در جشنواره نمایشنامه خوانی استاد فنی زاده که توسط این تماشاخانه برگزار شد ، نمایشنامه خوانی “سعادت لرزان مردمان تیره روز” به کارگردانی مریم بابایی از اصفهان به عنوان یکی از منتخبین این جشنواره شناخته شد . حال این روزها مریم بابایی نمایش “سعادت لرزان مردمان تیره روز” را در تماشاخانه فنی زاده به روی صحنه برده است . به همین بهانه خبرنگار تئاتر فستیوال گفت و گویی با این کارگردان و بازیگر اصفهانی داشته است که می توانید آن را در ادامه بخوانید .
مریم بابایی در مورد آشنایی با نمایشنامه “سعادت لرزان مردمان تیره روز” و دغدغه اش برای اجرای این اثر گفت : سال ۸۶ این متن را استادم خانم لیلا پرویزی نمایشنامه خوانی کردند و ارتباط من با این متن از آنجا شروع شد . آن دوره نمایشنامه خوانی به پایان رسید ولی ارتباط من با این متن تمام نشد . بعد از آن دوره ، این متن همیشه همراهم بود و هرجایی که دور هم جمع می شدیم ، آن را می خواندیم . این اتفاق باعث شد که این خانواده در ذهنم نیاز به محبت و درک کردن داشته باشد و کم کم برایم تبدیل به دینی شد که احساس کردم باید آن را نسبت به این آدم ها ادا کنم . حال نمی دانم تا چه حد در این قضیه موفق بوده ام .
این کارگردان تئاتر با بیان اینکه در ابتدا بسیار سطحی با متن روبرو شده بود و اصلا لایه های زیرین متن را درک نمی کرد ، گفت : وقتی بیشتر در وادی تئاتر وارد شدم و بیشتر مطالعه کردم ، موضوعاتی برایم دغدغه شد که سوالاتی برایم ایجاد کرد و به این رسیدم که چیزی درون “سعادت لرزان مردمان تیره روز” وجود دارد که باعث می شود آن را رها نکنم . چیزی که حس می کنم درد است .
او در ادامه افزود : واقعیتی که اتفاق افتاد و منجر به روی صحنه بردن این نمایش شد ، دردی بود که بر من مستولی شد ، اینکه “روح انگیز”های زیادی وجود دارند که واقعا از جهان گریزان هستند ، بیمارند و روح مرده دارند ، “بتول” های زیادی وجود دارند که ناچار می شوند فرار کنند و عصمت دخترانگی شان زیر سوال رود . اتفاقاتی که در کشورمان روز به روز پر رنگ تر می شود .
این کارگردان تئاتر با بیان اینکه متن در سال ۶۸ نوشته شده و تا به امروز اجراهای فوق العاده موفقی از آن به روی صحنه رفته است ، گفت : به همین دلیل کار من خیلی سخت بود ، به طوری که گویی اگر کسی بخواهد “سعادت لرزان مردمان تیره روز” را کار کند ، ادعای بزرگی کرده است . ولی جمله ی معروفی است که می گوید : “هیچ وقت اجازه نده که ترس از شکست تو را از میدان مبارزه دور نگه دارد” . ممکن است تئاتر من طرفدار خاصی پیدا نکند و اتفاق خاصی نیفتد ولی این ها باعث نشد که کوتاه بیایم و بگویم حرف آخر در مورد این تئاتر زده شده است و دیگر برای من جای کار کردن وجود ندارد .
بابایی در پاسخ به این سوال که با توجه به اینکه متن مربوط به سال ۶۸ است ، چه ویژگی هایی در متن دیده که مخاطب سال ۹۵ را می تواند به خود جذب کند ، گفت : هوشمندی نویسنده بر این متن حاکم است ، تمام اتفاقات و شخصیت هایی که در متن وجود دارند ، همگی نمادین هستند . شما در این نمایش پرسوناژ علیرضا را می بینید که به صورت یک ناجی در آخر توسط افراد خانه ایران کشته می شود ، این اتفاقی نیست که تنها یک بار افتاده باشد ، در همه جای دنیا اتفاق می افتد . و یا پدری که نمی تواند دخترش را بزند ، خودش را می زند و استیصال و درماندگی او که نسبت به خانواده اش مسئول است و تعهد دارد . این ها همگی نمادین هستند .
او اضافه کرد : نمایش فقط یک زندگی روستایی سطحی را نشان نمی دهد . آن لایه سیاسی که در متن جریان دارد ، نه فقط در ایران و در تاریخ ما و در سال ۹۵ دیده می شود ، بلکه در سالیان دیگر نیز مشاهده خواهد شد . من فکر می کنم که “سعادت لرزان مردمان تیره روز” پتانسیل اجرا در سبک های اجرایی متنوع همچون ابزورد ، سورئال و یا رئالیزم جادویی و … را دارد . باید موشکافانه تر و عمیق تر به آن نگاه کرد .
وی با بیان اینکه در اجرای این نمایش از شرایطی که خود نویسنده پیشنهاد داده بود ، خیلی استفاده کرده است ، در مورد تغییر متن گفت : به بازیگران هم گفتم که نمی توان یک دیالوگ را عقب یا جلو کرد چون من به شرطی می توانم دیالوگ ها را جابه جا کنم که بتوانم آن را بهتر کنم . وقتی می دانم که آن را بدتر می کنم این کار را نمی کنم . امیدوارم روزی دانشم را به حدی برسانم که بتوانم به خودم جسارت دهم و در متن دست ببرم چون از هر خوبی ، خوبتر وجود دارد . و این به من انگیزه می دهد که نخواهم خودم را تکرار کنم یا یک متن را بدون هیچ تنوعی تکرار کنم .
این بازیگر تئاتر با بیان اینکه بازیگران نمایش با هم دیالوگ نمی گویند بلکه تمام آدم های این خانه هستند که آن را می شنوند ، در مورد میزانسن های نمایش “سعادت لرزان مردمان تیره روز” گفت : من این حس را داشتم که در این خانه ، هر لحظه ، کسی از کسی غافل است و تجمیعی بین آن ها دیده نمی شود . میان همه چیز فاصله است ، پرتاب شدن است ، حتی خود آدم ها و حرف هایشان درک نمی شود . مادر تنهاست ، کله تنهاست ، روح انگیز تنهاست . انگار برای هر کسی تنها حرف ، حرف خودش است و بر این اساس چیزی که در میزانس ها مدنظرم بود ، بی توجهی ها ، روی برگرداندن ها و غافل شدن ها بود .
او در ادامه در مورد سالن اجرای این نمایش گفت : قطعا سالن اجرای این نمایش باید باکس باشد و مدنظرم بود که به صورت دو سویه اجرا شود چون در زندگی معمولی همه به یک سو نیستند . ولی چون سالن درازای کافی را برای این قضیه نداشت و پر کردن سالن هم مسئله است ، آن را یک سویه اجرا کردم . اگر من یک بار دیگر بخواهم این نمایش را به روی صحنه ببرم ، قطعا سالنی باکس تراز این سالن انتخاب می کنم تا مخاطبان و بازیگران به هم نزدیکتر باشند .
کارگردان “سعادت لرزان مردمان تیره روز” در مورد وضعیت تئاتر در اصفهان به خبرنگار تئاتر فستیوال گفت : من در اصفهان پیگیر اجرای این نمایش شدم ولی متاسفانه ارشاد اصفهان با ما راه نیامدند و متن را ممیزی کردند و تمام آنچه که گل های سرسبد این کار است را به چالش کشیدند و همه را سر زدند و گفتند به شکلی که ما می گوییم اجرا بروید و ما هم خودمان را اندازه آن ها نکردیم بلکه سعی کردیم با وجود سختی هایی که بود در یک محیط بازتر و بزرگتر این نمایش را اجرا رویم .
مریم بابایی در پایان گفت : من و گروهم عاشقانه از فروردین به مدت شش ماه درگیر این کار بودیم . ما از اصفهان این کار را آوردیم و اجرای این نمایش برای ما دردسر های خاص خودش نظیر اسکان و … را داشت ولی همه بچه ها عاشقانه وقت و انرژی شان را گذاشتند و اصلا برایشان مهم نیست که یک مخاطب داشته باشند و یا سالن پر باشد . برای یک مخاطب هم به اندازه یک جمعیت پر و انبوه انرژی و وقت می گذارند چون برای آن ها هم حس دین نسبت به آدم های نمایش وجود دارد . تمام آدم هایی که در “سعادت لرزان مردمان تیره روز” هستند ، در ایران ما وجود دارند و امیدوارم که سعادت ها بیش از این لرزان نشود و مردم هیچوقت تیره روز نباشند .