گزارشی از اجرای نمایش " ترنج " به کارگردانی افسانه زمانی :

من می خواهم به کودکی برگردم !


اشاره : مطلب زیر ، گزارشی از اجرای نمایش ترنج در یکی از شب های پیش از شروع هفدهمین جشنواره نمایش عروسکی است . که به بهانه ی اجرای این نمایش در جشنواره اکنون منتشر شده است .

تئاتر فستیوال

هر چقدر که زندگی سخت گرفته باشد ، هر چقدر که اخم هایت درهم باشد و مشکلات شرایط را برایت سخت کرده باشد ، وقتی در میان بچه ها قرار می‌گیری و شادی و شور و شوق کودکانه شان را می‌بینی ، نمی‌توانی لبخند نزنی و برای لحظاتی غرق در شادی شان نشوی .

حال تجربه دیدن یک نمایش کودکانه ، در میان بچه هایی که بی پروا می‌خندند و شاد هستند ، قطعاً تجربه لذت بخشی خواهد بود و حال دلت را خوب خواهد کرد .

به همین دلیل همیشه آفیش شدن برای نمایش کودکان را با جان و دل می پذیرم .

این بار برنامه کاری ام دیدن نمایش ” ترنج ” به کارگردانی افسانه زمانی بود . عوامل گروه این نمایش و همچنین چون نمایش کودک بود ، دو دلیل عمده ای بود که با رغبت بیشتری به سمت پارک لاله ، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بروم .

همه همراه با بچه هایشان که اغلب حدود پنج تا هشت سال سن داشتند ، لابی سالن را پر کرده بودند . چشمم به کوروش سلیمانی می افتد که به همراه همسر گرامی اش و دختر نازنینش ” مهرآفرین ” در لابی سالن منتظر شروع نمایش هستند . مهرآفرین حدودا سه ساله است و اولین تجربه نمایش دیدن اش را پشت سر خواهد گذاشت . کوروش سلیمانی نگران است که مهرآفرینِ سه ساله در حین نمایش خسته شود و یا سر و صدا کند .

نمایش شروع می‌شود . یک سایه بازی خوب همراه با آواز که شروع خوب و هیجان انگیزی برای نمایش به حساب می آید . بعد از آن دکور خوب ، لباس های رنگی و شاد و بازیگر دختر بچه نمایش که ترکیب جذابیت های نمایش را کامل می‌کند و همه‌ی بچه های داخل سالن تقریباً بدون کوچک ترین سر و صدایی به دیدن نمایش می‌نشینند .

نمایش که ترکیبی از بازی های کودکانه (که البته اغلب به فراموشی سپرده شده اند و جای خود را به انواع و اقسام بازی های کامپیوتری داده اند) و آواز های قدیمی است ، بچه ها را با خود همراه می‌کند و همچنین شکل روایی نمایش ، همچنان که بازیگر خردسال نمایش را جذب کرده است ، تماشاچی ها را هم جذب می‌کند .

هر از گاهی صدای خنده های از ته دل یک کودک از گوشه ای از سالن شنیده می‌شود و در لحظاتی نیز همراه با موسیقی و ترانه های نمایش ، صدای دست زدن همه سالن را پر می کند .

نگاهی به مهرآفرینِ سه ساله می‌ اندازم که با عشق و علاقه محسور نمایش شده است و اصلا هم سر و صدا نکرده است و گویا کاملا از دیدن نمایش رضایت دارد !

نمایش تمام می‌شود ، تقریباً همه‌ی بچه ها دوست دارند با بازیگران نمایش عکس بیاندازند . صبر می‌کنم تا شادی بچه ها تکمیل شود و بعد از کارگردان درخواست مصاحبه می‌کنم .

کار من تمام شده است اما همچنان لذت دیدن نمایش در وجودم هست و یک مسیر طولانی را پیاده برمی‌گردم .

پیشنهاد می‌کنم اگر کودکی دارید و یا حتی اگر کودکی ندارید و می‌خواهید حال دلتان خوب شود و یاد کودکی های خود را زنده کنید ، یک روز بعد از ظهر به پارک لاله بروید و به دیدن نمایش ” ترنج ” بنشینید .

الناز امیرخانی _ تئاتر فستیوال

۳ نظر ثبت شده است .

  1. کودکانه گفت:

    سپاس از توجه تون به نمایش کودک

  2. شیما محلاتی گفت:

    گزارش هاتون تو این جشنواره عالی بودن
    خسته نباشید

  3. Alavi گفت:

    ye namayeshe kodake vaghei bacham hesabi sargarm shod

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *