سوگواره “رکعت به رکعت عاشقی” که از ۳۱ شهریور مصادف با اول محرم آغاز شده بود ، با اجرای تعزیه “بازار شام” به کار خود پایان داد.
به گزارش تئاتر فستیوال به نقل از از روابط عمومی این سوگواره ، در این سوگواره هر شب یک مجلس تعزیه به کارگردانی سیاوش طهمورث اجرا میشد و در این شبها هنرمندان بسیاری از جمله حسامالدین سراج، مسعودفروتن، رضا بنفشهخواه، حسین مسافرآستانه، علی پویان، مهرداد رایانیمخصوص، شیوا خسرومهر، محمدعلی ساربان، منظر لشگری، مجید قناد، کریم اکبریمبارکه، مریم معترف، جلیل فرجاد، حسین ناصربخت، مهدی شفیعی، رحمت امینی، محمدرضا خاکی، محسن نفر، نصرالله قادری، آتش تقیپور، هوشنگ توکلی، عطاالله کوپال، قاسم زارع، محمدرضا ورزی، هوشنگ جاویدشهرام منظمی، میلاداکبرنژاد و… در این سوگواره حضور یافتند.
در ایام محرم معمولا اخباری از گوشه و کنار کشور درباره برپایی مجالس تعزیه به گوش میرسد. شاید بسیاری از مجالس تعزیه به طور پیوسته و در زمان خاصی هر ساله در نقطه مشخصی از کشور برپا میشود و شاید هم بسیاری دیگر جسته و گریخته مجلس تعزیهای برپا میشود و چه بسا که این شمع با گذشت روزهای محرم به دست فراموشی سپرده شود.
اهمیت و کارکرد تعزیه را بیش از همه هنرمندان که با این هنر آشنایی بیشتری دارند درک میکنند. پس لازم است که مسئولین نسبت به این مقوله اهمیت بیشتری قائل شوند.
مهدی شفیعی مدیرهنرهای نمایشی در مجلس تعزیه “شهادت وهب نصرانی” در پاسخ این سوال که تعزیه چه جایگاهی میان مردم و هنرمندان دارد؟ گفت: این شبها همه مردم مثل هر سال، ایام محرم را عزاداری میکنند و جامعه هنرمندان هم به ویژه هنرمندان تئاتر به شکل سنتی، آیینها و مناسک محرم را به جا میآورند و عزاداری میکنند. تعزیه، از جمله نمایشهایی است که ریشههای کهنی دارد و به نوعی اگر تعزیه ما به شکل امروزی آن حفظ نمیشد، خیلی از گوشههای موسیقی ما به نسل امروز منتقل نمیشد و ما سرمایه امروزی هنر را نداشتیم. من بسیار از امیر نصیر بیگی و بنیاد فرهنگی روایت فتح برای ایجاد این مراسم خوب تشکر میکنم.
سیروس همتی کارگردان و بازیگر تئاتر درباره تعزیه میگوید: من برای نمایش “قربانی” به جشنواره روهر آلمان دعوت شدم. همیشه دلیل روبرتو چولی سرپرست گروه بازیگران تئاتر آلمان برای انتخاب نمایش من برایم سوال بود که سرانجام فرصتی پیش آمد و با وی صحبت کردم و از وی دلیل این انتخاب را جویا شدم. وی در جواب سوال من گفت که دلیل آن استفاده من از هنر تعزیه برای القا مفاهیم آیینی و سنتی بوده است، چیزی که در کشورهای غربی کم داریم هنر ایرانی است اگر شما هملت را اجرا کنی باید مطمئن باشی که ما بهتر از شما آن را اجرا می کنیم. این برای من جذاب بود که شما با هنر تعزیه یک تشت آب که نماد آب است یا یک پرچم زرد که نماد حر و پرچم سبز نماد انبیا باشد را نشان دادید.
وی همچنین می گوید: فکر میکنم درباره تعزیه هنوز حق مطلب ادا نشده است. فکر میکنم اگر اجرای تعزیههایی مانند “رکعت به رکعت عاشقی” تداوم داشته باشد میتوان گفت اتفاق مهمی افتاده است وگرنه این تعزیه هم سوسوی نوری بوده است که لحظاتی تابیده و بعد از بین رفته است.
سیدعلی تدین صدوقی کارگردان نویسنده و منتقد تئاتر از جمله هنرمندانی بود که هر شب به هنگام شروع مجلس تعزیه پای در جایگاه تماشاگران میگذارد. تدین صدوقی مهمان هرشب مجالس تعزیه بود. وی درباره اهمیت تعزیه ابتدا به اهداف تئاتر در دنیا میپردازد و میگوید: نمایش تعزیه یکی از نمایشهای مدرن دنیا است. تئاتر دنیا به دنبال چیست؟ از دهه ۶۰ به بعد تئاتر به دنبال ارتباط با تماشاگر بودهاند. تمام بزرگان تئاتر به دنبال ایجاد ارتباط درست و پویا با تئاتر بودهاند. این ارتباط به درستی در تعزیههای ایرانی دیده میشود، دلیل تماشای این تعزیههای تکراری که از کودکی دیدهایم و با موضوع آن آشناییم این است که با آنها ارتباط برقرار میکنیم.
رضا بنفشهخواه بعد از اینکه در شب نهم و در مجلس تعزیه “شهادت امام حسین(ع)” حضور یافت، در شب پایانی نیز یکبار دیگر مهمان این سوگواره شد و پای مجلس تعزیه “بازارشام” نشست از بنفشهخواه درباره اهمیت تعزیه میپرسیم، او گفت: تعزیه یک نمایش سنتی است و تا جایی که من اطلاع دارم از زمان صفویه این آیین به وجود آمده است. تعزیه مردم را با تاریخ و اتفاقاتی در ۱۴۰۰ سال پیش اتفاق افتاده است آشنا میکند. به خصوص این تعزیه که از لحاظ هنری کار جالبی بود. بازی حضرت عباس و شمر را خیلی دوست داشتم زیرا خیلی هنرمندانه بود و طراحی جالبی داشت برای همین از دوست دیرینهام سیاوش طهمورث تشکر میکنم.
صدرالدین زاهد کارگردان، نویسنده و مترجم تئاتر درباره تعزیه می گوید: من متخصص تعزیه نیستم و دلیل اصلی اینکه به تماشای این تعزیه نشستم جنبههای نمایشی آن بود زیرا از کودکی به دیدن تعزیههایی که در گوشه کنار تهران برگزار میشد، میرفتم.
وی افزود: اگر ریشههای تئاتر ایرانی قطع نمیشد، تعزیه میتوانست به رشد و نمو برسد، تعزیه همیشه سعی میکند به مسائلی بپردازد که نادیده گرفته شده است و میخواهد آنها را نمایان کند.
منظر لشگری هم به مانند برخی هنرمندان دیگر پای ثابت مجالس تعزیه “سوگواره رکعت به رکعت عاشقی” بود. او درباره تعزیه و جایگاه آن در تهران امروز گفت: آنچه پیداست این است که در این سالها به تعزیه توجه کافی نمیشود. شما ببینید در گذشته ما چندین تکیه داشتهایم که محل برگزاری مجالس تعزیه بوده است اما حالا از آن تکایا و محلهای برگزاری تعزیه چه باقی مانده است؟ شما تکیه تجریش را ببینید چه به روز آن آمده است زمانی آن میدان تره بار بود و در ماه محرم و صفر آن را خالی میکردند که مجلس تعزیه در آن برگزار شود اما الان این تکیه قدیمی را تخریب کردهاند. ما نیاز به ساختن چندین تکیه مانند “تکیه دولت” داریم که بتواند تعزیه را به عنوان یک هنر و آیین ایرانی زنده نگاه دارد. ساختن این تکایا برای برگزاری تعزیه کوچکترین کاری است که ما میتوانیم برای احیا تعزیه انجام دهیم.
وی همچنین افزود: تعزیه نیز تبدیل به هنرهای مهجوری شده است که تنها راه انتقال و حفظ آن به نسلهای بعد انتقال سینه به سینه و آموزش از طریق خانواده است. یعنی پسر تنها از طریق پدر یا یکی از آشنایانش میتواند این هنر را فرا بگیرد. حتی در دانشگاههای تئاتر کشور کمترین اهمیت به آن داده میشود. شاید فقط در حد یک کتابچه یا یک جزوه که دانشجو با حفظ آن نمره قبولی بگیرد و تمام.
هوشنگ توکلی بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون درباره اهمیت آموزش تعزیه به نسلهای بعد میگوید: تعزیه باید خیلی جدیتر مورد توجه قرار میگرفت. متاسفانه امروزه با خطر انحراف و نابودی آن روبرو هستیم. این عزیزانی که ده شب در قالب گروه سوگوراه نمایشی “رکعت به رکعت عاشقی” حضور یافتهاند، از جان خود مایه گذاشتند. این گروه و گروههای امثال آنها که این روزها به نمایش وقایع عاشورا برای مردم میپردازند شاید این تعزیهخوانها آخرین نسلهای باقی مانده هنر تعزیه باشند. باید به همین تعداد اندکی که از هنرمندان و علاقهمندان به تعزیه باقی مانده است رسیدگی کنیم. این گروهها به حمایت و درخواستهای سازمانی برای تولید و خلاقیت نمایشی نیازمندند. همچنین باید کلاسهای آموزشی باید برای حفظ این هنر نمایشی برگزار شود. چرا که از دوره قاجار آموزشگاههای معتبر تعزیه کار خود را آغاز کردند. به عنوان مثال در قزوین آموزشگاههای تعزیه برپا بود که از پایه این هنر را آموزش میداد و با همان نیروهای آموزش دیده در شهرهای مختلف کشور و در تمام سال اجرای تعزیه داشتند.
وی اضافه کرد: نبود آموزشگاهها و حتی پژوهشگاهها که نسخ اصلی تعزیه را به دست تعزیهخوان برساند و یا برگزاری کلاسهای آموزشی و پژوهشی برای تعزیه خوانهای حرفهای سبب گشته که در برخی موارد با روایاتی از ائمه مواجه شویم که درباره صحت و سقم آن جای تردید وجود دارد. شاید نبود پژوهشکده و عدم نظارت اصولی سبب پیدایش برخی بدعتها در روایات شبیهخوان شود.
توکلی در این مورد میگوید: حمایت از گروههای تعزیه و راهاندازی یک سازمان مدیریتی قدرتمند برای پرداخت تخصصی به این هنر میتواند از انحراف و نابودی آن جلوگیری و به رشد وتعالی تعزیه کمک کند. چرا که برخیها با وارد کردن رفتارهای غیر نمایشی در تعزیه موجب آسیب آن میشوند. به عنوان مثال دیده شده که شمر با شلوار لی و یا موتور گازی به میدان میآید. این کار نوآوری از نوع آسیبزننده است. چرا که به بهانه نوآوری اصالت تعزیه را زیر سوال میبرد. هنگامی که سازمانی برای رسیدگی و سازماندهی این گروههای تعزیه وجود ندارد هرکسی به خود اجازه میدهد وارد کار و تغییرات عجیبی را اعمال کند.
قاسم زارع که در شب نهم این سوگواره در بین هنرمندان حاضر در مجلس تعزیه “شهادت امام حسین(ع)” حضور داشت برای جلوگیری از انحراف هنر تعزیه میگوید: همین اقدام گروه هنرهای نمایشی بنیاد فرهنگی روایت فتح قدمی در راستای حفظ هنر تعزیه از انحراف است. اما لازم است که تکنیکهای نمایشی و شیوه اندیشیدن حسینی بیشتر خود را نشان دهند. ما باید یاد بگیریم که امام حسین علیه السلام چگونه میاندشید که امروزه پس از ۱۴۰۰ سال هنوز در دلهای مردم زنده مانده است.
وحید لک از فعالان عرصه تئاتر گرچه در شبهای ابتدایی در صفهای اول مینشست اما در ادامه شبهای سوگواره به میل خود به سادگی در میان مردم مینشست و از دور نظارهگر مجلسهای تعزیه بود. چراغ ها که خاموش میشد او نیز همانند مردم عادی در خیل جمعیت گم میشد. در شبهای ابتدایی وقتی او را دیدم، از او درباره تعزیه پرسیدم. این فعال تئاتری در پاسخ گفت: من پیشنهاد میدهم برای برنامهریزی در جهت حفظ و تاثیرگذاری بیشتر در ایام سوگواری این گونه برنامهها اجرا شوند زیرا در طی سال به صورت مستمر ارزش این هنر پایین میآید. به خاطر در دسترس قرار داشتن این هنر فاخر مخاطبان ارتباط کمتری با هنرمندان این عرصه میگیرند. بعضی از نمایشهای بیرونی در سراسر دنیا در فضاهای مشخصی شکل میگیرند یعنی نمیتوان آن نمایش محیطی را در سرمای زمستان در معرض دید مردم قرار داد به خاطر اینکه سرما باعث میشود بخشی از مخاطبین از بین بروند ولی الان در ابتدای فصل پاییز هستیم و شرایط مناسبی برای اجرا در محیطهای مختلف وجود دارد.
مظفر قرباننژاد از جمله تعزیهخوانان پیشکسوت در طی این ده شب شبیه امام حسین(ع)، حربن یزید ریاحی، مسلم بن عقیل (ع) و… را اجرا میکرد، درباره عدم توجه به تعزیه از سوی مسئولین گفت: تعزیه غریب بود، غریب است و خواهد ماند. تعزیه یک سنت اصیل این مملکت است باید به این کار که ثبت جهانی و ملی شده است بها داده شود، همه عالم و آدم هم میدانند که از یونسکو برای اجرای این فعالیت بودجه واریز میشود ولی فقط خدا میداند که این بودجه به جیب چه کسانی میرود که یک ریال از آن به دست تعزیهخوانان نمیرسد. تعزیه حتی در سازمان اوقاف هم بودجه دارد ولی خبری از آن هم نیست.
داوود فتحعلیبیگی چند روز پیش در رسانهها اعلام کرد که بیش از ۵۰۰ نسخه تعزیه داریم که به علت اجرا نشدن ممکن است که از بین بروند. پیش از این نیز در گفتوگویی که با سیاوش طهمورث داشتم اشاره به مکانی به نام “بنیاد تعزیه” کرد که زمانی با آن نهاد همکاری داشته است. جای سوال دارد که این بنیاد چرا اکنون وجود خارجی ندارد؟ آیا آنها در طی مدت زمانی که حیات داشتهاند آنچه که میبایست انجام دهند را به سرانجام رسانیدهاند و لاجرم به کار خود پایان دادهاند؟ بدون شک تعزیه نیاز به یک متولی جدی دارد. کاری که بیش از همه بر عهده مرکز هنرهای نمایشی است. مرکز هنرهای نمایشی نمیتواند در طول سال با دو شب اجرا در تئاترشهر حق مطلب را درباره این هنر گرانمایه ادا کند. از طرفی نمیتوان هنرمندان تعزیه را به حال خود رها کرد و بعضا در جشنواره آیینی سنتی به جز ایام محرم از آنها یاد کرد.