نقدی بر نمایش “تب تند ط” به کارگردانی “رضا رشادت”
تب تند مسخره بازی ، تبی که همه چیز را به مسخره و شوخی می گیرد و برای هیچ چیز ارزش قائل نیست .
ماجرای خانواده ای که در آن نه مادر می دانست چرا مذهبی است که البته نبود !
نه دختر می دانست چرا به اردوی مذهبی می رود که البته فکر می کرد در محرم و صفر جای دیگر نمی شود رفت !
نه پسر بزرگ می دانست چرا فقط باید به این و آن گیر بدهد که خودش در آخر حرفش را پس می گرفت !
نه پسر کوچک می دانست برای چه هدفی زندگی می کند که تکلیفش در نمایش و اصلا زندگی اش مفهوم نبود . خانواده ای که معلوم نیست برای عاشورا و تاسوعا سیاه پوشیده اند یا برای مرگ پدر ! فقط سیاه پوشیده اند . شاید کارگردان نامحترم به درام و دراماتورژی هم مثل مقوله اخلاق بی بند و بار نگاه می کند ، که نه اخلاق محترم شمرده می شود و نه سیر نمایش و بازیهای سطحی و دم دستی آن ، نمایانگر حداقل های یک درام است .
نمایش اصلا واجد ساختار و چهارچوب قابل قبولی نیست . بازیگران آن در برقراری دیالوگی منطقی عاجز هستند و هرگز نقش خود را در نمایش برای ایجاد فرم و لحن نمایش پیدا و باور نکرده اند .
نمایشنامه ای بسیار ضعیف و سطح پایین که نویسنده آن خود نمی دانست چه می خواهد روایت کند و همه بی هنری اش را در قرار دادن دیالوگهایی چیپ با فحش و متلک و تیکه های جنسی نشان می داد و کارگردانی ضعیف تر و در پی آن بازیهای افتضاح که این تهی بودن را به رخ تماشاچی می کشند تا حدی که خنده های بی جای بازیگران در طول نمایش بدجوری توی ذوق می زد . معلوم نیست کارگردان با اینها چطور کار کرده و تمرین قبل از اجرا چه نقشی در این نمایش داشته که بازیگران آماتور آن تازه سرصحنه یادشان افتاده که به چرت و پرت هایشان بخندند . به طوری که حتی اگر تماشاچی ها بازی می کردند شاید بهتر از پس کار بر می آمدند !!!
به نظر می رسد که این گروه نه گروه تئاتری که گروهی از جوانان هستند که از پس تفریحات گروهی ! به فکر امتحان تئاتر و تفریح در این هنر افتاده اند !
که امروز در تئاتر ایران هر کسی پول داشته باشد ، سالن تئاتر برایش فراهم است !!!
این است حال و روز تئاتر ایران چه در ایام جشنواره و چه در طول سال!