اردشیر صالح پور، دبیر سی و سومین جشنواره بین المللی تئاتر فجر، اسطورهها و حماسههای شاهنامه فردوسی را پشتوانهای برای تئاتر ایرانی دانست.
به گزارش تئاتر فستیوال، این استاد دانشگاه و پژوهشگر که در نشست علمی نقالی-هنر کاربردی در سالن مشاهیر تئاتر شهر سخن میگفت، منظومه حماسی شاهنامه را هویت کارنامه ایرانی معرفی کرد.
صالح پور در سخنرانیاش با عنوان «آئین و اسطوره»، با اشاره به ویژگیهای نقالی به عنوان یک هنر ایرانی که شیوهای منحصر بفرد در داستانگویی و روایتگری است، تاکید کرد: «یکی از عادات و خلقیات ایرانیان شنیدن داستان بوده و کمتر ملتی در جهان به اندازه ما به نقل داستان، امثله و روایات عادت داشته است. لذتی را در شنیدن داریم که حتی شرق شناسان هم ما را با عناوین فصهگو و قصهنیوش توصیف میکنند. این خلقیات موجب ایجاد ژانری به نام روایت شده است که تمام هستی شناسی ایرانی را در بر میگیرد.»
وی در این راستا شاهنامه را هویت کارنامه ایرانی عنوان و خاطرنشان کرد: «این منظومه بزرگ فردوسی، شامل جنبه حماسی، تاریخی و اسطورهای میشود و از نقطه آغازین آفرینش، نخستین انسان و… سخن میگوید. بنابراین وجه اول آن بخش اسطورهای آن است و بعد به زندگی و در نهایت به تاریخ میپردازد.»
دبیر سی و سومین جشنواره بین المللی تئاتر فجر در ادامه سخنانش با تاکید بر اینکه مسئلهای که اکنون باید به آن توجه داشته باشیم، آنست که چگونه از حکمت قدیم، منظری جدید ایجاد کنیم، افزود: «ما ایرانیان در این بخش ضعیف عمل کردهایم. قهرمانان شاهنامه همواره به دنبال آرمان خواهیاند و اگر جامعهای به آن دست پیدا کند، پیشرفتشان قطعی است؛ مانند ژاپنیها که سنتهای خودشان را همگام با علم روز پیش بردند و خصلت و خلق و خوی خود را با جهان منطبق کردند. متاسفانه ما هنوز با چنین پیشینهای و تمدن هفت هزار ساله مکتوب، نتوانستهایم آرمان هایمان را تعریف کنیم.»
صالح پور با اشاره به وضعیت متشنج و خونبار این روزهای خاورمیانه و آرامش حاکم بر ایران گفت: «ما ایرانیان بخشی از جهانبینی اسطورهایمان را مدیون شاهنامه هستیم که فردوسی هزار سال پیش سروده است. آرمان خواهی هم در همین بخش تداعی پیدا میکند. به همین دلیل فردی که شاهنامه میخواند، به بالندگی و سرافرازی میاندیشد. برای مثال وقتی کیخسرو، گودرز را برای مقابله با تورانیان به مرز میفرستد، به او توصیههایی صلح آمیز میدهد. در واقع بسیاری از ویژگیهای مثبت و ستودنی فرهنگ ایرانی، به واسطه منظومه حماسی سروده شده توسط فردوسی به ما رسیده است.»
این استاد دانشگاه ادامه داد: «علاوه بر این، ماندگاری بخش عمدهای از هنرهای ایرانی مثل نقاشی قهوه خانهای، طومار نویسی، نقالی و …. به واسطه شاهنامه است. علاوه بر این، اسطورهها و حماسههای شاهنامه میتوانند پشتوانه تئاتر ایرانی هم قرار بگیرند که متاسفانه کمتر از آنها بهره گرفتهایم.»