نمایش “اپرت نیرنگ و اورنگ” به کارگردانی ملیکا رضی در دومین روز هفدهمین جشنواره ی نمایش های آیینی – سنتی ، در سالن سایه مجموعه تئاترشهر در دو سانس به روی صحنه رفت . به همین بهانه گفتگویی با کارگردان جوان این نمایش ایرانی داشتیم که می توانید در ادامه بخوانید :
در رابطه با انتخاب این نمایشنامه و مقدمات آماده سازی نمایش “اپرت نیرنگ و اورنگ” توضیح دهید .
سال ها پیش متن این نمایشنامه توسط آقای سید هاشم خان شافع ، از روی نمایش “نیرنگ های اسکاپن (Les Fourberies de Scapin)” مولیر نوشته شده بود که آقای داوود فتحعلی بیگی این را به همراه دو نمایشنامه ی دیگر در کتابی به نام “تقلیدنامه” جمع آوری کردند .
اشراف من روی این نمایشنامه خیلی زیاد بود و چون با آن ، آشنا و عجین بودم تصمیم گرفتم که آن را برای اجرا انتخاب کنم . این را هم اضافه کنم که در مرحله ی انتخاب متون این جشنواره ، چهار تا از این متن پذیرفته شد . یعنی من و سه کارگردان دیگر – دو نفر از تهران و دو نفر از شهرستان – که بعضی موفق شدند کارشان را به اجرا برسانند و برخی هم نه چراکه این نمایشنامه ی سختی ست و در برخورد اول شاید نفهمید که باید با نمایشنامه چه کار کنید و چه قسمت هایی از آن را کوتاه کنید . نمی خواهم بگویم ما هم خیلی در دراماتیزه کردن متن موفق بودیم . کار ما هم ممکن است در برخی قسمت ها نقاط گنگ و ضعف داشته باشد .
با توجه به این که همه ی پرسوناژها زن هستند و حتی نقش پرسوناژهای مرد را هم زنان ایفا می کنند ، انتخاب بازیگران به چه صورت انجام گرفت ؟
اینکه همه ی پرسوناژهای ما خانم هستند به شیوه ی اجرایی نمایش برمی گردد . جشنواره ی آیینی سنتی یک جشنواره موضوعی است و به آیین ها و سنت های ما توجه دارد ، باید گونه های نمایشی را در نظر بگیریم که مربوط به این آیین ها و سنت ها باشد . ما در زمان قاجاریه بازی هایی در منازل داشتیم که خانم ها قبل از اینکه همسرانشان به منزل برگردند ، دور هم جمع می شدند و داخل حوض هندوانه ای می گذاشتند و کسی را هم می آوردند که دایره زنگی می زد و در واقع بازی هایی در جمع خود انجام می دادند . این آیین ها بیشتر در عروسی ها و در آیین بنداندازون اتفاق می افتاد و یا در زندگی عادی شان هروقت که حوصله شان سر می رفت این بازی ها را انجام می دادند. این را هم اضافه کنم که هر آیینی که مربوط به زنان است ، یک شعر مربوط به خودش را دارد . مثلا آیین بنداندازون شعر مخصوص خودش را دارد یا کسی که هوو دارد ، شعر “هوو هوو دارم هوو” را برایش می خواندند .
ما یک تغییر اساسی دادیم و تصمیم گرفتیم پرسوناژهای مرد نمایش را که تعدادشان هم زیاد است ، به گونه ی بازی های شادی آور زنانه روی صحنه ببریم . از این رو همه ی بازیگران ما زن بودند و هم نقش مرد را بازی می کردند و هم نقش زن که در نمایشنامه بود .
در دوره های گذشته ی جشنواره هم شرکت کرده بودید ؟ نظرتان در رابطه با برگزاری این دوره از جشنواره چیست ؟
بله من در سال ۹۰ و ۹۲ به ترتیب هر سال با دو کار به عنوان بازیگر حضور داشتم که اتفاقا با کارگردان های خوبی هم کار کردم . در هر دو سال هم به نظر من هیئت بازبینی ، هیئت متفکر ، مجرب و قوی بودند . امسال هم به همین ترتیب بود . بازبین های خوبی داشتم و من سیاست جشنواره را خیلی دوست داشتم . انتظارم از جشنواره این است که یک مقدار متنوع تر برگزار شود . اگر مثلا قرار باشد ما پنج کار سیاه بازی داشته باشیم ، باید پنج کار سیاه بازی کاملا متفاوت از هم داشته باشیم . این خیلی جذابیت کار را بیشتر می کند . یادم هست ،سال ۹۲ یک سری نمایشهای مدرن و آوانگارد هم در جشنواره آیینی- سنتی اجازه ی اجرا پیدا کردند .
در کل کیفیت جشنواره امسال را خیلی خوب می بینم و تا الان خیلی راضی بودم و هیچ مشکلی نداشتم . امسال جشنواره خوبی بود .
قصد دارید این کار را در اجرای عموم هم به روی صحنه ببرید ؟
بله . طبق قوانینی که سال های گذشته موجود بود ، جشنواره تعدادی از کارها را برای اجرای عموم معرفی می کند . فعلا تا وقتی که جشنواره تمام شود اقدامی انجام نمی دهم ولی قطعا بعد از تمام شدن جشنواره و معلوم شدن بعضی از شرایط و اینکه مشخص شود جشنواره می خواهد چه کارهایی را معرفی کند ، ان شاالله اقداماتم را برای اجرای عمومی نمایشم شروع خواهم کرد .
از دو اجرای جشنواره ای تان راضی بودید ؟
کمی هماهنگی این که شب می آیی و دکور می زنی و روز نور را می بندی و کارهایت را انجام می دهی و بازیگرهایت آفیش می شوند و ما که باید برای کسانی که از طرف شورای نظارت برای ارزیابی کار می آیند ، اجرای بازبینی می رفتیم ، خستگی هایی دارد . ولی در هر صورت هر دو اجرا را بسیار با کیفیت دیدم . فقط فکر می کنم از زمانی که برای کار برنامه ریزی کرده بودم ، خارج شدم . این هم به دلیل آن بود که کارها دیر شروع شدند و تا تماشاگرها بیایند و بشینند طول کشید . از طرفی وقتی نفس بازیگر به تماشاگر می خورد ، بازیگر دوست دارد بیشتر خودش را نشان دهد و تصمیم می گیرد تماشاگر را از خودش راضی نگه دارد ، بنابراین مدت زمان نمایشم بیشتر شد . از کلیت اجرا و تماشاگران بسیار راضی بودم . خوشحالم که سالن خوبی را هم انتخاب کردم و می توانستم با سه طرف سالن با تماشاگران ارتباط بگیرم .
به عنوان سوال آخر ، به نظر شما نمایش هایی در این ژانر ، برای مردم امروزی کارکرد اجتماعی هم دارد یا بیشتر جنبه سرگرمی دارند ؟
نمی شود این طور گفت که جشنواره آیینی-سنتی حتما باید دنبال کمدی باشد . متاسفانه آن تفکری که در عامه مردم ، من مخاطبین خاص را جدا می کنم ، ایجاد شده است این است که وقتی ما میگوییم نمایش سیاه بازی ، اولین چیزی که به ذهنشان می رسد کسی است که رقصی دارد و قرار است بخنداند و اگر نخنداند ، مشکل ایجاد می شود . در صورتی که هر یک از کاراکتر ها دارای مختصات خودشان هستند . چه اشکالی دارد ؟ ما باید برویم این علــم را یاد بگیریم . من خیلی از دوستان و همکاران را می بینم که یک تابویی نسبت به چنین نمایش هایی دارند . به نظر من نباید اینگونه باشد . همان قدر که ما به نمایش های آوانگارد و بروز و و نمایش ها و نمایشنامه های خارجی علاقه داریم ، باید به آداب و سنن کشور خودمان هم علاقه داشته باشیم . این سنت ها ، شخصیت ها و کارکترهایی که در ادبیات ما خلق شدند و در سنت های ما حضور دارند ، داشته ها و دارایی های ما هستند و باید از آن ها دفاع شود . همان طور که هنوز “رقص کابوکی” در ژاپن با وجود این که این کشور به لحاظ تکنولوژی جلو رفته است ، طرفدارهای خودش را دارد . وقتی فستیوال های آنها را می بینید ، هنوز هم به آداب و سنت های خود معتقدند و آن ها را دور نریختند . جاهای دیگر هم سنت خود را جدی می گیرند .