گزارش نشست خبری سی و ششمین جشنواره تئاتر فجر

از آه و ناله کم کن ، بر کیفیت بیفزا !


تئاتر فستیوال

ساعت ۱۱ شده بود و با عجله خودم را به تئاتر شهر رساندم تا مبادا خدای نکرده اتفاق نادر و معجزه ای رخ داده و نشست خبری به موقع شروع شده باشد . ولی مثل همیشه ، همه چیز سرجایش بود و تاخیر که جزء جدانشدنی نشست های خبری است در این جشنواره هم لحاظ شده بود !!!

همچنان که روی صندلی های آبیِ چرخان سالن کنفرانس تئاتر شهر مشغول نظاره ی اطراف بودم ، متوجه شدم چند مقوای زرد که یک سری شکلک هم روی آن کشیده بودند را آوردند و روی سه پایه های نقاشی قرار دادند . من که هاج و واج مانده بودم که این نقاشی ها را چه کسی کشیده است ، ناگهان به کشف و شهود رسیدم که نکند این ها پوسترهای جشنواره بین المللی تئاتر فجر است ؟!

خواب و خیال نبود و شکلکی که برایم زبان درمی آورد ، پوستر جشنواره بود . من که با دیدن پوستر سمت چپ بدنم گزگز می کرد ، خودم را نیشگون گرفتم تا شاید از خواب بیدار شوم ، ولی خواب نبود و گویی نقاشی را ارشیاِ باباش اینا ، ۵ ساله از مهدکودک گل های خندانِ آپدیت محورِ آتاری دوست ، آن ها را کشیده بود .

این اولین ضربه ای بود که به من وارد شد . اما زمانی که دبیر محترم و دوستانش در سالن کنفرانس حضور به هم رساندند و نشست شروع شد ، با صحبت های آن ها متوجه شدم پوستر را زودتر آوردند که ما را آماده ی ضربات بعدی کنند .

قسمت جالب ماجرا توضیح طراح پوستر و دبیر جشنواره در توجیه این اثر هنری فاخر بود .

طراح پوستر عزیز که ۵ ساله هم نبود ، می گفت که دوست داشته طرحش ساده باشد و حتی به این شرط طراحی پوستر را قبول کرده که الا و بالله باید طرحش ساده باشد . خب ، مدیر جشنواره هم که طرفدار سادگی است ، دست او را تمام و کمال باز گذاشته تا برای بچه های مهدکودک پوستر طراحی کند . یکی نبود به این دوست عزیز بگوید ، گفتیم ساده ولی حالا نه دیگر انقدر . یک فری ، یک قری ، که ما هم کمی خوشمان بیاید .

خود دبیر که تصمیم داشته تئاتر را متحول کند و در یک تصمیم انقلابی مردم را با تئاتر آشتی دهد و آن ها را به جشن گفت و گوی تئاتر دعوت کند ، در دفاع از این اثر هنرمندانه می گفت که می خواست پوستر برای عموم مردم قابل درک و فهم باشد . گویا دبیر محترم باز هم ، عموم مردم را با بچه های مهدکوکِ ارشیا اشتباه گرفته است .

البته با توجه به آنچه که خود دبیر در نشست به آن اعتراف کرد ، انتظار بیشتری از وی نمی رفت .

از همان ابتدا با عجز و ناله گفت که از پذیرفتن چنین سمتی پشیمان است و می خواسته استعفا دهد و کمرش زیر فشارها خم شده است و دهانش (سرویس) شده است و به چیز خوردن افتاده است* و در تمام این مدت تلاش بسیاری کرده که عاقل بماند و دیوانه نشود . در چنین شرایطی دل آدم به رحم می آید و همان وقت بود که دلم می خواست یک چایی نباتِ دبشِ پر رنگِ لبریزِ لب دوز برای او ببرند تا کمی حالش جا بیاید .

دست آخر هم فشارهای دبیری جشنواره و سوالات خبرنگاران آنقدر به او فشار آورد که به ناگاه جلسه را ترک کرد و وقتی که بازگشت صادقانه اقرار کرد که تنگش گرفته بود .

دیگر به ضعف ها و کاستی هایش در زمینه ی انتخاب و برنامه ریزی آثار حاضر در جشنواره نمی پردازم که خود ماجرای مفصلی دارد .

در مورد روابط عمومی جشنواره هم همین بس ، که تا یک هفته پیش اثری از آثارش هویدا نبود و حال هم که وارد صحنه شده ، اخبار یا در دقیقه ۹۰ اعلام می شود یا به وقت اضافه و حتی ضربات پنالتی می رسد .

جشنواره ای که شروعش چنین باشد ، خدا آخر و عاقبتش را به خیر کند .

خداوندا به دبیران ما توانایی و بصیرت و به ما صبر اعطا کن . آمین .

————–

*پی نوشت : البته دبیر محترم جشنواره به خبرنگاران گفت که این حرف ها بین خودمان بماند و جایی منتشر نشود . (منظور دبیر محترم این بود که غریبه بین مان نیست و همه خودی هستند . ما هم پیش غریبه این حرف ها را نمی گوییم ، بین خودمان و مخاطبین عزیز تئاتر فستیوال می ماند !)

فقط تنها سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که اگر این حرف ها قرار نبود رسانه ای شود ، اصلا چرا کنفرانس خبری ترتیب داده اید ؟ اگر دبیر جشنواره ادب ندارد و یا بلد نیست که چطور باید پشت میکروفون قرار بگیرد ، این دیگر مشکل رسانه نیست ، ما تنها به وظیفه ی خود عمل می کنیم .

قابل ذکر است فایل صوتی نشست موجود می باشد .

الناز امیرخانی- تئاتر فستیوال

تئاتر فستیوال

۲۵ نظر ثبت شده است .

  1. ناشناس گفت:

    خوش به حال خودمون که جشنواره رو تحریم کردیم راااااحت ! به زندگیمون میرسیم . بگذارید این ادمهایی که ناگهان پیداشون شده و دور دبیر محترم رو گرفتند خوشحال باشند و فکر کنند دارند به تئاتر خدمت می کنند درحالی که با این بی نظمی ها و بی ادبی ها تیشه بر ریشه تئاتر میزنند . هیچ کس هم خیالی برای اصلاح نداره …
    درد بسیار است ولی ….

  2. تیاتری گفت:

    الناز خیلی خوبییییی حال کردم ???

  3. فاطیمااااا گفت:

    چی خورده ؟؟ چی خورده ؟؟؟ ??

  4. مهذاد گفت:

    خدایی گفته ؟ اخه مگه نیشه ؟ مگه داریممممم
    یا خداااا ???

  5. Moein گفت:

    Dametoon garmmmmmm
    Asbabe khandeye mara faraham kardid ???

    • حمیدرضا گفت:

      واقعا یکی جواب بده الان تو دولت تدبیر و امید چرا اینقدر همه ی نمایش ها غمگین و ناامید هستند

  6. چکامه گفت:

    فایل صوتی رو منتشر کنین
    بخندیم ????

  7. مهاجر گفت:

    آه و ناله نکنن که کسی نمیفهمه کارشون سخته

  8. Refah manesh گفت:

    سلام
    من هم به عنوان خبرنگار تو این نشست بودم و واقعا از این اتفاقات دل شکسته شدم ولی به نظرم خانم امیرخانی ما امین مسئولین هستیم به نطرم لازم نبود این مسایل با مردم مطرح بشه

  9. محمد گفت:

    بابا من دیروز رفتم تیاتر شهر هیچ خبری نبود
    اصلا نه انگار جشنوارس
    …….. تو جشنواره امسااااااال

  10. جمال دوست علی ۱۸ گفت:

    چه عکس خوبیه ???????? مصداق تمام حرفایی که زدین

  11. K_210865 گفت:

    Hala shoma arooom bash khanoom ?????
    Inja khanevade nrshaste !!!

  12. اورمز گفت:

    بابا ابنا همه کاراشون عین شکلک های پوسترشونه

  13. Sheikhi mohamad گفت:

    Salam vaghti shoma Bekheir
    Man chandin bar in goxaresh ra khandam vali vaghean nemidobam. Be hale jashnavare bYad che kard

  14. نورانی گفت:

    این چه ادبیاتی ؟
    واقعا متاسفم واستون

  15. Shokoofe_2017 گفت:

    سلام خسته نباشین واقعا خدا قوت ??? خدا خیرتون بده حسابی خندیدم

  16. فرهان گفت:

    واییییی ????? خیلی حال کردم

  17. فرزان گفت:

    ;(
    🙁
    🙂
    D:
    :((
    :))
    گفت وگو به سبک پوستر جشنواره تئاتر هه!

  18. samane گفت:

    دیگه همینه دیگه ســـــــــــــخت نگیر 😉

  19. تماشاگری گفت:

    هاهاهاهاهاهاها …..

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *