نیستند و نخواهند بود .
دکتر صادقی که خود از تبار عزیز شنگال است در عرصه هنر تئاتر مظلومیت کرد را با زبان ساده و قابل فهم به تماشاگرانش عرضه کرد و طوماری بزرگی را بدون آنکه خطی در آن نوشته باشد به تائید و امضای مخاطبین و جهانیان رسانید .
و بسیار ماهرانه جنایتهای گروه «داعش» را تجزیه و تحلیل کرد و پرده از تشکیل و ادامه و جنگهای آنها برداشت و ماهیت و وابستگی به بشکه های نفتی اربابان قدرت را نشان داد .
همانطور که خود کارگردان می گوید : “یکی از مهمترین مسائلی که همواره در تئاتر مطرح است پیوستگی منطقی ، اجتماعی ، فرهنگی و انسانی با حوادث مهم اجتماعی روز است و امروز یکی از وقایعی که می تواند برای ما در آینده بسیار مساله ساز باشد و به عنوان یک خطر بالقوه جامعه ما و منطقه را تهدید کند ، پدیده منحوس داعش است. این گروه به نظر من بویی از انسانیت و فرهنگ نبرده و بسیار خطرناک هستند ، بنابراین وظیفه ما نشان دادن واکنشی است هنری به زبان و شیوه فرهنگی خودمان چون معتقدم یکی از نشانه های زنده بودن یک جامعه همین واکنش های اینک و اکنون است. با همین دلیل می خواهم نمایشی میدانی را با محوریت جنایت های گروه داعش به صحنه ببرم. این نمایش به شیوه میدانی با حضور ۵۰ بازیگر اجرا می شود و بر اساس مجموع اتفاقاتی که در طول این مدت توسط داعشی ها رخ داده به نگارش درآمده است. تقریبا همه اتفاقاتی که در این نمایش به تصویر کشیده می شود مستند است و من با پیوند این واقعیت ها با تخیل خودم این اثر نمایشی را که «عزیز شنگال» نام دارد ، اجرا خواهم کرد. برای من بهترین مکان برای اجرای این نمایش فضای باز جلوی تئاتر شهر است چون این نمایش میدانی است و برای صحنه تئاتر ساخته نشده است. برای اجرای بهتر ، صدای بازیگران ضبط خواهد شد در عین اینکه عناصر نمایشی و بازیگران پر قدرتی و موسیقی جذابی در این کار خواهیم داشت. من در هنر نه به دنبال تبلیغ هستم نه تجارت بلکه به دنبال واکنش های انسانی – فرهنگی هستم که نشان دهم ما در دوران خودمان و زمان حال هم زندگی می کنیم و آثار هنری فقط مربوط به گذشته و یا آینده ای تخیلی نیست. یک هنرمند باید از حوادث روز کمی فاصله بگیرید تا بتواند با یک روحیه انتقادی ابعاد مختلف یک واقعه را نشان داده و بخشی از واقعیات را که شاید رسانه ها و مطبوعات به تمامی بیان نمی کنند از طریق این نوع نمایش های کوبشی، هیجان انگیز و توام با بار فکری به مردم منتقل کند.”
آری نمایش “عزیز شنگال” با آنکه بی کلام بود ، فریادی به بلندای جهان داشت و اثری عظیم بود و به شیر زنان کوبانی هدیه گردید .
be nazare bande besiar ziba bood va az jenabe dr sadeghi tavaghoei joz in nist.
Be nazare bande besiar besiaaaaaar kare khubi bood…ama bazie khanume habibi besiaaaaaar ghabele taghdir bud va bande ra tahte tasir gharar dad,omidvaram ke jenabe sadeghi ghadrdane zahamate inchenin honarmandi bashand chera ke tavanaei ishan dar kare form baese boht va heyrate tamashachian gardid ba tashakor
باسلام خدمت همه ی اعضای دست اندر کار در این اثر بینظیر من که خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم با وجود اینکه به زبان کردی آشنا نبودم ولی جذب کار شده بودم مجذوب کار بازیگران هنرمندی که با تمام احساس و از ته دل به ایفای نقش پرداختند، شده بودم حتی در بعضی از صحنه ها صدای گریه ی تماشاگران به گوش میرسید که نشان دهنده ی کیفیت ویژه ی کار بود امیدوارم دوباره شاهد این دست کارهای خاص و ارزشمند باشیم. با تشکر از جناب آقای دکتر صادقی که با کارگردانی فوق العاده و انتخاب خوب و شایسته ی بازیگران اجرایی خوب را به تصویر کشیدند.