محسن حسینی بازیگر و کارگردان تئاتر که بارها شاهد هنر بازیگری او در نمایش های گوناگونی همچون ” دایی وانیا ” ، “ادیپوس ” ، ” راهزنان ” و … بوده ایم ، این روزها با بازی در نمایش کمدی ” تارتوف ” به کارگردانی رویا نونهالی بر صحنه ی تئاتر حاضر است . خبرنگار تئاتر فستیوال به بهانه ی آغاز اجرای نمایش ” تارتوف ” گفت و گویی را با این هنرمند توانای تئاتر انجام داده است که می توانید آن را در ادامه بخوانید .
در مورد نمایش کمدی ” تارتوف ” بگویید . تمرینات به کجا رسیده است ؟
نمایشنامه ” تارتوف ” مولیر دارای قدمتی ۳۵۰ ساله است . برای اولین بار به طور رسمی توسط مهشید نونهالی از زبان فرانسه به فارسی ترجمه شده است و توسط خانم رویا نونهالی کارگردانی شده است که البته خودشان بازی هم می کنند . این نمایش در ۵ پرده است ، در این اجرا خیلی روی متن اصلی تاکید شده است . زبان ” تارتوف ” مولیر زبان منظوم است و کارگردان هم می خواهد اجرا به همین شکل منظوم باشد . زبان نمایش بسیار طبیعی و قابل فهم است و به صورت کلاسیک نیست . بخش موسیقی بخش مهمی در کار است که توسط آقای پیران مهاجری و خانم مروارید مهر طراحی شده است .
سایر عوامل کار چه کسانی هستند ؟
بازیگران کار ، علاوه بر بنده ، مریم بوبانی ، رویا بختیاری ، محمدرضا مالکی ، محمدعلی حسینعلی پور ، روزبه مهر ، محمدهادی عطایی ، هومن کیایی ، شیرین اسماعیلی و رویا نونهالی هستند . همچنین طراح گریم ماریا حاجیها ، طراح صحنه سینا ییلاق بیگی ، طراح لباس منصوره یزدان جو ، عکاس خشایار حسامی و تصویربرداری پشت صحنه آقای کامیار مینوکده ، دستیار و برنامه ریز خانم مریم ابراهیمی و طراح پوستر و بروشور خانم مهرو نونهالی هستند .
نمایشنامه کمدی ” تارتوف “ در میان آثار مولیر از چه جایگاهی برخوردار است ؟
جالب است وقتی می گوییم اثری از مولیر ، همه می گویند ” خسیس ” ، من فکر می کنم کمدی ” تارتوف ” نمایشنامه ای است که توسط تماشاگر ایرانی ، البته نه آنهایی که اهل نمایش یا ادبیات نمایشی هستند ، شناخته نشده است ! ترجمه ای از ” تارتوف ” بین سال های ۱۳۰۶ تا ۱۳۰۷ یعنی دوران رضا خان وجود دارد که به اجرا در نیامده است . در واقع بیش از آنکه ترجمه ای از ” تارتوف ” باشد ، اقتباسی از آن بوده است که چند سال بعد یک نمایش رادیویی از آن اجرا می شود ولی اجرای صحنه ای نداشته است . بعد از این ترجمه حدود ۶۵ سال پیش ، این نمایشنامه توسط آقای محمدعلی فروغی با عنوان ” میرزا کمال الدین ” با موضوعات خاص ایران آداپته و ایرانیزه شده بود که به روی صحنه آمد . من به یاد دارم که حدود ۴۵ سال پیش، در تالار سنگلج اجرایی از آن را دیدم . اثر به شدت ایرانیزه شده بود و در واقع نمایشنامه ی اصلی نبود . ولی این بار نمایشنامه اصلی ” تارتوف ” اجرا می شود . من فکر می کنم نمایشنامه ی به روزی است ، خیلی از مسائل و رویدادهای زمانه ی خودمان را مطرح می کند . مسائلی مثل ریا و تزویر و دورویی که امروزه باب است . موسیقی ، آثار مولیر را از آثار دیگر هم دوره هایش برجسته می کند . طنز گزنده و هجوی که در آثار مولیر نهفته است ، کمدی او را قوی می کند . چون کمدی او اساسا جلف نیست ، کمدی سنگینی است که تماشاگر باید دقت کند . فرح بخش است ، چون اساس نمایشنامه های مولیر فرح بخش است و اصولا کمدی خاصی دارد .
کنستانتین سرگیوویچ استانیسلاووسکی در قرن بیستم ، ۳ نمایشنامه از مولیر را اجرا کرد ، در بیست و پنج سالگی ، در پنجاه سالگی و در هفتاد و پنج سالگی . در دهه ی ۴۰ قرن بیستم در روسیه ، مسترکلاسی برای کارگردانان برگزار کرد که پانزده نفر از کارگردانان برجسته ی مسکو در این مستر کلاس بودند که او ” تارتوف ” مولیر را برای اجرا انتخاب کرد . اصولا کمدی فرانسه سخت است ، زمانی که اثر مولیر باشد سخت تر هم می شود و سخت ترین اثرش کمدی ” تارتوف ” است . او به گزندگی و هجوآمیزی جامعه و روابط اجتماعی دوران خودش حساس بوده است . در میان نمایشنامه های مولیر بیش از ۲۵ کمدی وجود دارد . در آن زمان برخی طرفدار مولیر بودند و خیلی ها هم با او مخالفت می کردند . چرا که روابط دروغینی را که در جامعه وجود داشت ، به سخره می گرفت . من فکر می کنم جذابیت این نمایشنامه ی او ، برای ما به این خاطر است که در این نمایش با مسائلی روبرو می شویم که یک داستان کاملا خانوادگی و اجتماعی زمانه را روایت می کند ، یعنی چیزی دور از ذهن نیست و اینگونه نیست که بخواهد به طیفی توهین کند ، چون وی از این دست نمایشنامه ها هم دارد . مانند ” طبیب اجباری ” و ” بیمار خیالی” که اساسا به پزشکان و سیستم بهداشت دوران لویی چهاردهم اشاره می کند . کاری که جدیدا ما هم در یکی از شبکه ها داشتیم و به طیفی از پزشکان برخورده بود . این مسئله ای است که همیشه وجود داشته ، من نمی دانم چرا به آقایان برخورده است . جالب است مسئله تجارت در پزشکی و رفتار توهین آمیز اجتماعی نسبت به بیماران در دوره مولیر هم برجسته بود . ۲ ، ۳ نمایشنامه از نمایشنامه های مولیر روابط بیمار و پزشک را هجو می کند . این موضوع پیشینه ای طولانی دارد ، مسئله ی جدیدی نبود که آقای مدیری آن را مطرح کند و به عده ای بربخورد . باید هم بربخورنده باشد چون روابط ناسالمی در بیمارستان ها وجود دارد . چنانکه الان نیز مسئله ی بیمه ی تکمیلی هنرمندان مطرح است . بیمه سلامت دروغ محض است چون هنوز خانه تئاتر نتوانسته بیمه تکمیلی را درست کند . می دانید ما چقدر هنرمند بیمار داریم ؟! بیمار و بیکار !! تکلیف این ها چیست ؟!
اساسا نمایشنامه های اجتماعی برای این است که روابط ناصحیح و نامطلوب را هجو کند . نمی شود نمایشنامه ای برای اجرا انتخاب کرد که معضلات و مشکلات زمانه را مطرح نکند . این سیاه نمایی نیست . حرف اشتباهی است که مسئولین به غلط می گویند . نفس نمایش و ادبیات نمایشی نقد اجتماعی است که به آقایان برمی خورد . سیاه نمایی نیست . سیاه نمایی این است که در اخبار و مطبوعات غربی بر علیه یک نظامی صحبت کنند . ولی نفس ادبیات نمایشی از دوران یونان باستان تا امروز نقد صحیح اجتماعی است و ” تارتوف ” مولیر هم یکی از این نمایشنامه ها هست .
در این نمایش شما چه نقشی را بر عهده دارید ؟
در نمایش کمدی ” تارتوف ” من خوشبختانه نقشی را بازی می کنم که مولیر خودش آن را بازی کرده به نام ارگون که پدر خانواده است . پدر نابخرد و مستبد خانواده است . من به این دلیل بازی در این نقش را پذیرفتم چرا که سال هاست با خانم رویا نونهالی آشنایی دارم . در سال ۱۳۸۲ در نمایش ” ارفه ” به کارگردانی بنده ، بازی شگفت انگیزی داشتند . سال هاست هم دیگر را می شناسیم ، ایشان کارهای من را پیگیری می کنند و من کارهای ایشان را پیگیری می کنم . با رامین حیدری فاروقی که تهیه کننده ی این اثر است نیز در پروژه ” شرق ، دیوار ، آفتاب ” که پروژه ای مستند درباره ی چین بود ، همکاری داشتم . ایشان مستندساز برجسته ای هستند و من فکر می کنم هم خانم نونهالی ( کارگردان ) هم آقای فاروقی ( تهیه کننده ) با کار من آشنا هستند . این پروژه ، پروژه ی سنگینی است ، چون خانم نونهالی علاوه بر اینکه کارگردانند ، بازی هم می کنند . حتی در طراحی دکور ، صحنه و موسیقی شراکت می کنند . به هرحال خانم رویا نونهالی در خانواده ای بزرگ شدند که با زبان فرانسه سر و کار داشتند چون تمام خانواده به مدرسه ی ژاندارک می رفتند و نسبت به زبان مولیر آشناترند . خانم رویا نونهالی از تجربه ی حداقل ۲۵ ساله ی بازیگری در تئاتر و سینما می آیند و من فکر می کنم بازی کردن در این اثر با این کارگردان خیلی خوب است و به کارگردانی ایشان خیلی اعتماد و اطمینان دارم . من همیشه می گویم بازیگر باید شانس بیاورد که در کارهای خوب بازی کند و فکر می کنم امسال خوش شانس بوده ام که اولین کار خوب را شروع کرده ام . ولی پارسال نگران بودم ، از کارهایی که در آن ها بودم راضی نبودم چون اصولا طراحی شان خوب نبود . این کار ، اثری موزیکال است ، بخش خواندن و همسرایان دارد یعنی خود بازیگران باید بخوانند ، حرکت کنند و این نمایش را جذاب می کند . من از ژانری می آیم که با همسرایان کار کردم ، موسیقی کار کردم و رقصنده بودم . به هرحال تبحر در صحنه خیلی مهم است . بازی در کنار خانم بوبانی و خانم بختیاری و خانم نونهالی و آقای مهر که نقش تارتوف را بر عهده دارند ، جذاب است . فکر می کنم تماشاگر خیلی لذت خواهد برد و نمایش فرح بخش و موفقی خواهد بود . برتولت برشت جمله ی معروفی دارد که : ” داستان از توست که حکایت می کند . ” یک اثر نمایشی همیشه باید به گونه ای بر روی صحنه اجرا شود که تماشاگری که نشسته ، فکر نکند این نمایش به او مربوط نیست . نمایش باید به گونه ای توسط بازیگر و گروه اجرا شود که به لحاظ مضمون ، تماشاگر را به حیرت وادارد و شگفت زده کند ، که این بربریت و وحشیگری ای که روی صحنه می بینیم ، پس ما هستیم . برای همین می گویم یک اثر نمایشی باید نقاط مشترکی با معضلات اجتماعی داشته باشد . همین ریاکاری و مزور بودن ، رانت خواری ، جنایت و خیانت را به دنبال دارد . در جامعه ای زندگی می کنیم که رذیلت جای فضیلت نشسته است و این سیاه نمایی نیست . تمام آثار ادبیات نمایشی برجسته ی جهان همین است . مکبث در نمایشنامه ” مکبث ” جمله ی معروفی دارد ، می گوید : ” اینجا که ماییم هر لبخندی خنجری است و هر که به تو نزدیکتر به خون تو تشنه تر . ” روابط اجتماعی ما در خانواده ها مگر غیر از این است که همه با هم دشمن شدند ؟! چون درد معاش دارند ، چون می خواهند سر هم کلاه بگذارند . خدا به خیر بگذراند که این دروغ تا کجا می خواهد پیش برود . چقدر از صبح تا شب دروغ می گویند ، همه هم کتمان می کنند . وقتی هم صحبت کنیم ، می گویند سیاه نمایی می کنید . سیاه نمایی نیست ، واقعیت جامعه است . فرار می کنیم ، می خواهیم بگوییم همه چیز خوب است . اصلا این طور نیست . همه چیز خوب و آرام نیست . همه چیز ناخوب و ناآرام است .
man in teame nonahali , faroghi va hoseinio doost daram .movafagh bashand
jenabe hoseini vaghean yek ketabe marjae kamel hastand baraye ahalie teatr .
merci ke mosahebe kardid va emkane bahre bordane ma az ishoon ro faraham kardid .
تارتوف با محسن حسینی حتما دیدنی است …
هنوز ندیدم اما قول می دم ببنیم خانم نونهالی و ایشالا سربلندمون کرده باشی .
محسن حسینی بازیگر توانمندی است. مرسی از مصاحبه ی خوبتان.
کارهای مولیر خیلی جذابه و جای کار داره. امیدوارم نقش آقای حسینی در این نمایش هم به خوبی کارای قبل باشه.
نقد در هر صورتی در جامعه ما به کسی بر می خورد چه اجتماعی باشد چه غیر… کاش این فرهنگ نقد زودتر در جامعه جا بیفتد.
Kheli namayesh khubie. Mamnun az aghaye hoseini babat tozihat khubeshun.