به بهانه اجرای نمایش ” سه خواهر و دیگران ” به نویسندگی و کارگردانی حمید امجد در شهریور و مهرماه ۱۳۹۵
۱- بیایید مشخص کنیم وقتی می گوییم از فلان نمایش استقبال نشد منظور چیست :
فرض کنیم نمایشی از یک گروه جوان در یک بلک باکس ۷۰ – ۵۰ نفره اجرا می شود و هر شب (به هر لطایف الحیلی ! ) ۶۰ – ۵۰ % سالن پر از تماشاچی می شود . پس به این اثر می شود گفت مورد استقبال قرار گرفته است .
بعد فرض کنیم کارگردان مشهور و صاحب سبکی که هر سال یا حداقل هر ۲ سال یک بار نمایشی را روی صحنه می برد و در سالن اصلی تئاتر شهر ، نمایشی را اجرا می کند . لطایف الحیل برای جذب مخاطب را باید در سالن های بزرگ فراموش کنیم . پس چنین نمایشی باید حداقل شبانه ۷۰-۸۰% بلیت فروشی داشته باشد تا بگوییم از آن استقبال شده است .
و حال فرض کنید کارگردانی بزرگ ، صاحب سبک و مشهور بعد از ۱۲ سال دوباره نمایشی را روی صحنه برده است . با تیمی از بازیگران که همه نامی هستند و طرفداران خاص خود را دارند و در اصلی ترین سالن تئاتر در شهر تهران ؛ برای چنین نمایشی وقتی می گوییم مورد استقبال قرار گرفته است که سالن پر شود ، صندلی های پلاستیکی اضافه شوند ، بالکن پر شود و بلیت نایاب شود ؛ این یعنی استقبال .
و حمید امجد که بعد از ۱۲ سال برگشته است و کارگردان و مترجم و نویسنده ای است که همگان در طول این ۱۲ سال چشم انتظار نمایشی از او بوده اند ؛ در حالی نمایش “سه خواهر و دیگران” را در سالن اصلی تئاتر شهر به روی صحنه برد که با فرضیه های بالا ، قضیه ی عدم استقبال از آن ، اثبات می شود .
۲- “سه خواهر و دیگران” همه چیز را برای یک اجرای موفق و پر استقبال داشت :
– یک کارگردان حرفه ای ، با تجربه ، مشهور و محبوب با طراحی و میزانسن ، انتخاب ها ، سایه ها و نورها ، افزودن راوی در قالب سیاه بازی و … که توانست تمام موارد ذیل را گرد هم مدیریت کند و به مقصدی که خود تعیین کرده برساند .
– گروه بازیگران حرفه ای ، نامی و محبوب . بازیگرانی که هر یک برای جذب قشری از مخاطب کارآیی ویژه ای داشتند : از محسن حسینی ، رامین سیار دشتی و داریوش موفق برای تئاتربین های حرفه ای ، تا افشین هاشمی و سام کبودوند برای مخاطبین عام تئاتر و خب بهنوش بختیاری برای همه ! و البته و صد البته که همه این بازیگران در نمایش “سه خواهر و دیگران” خوب هستند ، اندازه نگه می دارند ، نقش ها و پرسوناژها را درک کرده اند و علی رغم اینکه شرایطش فراهم بود (!) نه تیپیکال هستند و نه اوراکت دارند .
– دکور و نور ، موسیقی نیز هوشمندانه هستند و در خدمت اثر . ساده حرف می زنند و درک متن را برای مخاطب ( در اندازه خودشان و در اندازه ای که این المان ها کارکرد دارند در عینیت کردن سوژه ) آسان می کنند .
– حضور راوی در ایجاد فاصله گذاری بسیار موثر است . به ویژه اینکه این راوی خلاف سایر پرسوناژ ها ، ایرانی است و مخاطب را از فضای خانه ای روستایی در روسیه خارج می کند و به سالن تئاتری در ایران می آورد و به او فرصت می دهد هم داستان را هضم کند و هم در آن غرق نشود و توسط پرسوناژ “فیروز” به فکر فرو رود .
اما …
۳- با همه محاسن فوق “سه خواهر و دیگران” مورد استقبال قرار نگرفت .
و اساسی ترین مشکل آن همانا نمایشنامه بود .
نه اینکه نمایشنامه بد بود ، اصولی نبود و یا اینکه قصه نداشت و … اما …
نمایشنامه ای که برای درک سطحی ترین لایه اش هم باید چندین نمایشنامه دیگر را خوانده باشی و با آن ها آشنا باشی ، نمی تواند و طبیعی است که نتواند ، همگان را جذب کند .
نمایشنامه ای که برای درک قصه اش و نه لایه های زیرین و پیام های غیرمستقیم اش بلکه فقط برای گم نشدن خط روایت و پیوند میان اتفاقات و پرسوناژها ، نیازمند این باشد که مخاطب ، “شاه لیر” شکیپیر را خوانده باشد ” سه خواهر” ، “باغ آلبالو” ، “دایی وانیا” و “مرغ دریایی” چخوف را خوانده باشد و با آنها هم آشنایی داشته باشد ، نمی تواند و طبیعی است که نتواند همگان را خوب جذب کند .
نمایشنامه “سه خواهر و دیگران” به قلم حمید امجد ، یک نمایشنامه خوب اما تجربی است که حتی با چنین اجرای درست و به قاعده ای هم نتوانست و طبیعی است که نتوانست مخاطب عام را جذب خود کند و راضی روانه منزل نماید .
حمید امجد یک کارگردان علمی و صاحب سبک و یک نویسنده اصولی است ، اما خب ” سه خواهر و دیگران” امجد ، نمایشی نیست که بتواند هر شب در سالن اصلی تئاترشهر مردم را جمع کند ، سرگرم کند و احیانا تغییر یا جنبشی ایجاد کند . البته که همین نمایشنامه و همین نمایش می تواند اهالی تئاتر به ویژه دانشگاهیان و اهالی پژوهش در حوزه تئاتر و علاقه مندان به آثار تجربی و بازنویسی های نوین و چه و چه را گامی بزرگ به جلو ببرد و سرمشقی باشد برای آنان .
اما خب برای مردم نه جالب است ، نه قصه گو است ، نه پیام رسان است ؛ پس طبیعی است که مردم پولشان را خرح آن نکنند ، حتی اگر افشین هاشمی و جمشید جهانزاده و بهنوش بختیاری (!) در آن بازی کنند و حتی اگر بهترین کارگردانی و بهترین طراحی صحنه و بهترین از همه چیز را داشته باشد ؛ باز هم تبلیغ دهان به دهان را که از تبلیغات مدرت و پست مدرن و سنتی که حذف کنیم ، میزان تماشاچی به شدت افت می کند چه برسد که مردم به هم بگویند : “ما که نفهمیدیم چه می گفت ! “
از “سه خواهر و دیگران” استقبال نشد ، جرا که نمایشنامه اش تجربی ( یک پروژه پژوهشی است ) که شاید تنها برای مخاطب خاص (!) جذاب باشد .
المیرا نداف – نویسنده مهمان
نگاه کارشناسانه و دقیقی بود . سپاس
افشین هاشمی عااااااااللیییییییی بود . خیلی خندیدیم
حمید امجد یکی از اساتید بزرگ و فوق العاده تئاتر هستند و باید بگم با نظرتان مخالفم . نمایش هم فوق العاده بود .
خب نفهمیدیم چی میگه دیگه … هرچقد هم آسمون و به ریسمون ببافه خب