دهمین نشست «روایت صحنه» با موضوع نقد و بررسی نمایش «آسمان برای تومی بارد» به نویسندگی سیدعلی موسویان و کارگردانی علی برجی شب گذشته ۲۷ آذر ماه در تماشاخانه سرو برگزار شد.
به گزارش تئاتر فستیوال به نقل از روابط عمومی انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس، این نشست با حضور علی برجی کارگردان، امیدزندگانی و منوچهرعلیپور بازیگران این نمایش، صمدچینی فروشان منتقد و یحیی نظری کارشناس و مجری این برنامه در حضور جمعی از علاقمندان و تماشاگران نمایش «آسمان برای تو می بارد» برگزار شد.
در ابتدای این نشست صمد چینی فروشان مقوله نقد متن نمایش را از اجرای نمایش جدا کرد و ضمن اشاره به برخی از ویژگی های خوب اجرا از بازی بازیگران نمایش ستایش کرد و گفت : « بازیگران این نمایش موقعیت ها را به درستی درک کرده بودند. موقعیت و شخصیت ها را فهمیده بودند و آن را اجرا کردند. کارکردن در چنین نمایش هایی که در مرز خطرناکی قدم می زنند سخت است و من متوجه سختی کار این دوستان هستم. امید زندگانی با اینکه از لحاظ سنی با شخصیت عباس فاصله دارد ولی آن شور و نشاطی که خاص جوانانی اینچنینی است بخوبی در بازی زندگانی دیده می شود. همچنین باید به طور ویژه از بازی محمد علی حسین علی پور و خانم سپیده پهلوان زاده تقدیر کنم.»
وی در ادامه درباره کارگردانی این اثر نمایشی افزود:« کارگردانی یک نمایشنامه و اجرای آن فقط اجرای کلمه به کلمه آن نیست. در واقع یک کارگردان خوب نقاط ضعف اثر نمایشی را می بیند و رفع آن سعی می کند که نقاط قوت نمایشنامه را در اجرا پر رنگ کند و من امشب خوشبختانه این کار را از علی برجی دیدم.»
در ادامه این نشست صمد چینی فروشان به نقد متن نمایشنامه «آسمان برای تو می بارد» پرداخت و گفت:« من راجع به متن انتقادات زیادی دارم. طرف حرف من در یک جاهایی مسئولین سفارش دهنده کار هستند. به نظر من متن خوب شروع می شود، گره افکنی می کند و داستان ادامه می یابد تا اینکه عباس به زندان می افتد. اما از یک جایی همه چیز رو است و مخاطب می داند که در ادامه چه اتفاقی می افتد. ما منتظر هستیم که بخشش صورت بگیرد و کار تمام شود. این باعث کاهش همذات پنداری تماشاگرمی شود. ما در این متن با معضلات دیگری هم مواجه هستیم. تماشاگر در این نمایش می خندد چون متن نقاط کمیک خوبی را طراحی کرده است اما تماشاگر در واقع به چی می خندد؟ یک حقایقی در پس این خنده ها وجود دارد که داستان آن را رو نمی کند.»
وی افزود :« اولین سوال این است که چرا این جوان (عباس) در این خانواده اینطور بار آمده است و با پدرش اینقدر تناقض دارد. دوم اینکه امیرحسین داماد حاج داود چرا باید این همه صادق باشد آن هم با پدری که دارد و ویژگی های منفی که نشان از کلاش بودن پدرش است. چرا امیرحسین در چنین حانواده ای بزرگ شده است؟ در واقع ما در طول نمایش منتظر هستیم که متن به تمام این سوالات ما پاسخ بدهد اما متن به هیچ کدام از این سوالات پاسخ نمی دهد. در صحنه پایانی نمایش ما با طناب دار مواجه می شویم و لحظاتی که عباس پای طناب دار می آید اما آنچه پیش می آید پیش از این از سوی مخاطب پیش بینی شده است و او می داند که چه اتفاقی خواهد افتاد. اینها مواردی هستند که ما در انتهای نمایش فقط دلمان برای برخی شخصیت ها می سوزد اما با آنها همذات پنداری نمی کنیم.»
عضو کانون منتقدین تئاتر ایران به بیان ویژگی های شخصیت های نمایش پرداخت و گفت:« چرا آدمی مثل مستوفی که در ابتدا ویژگی های دیگری در او می بینیم که تفاوت بارزی با فرزندش دارد، در پایان نمایش به ناگهان متحول می شود. مستوفی آنقدر ناباور است که با پسرش معامله می کند. ما باید توجه داشته باشیم وقتی درامی نوشته می شود، یک پیامی دارد و می خواهد نگاه جامعه را نشان دهد و به تماشاگر بگوید که کجای این دنیا ایستاده است. هیچ کدام از چیزهایی که واقعیت اشخاص را می سازد جهت دهنده شخصیت ها نیست. اینها تیپ هایی هستند که فقط یک پایان سفارشی را می سازنند. به همین دلیل من می گویم که متن امکان همذات پنداری و درک موقعیت را نمی دهد. درام وظیفه اش این است که جهان زیست شده مخاطب را برایش تعریف کند. ما این را در وجوه کمیک نمایش می بینیم که می تواند مبنای نقد باشد. مثلا حاج داود که اسم رسمی دارد زنی را به همسری گرفته که همسن پسر جوانش است. سوال این است که نهاد خانواده در ساختار متن کجاست؟»
منوچهر علیپور بازیگر نقش حاج داود درباره ویژگی های شخصیتی که نقش آن را بازی می کند، گفت:« حاج داود شخصیت متدینی است که در دیالوگ هایی که با لیلا ردو بدل می شود می فهمیم که که از قبل کارهای او ۲۰ خانواده امرار معاش می کنند و این شخصیت با توجه به موقعیت اجتماعی که دارد دوست ندارد پسرش از راه موسیقی امرار معاش کند. من به شخصه این نقش را دوست داشتم.»
علی برجی کارگردان نمایش «آسمان برای تو می بارد» درباره متن نمایشنامه گفت:« من خیلی مواقع درباره نمایش های مختلف از دوستان می شنوم که می گویند شخصیت ها واقعی نیستند. این مشکل در اکثر متون نمایشی ایرانی دیده می شود. من مخالف این هستم که چرا آدم ها خیلی زود تغییر می کنند. مگر ما علی گندابی ها را فراموش کرده ایم. انسانها در بستر اتفاقات ممکن است که بازتاب های متفاوت از خود نشان دهند. در نمایش هم بخاطر محدودیت های زمانی که وجود دارد ممکن است که این تحولات سریع اتفاق بیافتند. یک بخش دیگر از ایراداتی که به متن وارد می شود بخاطر سیاست های خاص جشنواره است که باید این تحولات وجود داشته باشد و البته با وجود این ما تلاش داشتیم که متن شعاری نشود.»
وی همچنین افزود:« آقای موسویان این نمایشنامه را سال ۸۸ نوشته است. در واقع من بازنویسی دوباره کار را بر عهده گرفتم و با حفظ خط اصلی قصه تغییراتی در آن وارد کردم. مانند امیرحسین که عزم رفتن به سوریه را دارد.»
صمد چینی فروشان درباره ویژگی هایی که یک متن نمایشی باید داشته باشد، افزود:« این جمعیت می خواهد با درامی مواجه شود که پاسخ کوچکی به آنچه در واقعیت وجود دارد، داده شود. نویسنده می نویسد که نکته ای را روشن کند و به سوالی پاسخ دهد. حداقل به یکی از سوالات تماشاگر پاسخ داده شود و زمانی از سالن خارج می شود دچار دگرگونی شده باشد.»
در ادامه این نشست امید زندگانی درباره نمایش «آسمان برای تو می بارد» و سختی های کارهای اینچنینی گفت:« ما خیلی زیاد با ضعف نمایشنامه مواجه هستیم و اکثر متون نمایشی ما تیپ گرا هستند چون جامعه ما تیپ گرا است. ما آدم های پیچیده ای نیستیم. در زندگی شخصی مان می بینیم که ساده ترین مشکلاتمان تبدیل به پیچیده ترین مشکلات می شوند. ما سعی داشتیم که تحول در شخصیت ها منطقی باشد ضمن اینکه ما در قاب تنگ سفارشی داریم کار می کنیم. من فکر می کنم که این نمایش کلاژی است از زندگی آدم ها که هر کدام می تواند یک قصه مجزا باشد و می تواند حرفهای زیادی داشته باشد.
علی برجی کارگردان این نمایش در پایان این نشست گفت:« انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس یکی از مجموعه هایی است که از تئاتر حمایت می کند متاسفانه این اتفاق در سایر ارگان ها نمی افتد یا اینکه به سختی این اتفاق رخ می دهد که امیدواریم روند حمایت از تئاترارزشی بهبود پیدا کند.»