در گفت و گوی اختصاصی با تئاتر فستیوال :

ایوب آقاخانی : سیاست ” تئاتر پوشه ” ، واکنش به شرایط اجتماعی است . / به خط کشی های بین بازیگران تئاتر و سینما اعتقادی ندارم .


نمایش ” شیروانی داغ ” تازه ترین اثر ایوب آقاخانی است که در تماشاخانه ایرانشهر به روی صحنه رفته است . آقاخانی با برداشتی از نمایشنامه ” گربه روی شیروانی داغ ” اثر تنسی ویلیامز و با همکاری رضا بهاروند این متن را نگارش کرده است . به همین بهانه خبرنگار تئاتر فستیوال گفت و گویی با کارگردان این نمایش انجام داده است که می توانید در ادامه بخوانید :

 

ایوب آقاخانی با بیان خاطره ای درباره مواجه اولیه خود با گربه روی شیروانی داغ اثر ویلیامز ، درباره علاقه خود برای به روی صحنه بردن این نمایش به خبرنگار تئاتر فستیوال توضیح داد : ” گربه روی شیروانی داغ ” تنسی ویلیامز نمایشنامه ای بود که مرا تئاتری کرد ، به این معنا که در هشت سالگی وقتی با نسخه سینمایی این کار آشنا شدم ، درگیر جادوی متن شدم و این سوال برایم بوجود آمد که چرا این کار را که بدون اینکه هیجانات رایجی که در همه کارهای مشابه سینمایی را داشته باشد دوست دارم ؟! و جواب های ساده ی پدرم که می گفت این متن برای تئاتر بوده که تبدیل به فیلم شده است . در آن سن و سال ” گربه روی شیروانی داغ ” به عنوان یک مصداق تئاتر در ذهن من حک شد . آنقدر که تا این سن شاید بتوانم بگویم که بیش از سی و پنج بار آن فیلم را که به کارگردانی ریچارد بورکس و محصول سال ۱۹۵۸ است ، را دیده ام .

او اضافه کرد : واقعیت این است که من به ” گربه روی شیروانی داغ ” دِین داشتم ولی هیچوقت اینکار را نمی کردم به این دلیل که به من ارتباطی نداشت و من فقط از آن لذت می بردم . اما از آن جهت که سیاست تعریف شده در گروه تئاتر پوشه ، واکنش همیشگی به شرایط اجتماعی بیرون است ، یعنی دائم و مکرر ما سعی می کنیم در تمامی کارهایمان به جامعه و لحظه ها و موقعیت هایی که در آن زندگی می کنیم ، واکنش نشان دهیم ، به صورتی که چه من وقتی کارهای اجتماعی ” زمین مقدس ” ،  ” روزهای زرد ” ، ” مرثیه ای برای یک سبک مغز ” و ” جنوب از شمال غربی ”  انجام داده ام و چه وقتی که در مورد جنگ خودمان سه اثر نوشته ام و کارگردانی کرده ام و چه الان که ” گربه روی شیروانی داغ ” تنسی ویلیامز را کار کرده ام ، باز هم این سیاست را مخدوش نکرده ام .

آقاخانی درباره ضرورت اجرای این نمایش اظهار داشت : من این متن را به شیوه ای که ویلیامز آن را نوشته است کار نکرده ام و آن را به قلم خودم بازنویسی کرده ام و یک مهندسی مجدد ، در ایده های ایدئولوژیک و محتوایی متن اتفاق افتاده است و من فکر کردم که دقیقا ” الان ” وقتی است که به دغدغه قدیمی خودم با توجیه سیاست کلان گروه تئاتر پوشه پاسخ دهم . یکی دو سال است که بیش از گذشته خودم را به عنوان یک ایرانی در محاصره تنگ ، سخت و فشرده ای به نام دروغ می بینم . بنابراین ” شیروانی داغ ” با ذره بین گرفتن بر این مفهوم ، با یک مهندسی ایدئولوژیک دوباره در نمایشنامه ، اقتباسی به زبان ایوب آقاخانی و از نگاه گروه تئاتر پوشه از این درام شهیر آمریکایی است . بسیار خوشحال هستم که این مفهوم هم دریافت می شود و مخاطبان ما خیلی با آن بیگانه نیستند و آن را دوست دارند و در این سه روزی که اجرا کرده ایم با استقبال خوبی مواجه شده ایم . این برای من شانس و اقبال بزرگی است که باز هم کاری کرده ام که از آن می توانم برای مخاطب ایرانی در سال ۱۳۹۷ دفاع کنم .

کارگردان نمایش ” شیروانی داغ ” با بیان اینکه به خط کشی های بین بازیگران سینمایی و تئاتری اعتقادی ندارد ، درباره حضور چهره های سینمایی در این نمایش ، عنوان کردمن به خط کشی های بین بازیگران تئاتر و سینما اعتقادی ندارم . من به توانایی و تناسب بازیگر با نقش اعتقاد دارم . من صد در صد با حضور بازیگر ناتوانی که شهرت هم داشته باشد مخالف هستم اما صد در صد هم با این خط کشی که باید این باشد و آن نباشد نیز مخالف هستم . به نظر من ، بازیگر ، بازیگر است ، من کارگردان هستم ، اینجا تئاتر است و آنجا سینما است و هرجایی هر کدام که مناسب باشند باید استفاده شوند . بدیهی است که در این زمینه من به نیازهای نقش بیشتر فکر می کنم تا به این خط کشی های از پیش تعیین شده و در این راستا من در تمام کارنامه ام حتی یک مورد خارج از این نگاه را ندارم و همیشه در هیچ کدام از کارهایم بازیگرانم صد در صد تئاتر یا سینما نبوده اند بلکه همیشه ترکیب بوده اند . همیشه هم بیشتر از کسانی استفاده کرده ام که اگر حتی شهرتی در سینما و یا تلویزیون داشته اند ، سابقه ی به نیمه ای در تئاتر هم دارند . یعنی ندرتا من کسی را وارد تئاتر کرده ام ولی اگر هم این کار را کرده باشم ، در ابتدا نقش بزرگی نبوده است . به عنوان مثال امیرعلی دانایی در سال ۹۱ با من تئاتر را با یک نقش کوچک آغاز کرده است .

او همچنین افزود : در آستانه ورود هم ، هرگز این کار را بی محابا انجام نداده ام . در نمایش ” رویاهای رام نشده ” که ۱۳ بازیگر داشت ، امیرعلی دانایی در آنجا در نقش یک خبرنگار جوان حضور داشت . و بعد از آن این سومین کاری است که با هم انجام می دهیم و بقیه موارد تک تک بازیگران من همیشه حتی سابقه کمی در تئاتر داشته اند . اما من به این موضوع فکر نمی کنم . من به این فکر می کنم که چه کسی مناسب و در دسترس من است . یعنی خیلی وقت ها من می فهمم چه کسی مناسب است ولی در دسترسم نیست . نتیجه نهایی چیزی می شود که بزرگترین تجلی آن را الان در ” شیروانی داغ ” با هفت بازیگر مختلف با دیرینه های متفاوت و محبوبیت های متفاوت داشته و موجود آنها را می بینید . این افراد ، کم یا بیش ، عده ای آن ها را بسیار دوست دارند و امیدوارم در جمع تماشاگران ما هم حس خوبی ایجاد کند .

کارگردان نمایش ” هفت عصر هفتم پاییز “ درخصوص وضعیت نابسامان اقتصادی این روزها و تاثیر آن بر تئاتر اذعان داشت : من نمی دانم چه کار میتوان کرد . سه روز است که این نمایش را اجرا می کنم و فعلا صد در صد سالن نمایش ، کاملا واقعی و به لطف خدا ، از مهر تماشاگرانم پُر است ولی میدانم که تئاتر دارد آسیب می بیند . این را هم میدانم که اگر من ” شیروانی داغ ” را کار نمی کردم نمایش دیگری را به روی صحنه می بردم این اقبال را نداشت .قدرت مانور تماشاگران بر روی نمایش ها کمتر شده است یعنی اگر تماشاگری قرار بود در گذشته در مدت یک ماه ، ۵ ، ۶ اثر را ببیند الان ممکن است تنها دو اثر را ببیند و من باید خیلی خوش اقبال باشم که یکی از آن دو اثر ، نمایش من باشد .

آقاخانی افزود : قدرت تماشاگر طبیعتا کاسته شده است . تنها راهی که وجود دارد این است که ما با جهد تمام و حداکثر انرژی برای مخاطب کار تولید کنیم که اگر هم تماشاگر این ریسک را می کند که تا زمانی که خورده پولی در ته جیبش وجود دارد می خواهد که تئاتر ببیند و با فرهنگ ، مُؤانستی داشته باشد ، وقتی از سالن بیرون می رود ، نگوید که ای کاش این کار را نمی کردم . من فعلا به عنوان یک مُسکن مقطعی می توانم این را توصیه کنم . در غیر این صورت واقعا نمی دانم که چه باید بگویم . چون من اصلا شرایط را نمی فهمم . کمی برایم پیچیده شده است و تنها کاری که می توانم بکنم این است که در کارم کاملا صادقانه و شریف حداکثر توانم را به کار ببرم و حرف و داستانی را به مخاطبم منتقل کند که با آن احساس بیگانگی نکند .

او همچنین اضافه کرد : فکر می کنم این روزها تئاترهایی که این ویژگی ها را داشته باشند ، بسیار کم شده است و این بحران تئاتر را مضاعف خواهد کرد و در این شرایط اگر ما بخواهیم خیلی خودسرانه و بی توجه به نیاز های مخاطب در تئاتر حرکت کنیم ، دیر یا زود ترک این شرایط بر آناتومی ما هم خواهد افتاد .

ایوب آقاخانی در پایان گفت : من آرزوی سلامتِ نگاه ، در منتقدان ، مردم و جامعه ی تئاتری دارم . با همه ی بی مهری های موجود در حوزه فرهنگ که از طرف تصمیم گیرندگان – شرایطی که دست ما نیست – وجود دارد ، لااقل ما باید هوای هم دیگر را داشته باشیم و این تنها چیزی است که دو روز ، مرگ محتوم آدم های فرهنگ را به تعویق می اندازد .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *