یادداشتی بر نمایش " زنگ تفریح ما " به کارگردانی فاطمه سلجوقی 

زنگ تفریحی کسالت بار


تئاتر فستیوال

هفدهمین دوره جشنواره نمایش عروسکی برایم با “زنگ تفریح” آغاز شد . البته زنگ تفریحی کسالت بار .
” زنگ تفریح ما ” نام نمایشی است که در پلاتو اجرا مجموعه تئاتر شهر به روی صحنه رفت و جزء نمایش های بخش تجربه محسوب می شود و در واقع پایان نامه ی کارشناسی ارشد فاطمه سلوجی در رشته ی نمایش عروسکی می باشد .

در جدول برنامه های جشنواره ، در کنار نام این اثر و کارگردانش نوشته شده ، بازدید به شکل انفرادی . ماجرا از این قراربود که تماشاچیان برای دیدن نمایش ، یک به یک وارد سالن می شدند و تا زمانی که “زنگ تفریح” به صدا در نیامده ، نفر بعدی نمی توانست وارد سالن شود . باید بگویم که هر اجرا به طور تقریبی ۱۰الی ۱۵ دقیقه طول می کشید ، یعنی اینکه تماشاگران باید همچون بیمارانی که در صف انتظارند که دکتر آن ها را ویزیت کند ، جلوی در پلاتو اجرا به انتظار می ایستادند و البته این اجازه را هم داشتند که نشسته دقایق انتظار را پشت سر بگذارند  !
البته گروه اجرایی برای آنکه حوصله ی مخاطب سر نرود ، تمهیداتی اندیشیده بود . یک فایل صوتی را به همراه پلیرهایی در اختیار منتظران قرار می دادند که با گوش دادن این فایل صوتی ، مخاطب با فضای نمایش آشنا می شد . همچنین یکی از عوامل اجرایی نمایش ، قبل از آنکه تماشاگری وارد سالن شود توصیه هایی نظیر اینکه اگر مشکل قلبی دارید ، حتما به ما بگویید و … ارائه می داد که تماشاگر گمان می کرد با چه فضای ترسناکی روبرو خواهد شد ! البته در این بین افرادی هم بودند که گویا اتمسفر فضا و حرف های عوامل نمایش ، رویشان اثر گذاشته بود و از اینکه به تنهایی وارد سالن شوند ، می ترسیدند !
بعد از گذشت تقریبا یک ساعت انتظار ، گروه اجرایی به این نتیجه رسیدند که برای تسریع سرعت ، تماشاگران را دو به دو به داخل سالن هدایت کنند . بالاخره نوبت من شد و به همراه یکی دیگر از تماشاگران وارد سالن شدم . البته قبل از ورود ، چراغ قوه ای به ما دادند که با ورود به سالن دلیل آن مشخص شد .

سالن نمایش در تاریکی مطلق فرو رفته و تماشاگر وارد لابیرنتی می شود که در برخی نقاطش سعی شده المان هایی از یک مدرسه دخترانه قرار داده شود .

نکته ی اساسی این اجرا این بود که به سختی می توانستی ردپایی از تئاتر عروسکی در آن پیدا کنی . دیگر به اینکه آیا در این گشت و گذار اصلا قصه ای وجود داشت یا نه ، نمی پردازم . چند نجوای زیرلب یا نشان دادن یک سری شیطنت های دخترانه که البته نمی توان با آن همزاد پنداری و ارتباط برقرار کرد یا قرار دادن چند ماکت در طول مسیر که نه مشخص است چه هستند و نه کارکرد آن مشخص نیست یا بازیگری که در حال باد کردن بادکنکی است و وقتی به آن می رسی ، بادکنک می ترکد ، یا دیگری که در حال بافتن چیزی است شبیه شال گردن اما بازهم دلیل و فلسفه وجودی اش مشخص نیست و … که نامش نمایش عروسکی نیست ! شاید بتوان آن را نوعی پرفورمنس به حساب آورد البته آن هم از نوع ضعیفش .

به راستی نام تجربه ، لایق این اجرا بود ، چرا که به “زنگ تفریح” نمی توان به عنوان یک نمایش عروسکی که در جشنواره ای بین المللی اجرا شده است ، نگاه کرد و تنها در حد یک کار دانشجویی بود که مکان اجرایش در همان دانشگاه است و برای دانشجویان تئاتر .

خلاصه آنکه بعد از به صدا در آمدن “زنگ تفریح” ما هم به بیرون سالن هدایت شدیم و با یک تجربه ی نه چندان دلچسب و به امید دیدن نمایش های بهتر و با کیفیت تری در این دوره از جشنواره ، راهی سالن بعدی شدم .

 

نسترن داوودی – دپارتمان نقد تئاتر فستیوال

۳ نظر ثبت شده است .

  1. Fafa.farjad@yahoo.com گفت:

    Manam natarsidam vala
    Vali hamash biroon salon ke boodam sedae jigh miumad 😏😏

  2. روحی گفت:

    تونل وحشت بوده اینطور کا میگیددددد ؟
    جشنواره امسال که خوبه چرا اینکار اینجوری بوده ؟

  3. K_210865 گفت:

    Khandeh dar bood bishtar Ta tarsnaak 😄😄😄😄

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *