یادداشتی بر نمایش " پنجاه و چهارمین سالگرد خسرو مرادی " از شیراز به کارگردانی آرمین حمدی پور

قابی از زندگی امروز


%d9%be%d9%86%d8%ac%d8%a7%d9%87-%d9%88-%da%86%d9%87%d8%a7%d8%b1%d9%85%db%8c%d9%86-%d8%b3%d8%a7%d9%84%da%af%d8%b1%d8%af-%d8%ae%d8%b3%d8%b1%d9%88-%d9%85%d8%b1%d8%a7%d8%af%db%8c

هنر نمایش می‌توانند مخاطب را با خود همراه کند ، او را درگیر نماید و تحت تأثیر قرار دهد ؛ به فکر فرو ببرد و به او تلنگر بزند . هنر نمایش می‌تواند برشی از یک زندگی باشد ، یک زندگی که هر کدام از تماشاگران در طول روز با آن درگیر باشند .

” پنجاه و چهارمین سالگرد خسرو مرادی ” همین است . به معنای واقعی کلمه یک نمایش است . نمایشی که در امروز اتفاق می افتد و حرف نسل امروز و انسان های امروز است .

” پنجاه و چهارمین سالگرد… ” یک نمایش ساده است ، ادا در نمی آورد ، نمی خواهد حرف های خاص و منحصر به فرد و شعاری بزند ، می خواهد ساده باشد ، مثل زندگی همه آدم ها که به نوعی در روزگارشان درگیر می شوند .

همه چیز در این نمایش رئال و واقعی پیش می‌رود . روابط ، بازی ها ، لحن صحبت‌ها ، میزانسن و البته دکور نمایش که با دقت و ظرافت خاص و مثال زدنی تمام تلاشش را کرده است تا یک خانه واقعی را با تمام جزئیات آن به نمایش بگذارد .

این دکور سرشار از ریزه کاری و واقعی ، در سن قاب عکس مانند تالار ناظرزاده کرمانی تماشاخانه ایرانشهر نمود بیشتری پیدا می کند و تماشاگر را به درون نمایش پرتاب می کند .

ما در این نمایش علاوه بر معضل همیشگی اختلاف نسل ها ، با بی هویتی نسل امروز رو به رو هستیم . هرچند اختلاف نظرها در این نمایش در ساده ترین شکل ممکن خود که همان پدر مذهبی و سنتی یک خانواده است که در گوشه و کنار خانه اش المان های مذهبی به چشم می‌خورد و در مقابل او ، دختری که موهایش را کوتاه کرده ، روبرو هستیم و این تصویر نخ نما از اختلاف‌ نسل ها کمی آزاردهنده می‌شود . ما امروز برای نشان دادن اختلاف ‌نسل ها به چیزی فراتر از این ها نیاز داریم ؛ نه این که پدر پهلوان باشد و اهل زورخانه و پسر اهل شرط بندی !

اما فارغ از این مورد ، نشان دادن تناقضات نسل جوان درست و خوب و به جا است . ما با دختری مواجه هستیم که معتقد است باید خودش باشد ، برای این خود  بودن ، موهایش را کوتاه می‌کند ، اما در خانه هم روسری سرش می کند . گویا خودش نمی خواهد با این خودی که ساخته است روبرو و مواجه شود ! پسر دیگر خانواده که ظاهراً بیشترین شباهت را به پدر دارد و مذهبی است ولی به موسیقی رپ علاقه دارد ، تکست ( text ) می نویسد و کاملاً در یک لحظه می‌تواند از قالب پسر مثبت خانواده خارج شود . چنانکه در ادامه نمایش با بحرانی مواجه می شویم که پسر خوب خانواده ایجاد کرده است .

“پنجاه و چهارمین سالگرد…” یک زندگی را به تصویر می‌کشد ، یک زندگی که هر کدام از ما هر روز ممکن است با آن درگیر شویم . انتخاب سوژه خوب ، طراحی صحنه رئال ، بازی‌های خوب بازیگران ، همه می‌تواند مخاطب را با یک اثر قابل دیدن روبه‌رو کند . یک اثر که اگرچه در فرم اجرایی و روایی خلاقیت خاصی ندارد اما نمایشی است که پس از دیدن آن می توان راضی از سالن خارج شد .

شیما میرعبداللهی – تئاترفستیوال

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *