یادداشتی بر نمایش “یادم تو را فراموش” به کارگردانی ژاله صامتی
“یادم تو را فراموش” یک اثر شتاب زده و احساسی است .
ژاله صامتی با دغدغه های انسانی و تنهایی های انسان ، سوژه ای را دستمایه ی اثرش کرده است که ملموس نیست . می خواهد از تنهایی انسان بگوید اما شخصیت هایش از دل تاریخ بیرون آمده اند و امروزی نیستند . نه بازیگر قبل از انقلابش باور پذیر هست و نه عشق کافه دار ، نه لوطی بازی پسر و نه سادگی دختر . هر کدام تنها یک تیپ ضعیف از کاراکترهایی هستند که کنار همدیگر قرار گرفتنشان در دنیای امروز چندان واقعی و باور پذیر نیست .
دکور نمایش ، یک دکور رئال با جزئیات کامل مورد نیاز برای نزدیک شدن به رئال هست ، اما این تنها وجه رئال این نمایش است .
مهر آفرین کیست ؟ یک بازیگر قدیمی که فقط در یک فیلم بازی کرده و بعد به خاطر به وقوع پیوستن انقلاب خانه نشین شده است ؟! آیا مهر آفرین ممنوع الکار است ؟! معلوم نیست . آیا معروف بوده ؟! خیر ! پس چطور منتظر بوده که در خانه بنشیند و کارگردانی به سراغش بیاید ؟! آیا مهرافرین با دنیای بیرون قطع رابطه کرده بوده و نمی دانسته که امکان فعالیت دارد و می تواند در مجامع هنری حضور پیدا کند ؟!
عطا کیست ؟! یک پسر جنوب شهری که مثلا لوطی است اما از منفعت خود نمی گذرد . شیطنت های خودش را دارد ، با نازی دوست می شود ، اما یک دوستی مضحک ، و ناگهان در نقش یک عاشق پیشه ظاهر می شود که حاضر است برای عشقش هر کاری کند .
نازی دختر شهرستانی که در آرایشگاه کار می کرده ، از کار بی کار شده و برای گذراندن اوقاتش با عطاست آیا از خانه فرار کرده ؟! آیا یک دختر خیابانی است ؟! واقعا نازی کیست ؟!
و جهان ! عاشق اسطوره ای قصه ، که در نوجوانی با دیدن فیلمی عاشق هنرپیشه ای می شود و تا پیری به دنبال عشق نوجوانی هست !
“یادم تو را را فراموش” سوژه و ایده ای انسانی دارد، قصه می گوید اما حیف که در پرداخت نمایشنامه ناموفق ظاهر می شود و تنها تیپی ارائه می دهد از یک دنیای خیالی . نه تحت تاثیر قرار می دهد و نه حس همذات پنداری ایجاد می کند ، چرا که برخلاف سوژه اش از انسان امروز فاصله دارد .
شوخی های نمایش که بعضا رنگ و بوی سیاسی و اجتماعی به خود می گیرد ، در متن نمایشنامه نمی نشیند و گل درشت از اثر بیرون می زند ، حتی اگر خود آن شوخی باعث خنده تماشاگران شود اما بیرون زدگی و چفت نشدن با اثر را نمی توان نادید گرفت .
از ایرادات بزرگ در کارگردانی این اثر میزانسن های اشتباه است ، به عنوان مثال میزی جلوی صحنه قرار دارد اما تمام اتفاقات سر میز انتهای صحنه رخ می دهد و این یعنی اینکه نیمی از تماشاگران ، فقط گردن به بالای بازیگران را می بینند .
یادم تو را فراموش در دکور ، طراحی لباس ، انتخاب موسیقی و انتخاب بازیگر موفق عمل کرده است ، اما تمام این نکات مثبت چون با ضعف نمایشنامه همراه شده است تلاشی از دست رفته به حساب می آید .
کاش ژاله صامتی به خود و ایده ی اولیه اش بیشتر فرصت میداد و شتاب زده عمل نمی کرد تا به یک نمایشنامه قوی می رسید . کاش فرصت تبدیل متن به اجرا را به خود و گروهش میداد ، تا دومین اثرش هم مانند اثر اولش به دل می نشست و می درخشید .
سعید خالقی – دپارتمان نقد تئاتر فستیوال
واقعا متشکرم از سایت وزین تان . با خواندن نقدهایتان تا به حال چیزهای زیادی از تئاتر دستگیرم شده . سپاس
شخصیت ژاله صامتی واقعا دوست داشتنیه . به خاطر خودش هم شده همیشه برای دیدن کارهاش میرم