” نیلوفر و نفت ” یک نمونه ساده از نمایش ایرانی است .
این که می گویم ساده ، نه دلیل بر این می شود که مخاطبان آن را اثری دمِ دستی و بی مایه بپندارند و نه دلیل بر این می شود که صاحب اثر ، احیانا با خواندن اولین خط از این متن از خواندن ادامه اش پشیمان شود !
” نیلوفر و نفت ” یک نمونه ساده از نمایش ایرانی است ، کلاس درسی است که در آن یک مطلب ثقیل را ساده و همه فهم برای دانشجویان مطرح می کنند و علاوه بر آن تماشاچی تئاتر را نیز سرگرم می کند و حتی به او تلنگر می زند .
یک نمونه ساده از نمایش ایرانی که در دام به روز کردن های بی معنا و بی اساس رایج نیفتاده است و اگر هم جایی در اثر ، ساختارهای رایج در نمایش ایرانی کمی دستخوش تغییر شده اند ، به بن مایه ی فرم آسیب وارد نشده است و در واقع امیر دژاکام در مسیر امروزی کردن نمایش ایرانی آرام و حساب شده ، گام برداشته و بی گدار به آب نزده است .
در “نیلوفر و نفت ” مثل اکثر نمایش های ایرانی صحبت از طلسم است و پهلوانی که باید طلسم را بشکند و… با این تفاوت که در ” نیلوفر و نفت ” ما سیاه ِ رایج در نمایش ایرانی را نمی بینیم ؛ ما ۴ زن کولی را می بینیم که نقش و وظیفه ی سیاه را به عهده دارند ، یک تغییر جذاب در نمایش ایرانی که به اساس آن آسیبی وارد نکرده و حتی کاراکتر سیاه را از دام تکرار و احیانا دلزده کردن مخاطب نجات داده است .
پهلوان در ” نیلوفر و نفت ” نیز یک زن است و این نگاه متفاوت دژاکام است بر نمایش ایرانی که از این طریق می شود دغدغه مخاطب امروز تئاتر را در نمایش ایرانی گنجاند و آن را از یک جُنگ خنده (!) – که متاسفانه در طول زمان از معضلات نمایش ایرانی شده است – به یک نمایش مردمیِ دغدغه مند تبدیل کرد که رسالت نمایش ایرانی و دلیل حضور کاراکتر سیاه در آن ، همانا بیان دردهای اجتماعی ، فرهنگی و به خصوص سیاسی مردم بوده است ، گونه ای از نقد اجتماعی – سیاسی – فرهنگی به وسیله نمایش .
در “نیلوفر و نفت ” سیاه ، زن است ؛ پهلوان ، زن است و این ساختار شکنی می تواند مخاطب را جذب کرده و البته راه ورودِ دغدغه های روز را به نمایش ایرانی باز می کند .
دژاکام علاوه بر موارد فوق با استفاده از شیوه فاصله گذاری و نمایش در نمایش ، مخاطب را سرزنده نگه می دارد تا علاوه بر قصه ، دغدغه ها و نقدهای اجتماعی نمایش را درک کند . البته این فاصله گذاری ها کمی شتابزده و ناپخته هستند و در کلیت اثر جانیفتاده اند .یعنی ما نمایش در نمایش بودن را می بینیم اما نمایش دوم چنان پر رنگ است که نمایش اول ( شخصیت های امروزی ) فراموش می شود . گویا خود کارگردان نیز آن را فراموش می کند و گاهی ، یک باره به یاد آن می افتد . حال آنکه می شد از این تکنیک به شکلی موثرتر استفاده کرد .
پرسوناژی که سروش طاهری بازیگر آن است – و به خوبی از عهده بازی آن برآمده – در واقع فرشته یا همان نیروی خیر است که برای کمک به پهلوان آمده است ؛ پهلوان ، زن است – مانلی حسین پور – و فرشته ، مرد . این تناقض ظاهری جذاب و تأثیرگذار است ؛ اما در میان این ساختارشکنی جذاب و البته بازی های خوب این دو بازیگر ، یک نکته اشتباه دیده می شود : فرشته نجات مثل خواننده های رپ (!) حرف می زند ، این با ریتم کلی اثر در تضاد بوده ؛ و هیچ منطقی هم ندارد تا ما را به این ساختارشکنی دلخوش کند ؛ کمی لوس است و از کسی در سن و سال و با تجربه دژاکام بعید است .
میان پرده هایی که شامل حرکات موزون و یا آواز به گویش های مختلف ایرانی و حضور همه اقوام ایرانی در قالب کولی ها می شود ، از نکات مثبت ” نیلوفر و نفت ” است که علاوه بر جذاب کردن نمایش ایرانی برای مخاطب امروز ، چهارچوب های اصلی آن را حفظ می کند .
بیان دغدغه های نمایش در قالب جملات گل درشت ، از ایرادات این اثر نیست ؛ چرا که اساسا در نمایش ایرانی این شیوه رایج و مرسوم است – چنانکه در شیوه نمایش مردمی برشت این گونه است – و آنچه دژاکام در ” نیلوفر و نفت ” از زبان زنان کولی می گوید در نمایش ایرانی از زبان سیاه بیان می شود .
“نیلوفر و نفت ” یک نمایش ایرانی ساده است که تلاش قابل توجه و البته مفیدی در مسیر امروزی کردن نمایش ایرانی در آن رخ داده است . تلاشی نسبتا موفق که نتیجه اش شده است نمایشی سرگرم کننده و دغدغه مند که شاید برای مخاطب تئاتر های مثلا امروزی و مدرن (!) بد ، ضعیف یا به قول خودشان چیپ ( cheap ) (!) باشد ، اما به واقع نمایشی است ایرانی ، قصه گو ، سرگرم کننده ، به روز و البته دغدغه مند و مردمی که می شد بهتر از این هم باشد .
فرهاد ابراهیمی والا – دپارتمان نقد تئاترفستیوال
خیلی اجرای فوق العاده و بروزی بود . من خیلی دوست داشتم .
تو جشنواره نمایش های آیینی هم اجرا می شه ؟
از این که در سایت خوب شما یادداشت ها و نقد های بسیار خوبی از نمایش های در حال اجرا نوشته می شود متشکرم . خیلی آموزنده و کمک کننده است . موفق باشید
نمایش خیلی خوبی بود . ما با خانواده دیدیم و همه خوششون اومد .
زنده باشی استاد دژاکام .
ممنون از یادداشت خوبتان .