یادداشتی بر نمایش “پدر” به کارگردانی میکائیل شهرستانی
می گویند آموزش نوازندگی توسط اساتید بزرگ به شاگردان ، پنجه استاد را کند و خشک می کند . پنجه استاد به جای نواختن قطعات کامل و یا بداهه نوازی و امثالهم ، به نواختن قطعات ساده و شکسته و … خو می کند و دیگر نرم و دلنواز نیست ، با این حال هستند و بوده اند بسیاری بزرگان که عمر خود را صرف پرورش شاگردان متعددی کرده اند و این گونه راه و روش درست نوازندگی و موسیقی درست و اصولی را حفظ کرده اند و شاید در این میان پنجه خودشان مهارت و نرمی اولیه را از دست داده باشد ، که البته اگر استاد ، استاد باشد و مهارت و هنرش حقیقی ، راه و روش حفظ مهارت و هنر خود را می داند و با تمرین و طی این راه پنجه ای نرم تر و شیرین تر از قبل خواهد داشت …
و تئاتر نیز این گونه است …
آموزش و تعلیم تئاتر به جوانان نیز ، می تواند استاد را دچار رکود کند و سرزندگی را از اجراهایش بگیرد . آموزش دادن به هنرجویان و روی صحنه بردن نمایش با گروهی جوان که اولین اجرایشان را به روی صحنه می برند ، می تواند استاد را با حواشی مختلفی روبرو کند که او را از فضای هنری دور و نهایتا آزرده اش کند .
اما استفاده از فعل ” می تواند ” نشان از وجود اسثناء در این مبحث دارد . یعنی می شود تئاتر آموزش داد و همراه جوانان شد و به آنها اعتماد کرد و همراه آنان اثری را روی صحنه برد و خود نیز جوان و پرشور و هنرمند باقی ماند . می توان شاگردان زیادی داشت و در راه پرورش آنان بیشترین وقت را صرف کرد اما برای هر اجرایی که با آنان به روی صحنه می رود ، شور و هیجان داشت و راهی برای ماندگاری این طراوت یافت . مانند استادی در زمینه موسیقی که ساعت ها ” رِنگ ” می نواخت تا ساعت های متمادی آموزش دادن به جوانان پنجه اش را بی روح و خشک نکند .
سه اجرای پایانی میکائیل شهرستانی با شاگردانش نیز نوید مدرسی تئاتری را می دهد که دغدغه آموزش و پرورش را دارد و در این زمینه فعال است و خود نیز یک بازیگر و کارگردان حرفه ای و سرزنده باقی می ماند . اجراهای ” دایی وانیا ” ، ” خانه برنارد آلبا ” و ” پدر ” به کارگردانی وی و با همراهی گروهی جوان و تازه کار ، اجراهایی دلچسب و امیدوارکننده بودند .
و بهترین آنها و پخته ترین شان ” پدر” است . نمایشی بر اساس یک نمایشنامه کامل ، اصولی و نئو کلاسیک ، و همراه با یک کارگردانی ساده ، اصولی و مبتنی بر اصول تئاتر کلاسیک و با همراهی گروهی از بازیگران جوان که حد و اندازه نگه می دارند و احترام به تئاتر و استاد چنان در عملکرد آنها جاری و ساری است که نتیجه اش می شود یک تئاتر کلاسیک سرگرم کننده و اصولی که بعد از چند روز اجرا ، علی رغم نداشتن بازیگران چهره و معروف ، هر شب سالن نمایش را پر می کند .
شهرستانی حقیقتا راه و طریق پرورش نسلی حرفه ای و کاربلد را می شناسد و با آموزش و اجرای تئاتر نئو کلاسیک ، نسلی را پرورش خواهد داد که تئاتر را می شناسد و حتی اگر سراغ گونه های مدرن و پسامدرن تئاتر بروند ، چون راه تئاتر کلاسیک را طی کرده اند ، خطا نمی روند .
” پدر ” یک اجرای آموزشگاهی حرفه ای است . علی رغم تغییر بازیگران در اجراهای مختلف ، این اجرا یک اجرای کامل از نمایشنامه استریندبرگ است .
طراحی صحنه و لباس ، انتخاب موسیقی و بهره بردن به موقع و معنادار از نور ، علی رغم ثابت بودن صحنه ، تماشاچی را خسته نمی کند ، در واقع همه اینها در کنار بازی خوب و قابل قبول بازیگران ، یک نمایش با ریتم مناسب و سرگرم کننده را به تماشاچی ارائه می دهد . یک نمایش خوب با یک پایان بندی به یاد ماندنی .
در میان بازیگران به طور ویژه می توان به بازیگر پرسوناژ سرهنگ ( حامد فعال ) اشاره کرد که بسیار درست ، به اندازه و اصولی بازی می کرد و یادآور بازی شهرستانی بود ، گویی خود میکائیل شهرستانی روی صحنه است و می توان حامد فعال را کشف جدیدی برای تئاتر دانست که هم خوب و حرفه ای بازی می کند و هم حرمت تئاتر و استاد را نگه می دارد .
” پدر ” یک نمایش آموزشگاهی حرفه ای است و این جمله بهترین جمله برای توصیف این نمایش است .
المیرا نداف – نویسنده مهمان
متاسفانه در حال حاضر نمی توان گفت که آموزش در تئاتر ما از روش و متد خاصی پیروی می کنه !
نه شخصیت برجسته ای مشفول به فعالبت است و نه اتفاق خاصی رخ می دهد !
البته افرادی مثل آقای شهرستانی زحمت زیادی می کشند و این مسئله هم قابل چشم پوشی نیست …
کاش بتوانیم مثل سال های گذشته از اساتید برجسته بهره ببریم.
مرسی از یادداشت خوبتان
هیچ کی نمی تونه جای استاد سمندریان رو بگیره.
از وقتی ایشون از دنیا رفت ، آموزش تئاتر در ایران هم متوقف شده …
جاشون واقعا خالیه …
ممنون از استاد خوبم
آقای شهرستانی عزیز
پاینده باشید.
بسیار عالی