یادداشتی بر نمایش ” رام کردن مرد سرکش ” به کارگردانی بهنام تشکر
” رام کردن مرد سرکش ” نمایش قابل قبولی است . قصه گوست . بازی بازیگرانش خوب است . کارگردان نمایشنامه را درک کرده ، پس توانسته از پس کارگردانی آن برآید . میزانسن را فهمیده و به درستی به اجرا درآورده است . همچنین دکور نسبتا خوب و فعالی دارد . البته با همه ی این ها باید گفت که نمایش بی نقصی نیست .
از ریتم افتادن ، یکی از ضعف های این اثر است . نمایش به دلیل طولانی شدن زمان اجرا ، از ریتم می افتد . اگر کارگردان به جای ۱۲۰ دقیقه در ۹۰ دقیقه داستان را به سرانجام می رساند ، شاید این مشکل کار حل می شد . یکی دیگر از ضعف های آن نورپردازی است . نورپردازی و طراحی نور در این نمایش عملا معنایی ندارد چرا که سالنی که ” رام کردن مرد سرکش ” در آن اجرا می شود ، سالنی مختص اجرای تئاتر نیست . در واقع یکی از سالن های دو منظوره ی پردیس کوروش است که از سن آن برای اجرای تئاتر استفاده می شود .
تاثیر سالن در اجرای نمایش تنها به نورپردازی ختم نمی شود چرا که گویا کارگردان با توجه به شناختش از سالن ، مکان جغرافیایی که سالن در آن واقع شده و نوع مخاطبانی که برای تماشای نمایشش می آیند ، ” رام کردن مرد سرکش ” را به روی صحنه برده است . به گمان نگارنده اگر تشکر می خواست این نمایش را در یکی از سالن های مرکز شهر که با مخاطب جدی تئاتر روبروست ، به روی صحنه برد ، می بایست در بیان بعضی دیالوگ ها و اکت ها روند دیگری را در پیش می گرفت . به طور مثال محور اصلی نمایش حول پسری به نام آلن ( با بازی سام کبودوند ) می گردد که پسری خوشگذران است ، از خانه پدری بیرون زده و در روابط خود با دختران بسیار آزاد است . مسلما به تصویر کشیدن زندگی چنین شخصیتی با شوخی های جنسی و صحنه های اروتیک همراه خواهد بود اما برای بیان و به تصویر کشیدن چنین صحنه هایی برای مخاطب جدی و سخت گیر تئاتر باید اندکی محتاطانه تر رفتار کرد .
با آنکه ” رام کردن مرد سرکش ” به گونه ای طراحی و اجرا شده است که نمایش سرگرم کننده ای از کار درآمده ( البته اگر از ریتم افتادن کار را نادیده بگیریم ) و شاید مخاطبان خود را ناراضی به بیرون سالن هدایت نکند ، اما آنطور که باید و شاید تاثیرگذار نیست . یعنی از آن دست نمایش هایی نیست که مخاطب به معنای واقعی کلمه با آن درگیر شود و تا روزها فکر او را به خود مشغول کند .
با این حال در این اوضاع و شرایط که در بسیاری از نمایش هایی که در سالن های مختلف شهر اجرا می شود حتی ابتدایی ترین شاخصه ی یک اثر نمایشی یعنی قصه داشتن رعایت نمی شود ، ” رام کردن مرد سرکش ” نمایش خوبی محسوب می شود ، اما به گمان من برای مخاطبان جدی تئاتر اثری اقناء کننده به حساب نمی آید . گویا مثل ” رام کردن مرد سرکش ” و تئاتر این روزهای ما شده مثل تک چشم و سرزمین نابینایان !
فرهاد ابراهیمی والا – تئاتر فستیوال
با نویسنده موافقم. نمایش خوب و لذت بخشیه.
Untor ke man az yaddasht dastgiram shod in namayesh andazeye dahan va zarfiatesh harf zade va in neshune khubie.
با درزی موافقم. حتی اسم نمایش هم که همانند کار قبلی خانوم کاظمی بود ” رام کردن زن سرکش ” این حس بی معنا بودن نمایش را به من القا می کرد. وقتی این نقد را خوندم بسیار تعجب کردم.
کاش پوستر بهتری طراحی می کردند. من قبل از اینکه نقد رو بخونم فکر می کردم از این نوع نمایش های شاد شاد موزیکاله.
این همون مثل قدیمیه که میگه کتابی رو از روی جلدش قضاوت نکن!