یادداشتی بر ” دونه کفترهام نذریه ” به کارگردانی کاوه مهدوی به بهانه اجرایش در سی و چهارمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر
در ابتدای نمایش که اولین شکست فضای نمایش در راستای فاصله گذاری اتفاق افتاد ، بسیار جا خوردم.بازی روان بازیگر نقش برادر کوچکتر در این بخش شگفت زده ام کرد.
نمایشنامه ” دونه کفتر هام نذریه ” بسیار خلاقانه و جذاب و نیز مبتنی بر قصه ای غافلگیر کننده نوشته شده است. نویسنده از اضافات و خودستایی – مستتر در پس حرف ها و دیالوگ های قلنبه سلنبه و شعاری- پرهیز کرده و خیلی شسته رفته و ترو تمیز ، قصه اش را پیش برده.به دور از حاشیه . قصه ای که هم از زاویه دیدی جدید است و هم درون مایه ای مذهبی-غیرمذهبی دارد. و حرکت نویسنده روی مرز بین این دو بسیار ظریف و قابل ستایش است. از همه مهمتر آنکه وقتی در نمایش هویت شخصیت ها آشکار میشود ، آه از نهاد تماشاچی بلند میشود. آهی که هم بر آمده از کشف موضوعی جذاب است و هم برآمده از برانگیختگی احساسات ناب نوع دوستانه.
کارگردانی و بازی ها نیز بی آلایش و به دور از اضافات زائد است. همه چیز در نمایش روان و ساده میگذرد.
میزانسهای خلاقانه و همچنین ساده، صحنه و اکسسوار خلاقانه و ساده ، در کنار بازی های روان ، کار را دلچسب کرده بود. همچنین شیوه اجرایی برشتی و تلفیق آن با تئاتر روایی و همچنین – به نوعی – تئاتر شورایی ، باعث شده بود که واقعا گذر زمان درک نشود.
اما در مواردی به نظر میرسید که جای کار بیشتری وجود دارد.
در بخش نور پردازی ، ایده استفاده از سایه و چراغ قوه ، بسیار عالی و پر کارکرد بود، اما در ۲.۳ جا خوب اجرا نشد.
صحنه آنطور که باید چشم نواز نبود و بعضا استفاده و کارکرد درستی نداشت، در چند صحنه سایه ها سر جای خود نبودند تا فضا سازی تکمیل شود.
در ۲ مورد ریتم کار افتاد:
– جایی که برادر کوچکتر از تماشاچیان پرسید : تعویض صحنه چقدر طول میکشد؟
– دیالوگ برادر گوچکتر با مردی که سر خود را پوشانده بود.(که او را دعوا میکرد و میگفت : چرا حرف میزنی ، ساکت باش)
نوازنده دایره از اول میخندید تا آخر !!!! آنجایی این خنده غلط بود که برادر کوچکتر با او حرف میزد و او میخندید. که این باعث شد فضای کمدی ای که کارگردان میخواست ایجاد کند از بین برود.
از موارد قابل ستایش این اثردیالوگ گفتن بازیگر با تماشاچیان بود. بسیار جذاب بود . کاملا مشخص بود که تماشاچیانی که صحبت میکنند از قبل مشخص نشده و همه اتفاقات در لحظه شکل میگرفت، چرا که برای تست این ماجرا خود من هم وارد نمایش شدم و دیالوگ گفتم و بازیگر پاسخ مرا داد.
در مجموع این نمایش ، نمایش خوب و از نظر شیوه اجرایی و کارگردانی نمایش قابل تاملی است.
محمدجواد حبیبی – دپارتمان نقد تئاتر فستیوال
من تو اجرای قبلی ابن کار رو دیدم. موقع ورود چایی دادن حال.
لطفتن زمانشو بیشتر کنید تو کارهای دیگه هم از این کار ها بکنید .:-D
واقعا اینقدر کارش خوب بود !!؟