در گفت و گوی اختصاصی با تئاتر فستیوال :

علی شمس : “وقتی خروس غلط می خواند” همسو با سیستم متعارف روایی و قصه گویی نیست .


علی شمس نویسنده و کارگردان جوان تئاتر این روزها نمایش ” وقتی خروس غلط می خواند ” را در تماشاخانه ایرانشهر به روی صحنه برده است . به بهانه اجرای این نمایش خبرنگار تئاتر فستیوال گفت و گویی با این کارگردان انجام داده است که در ادامه می توانید آن را بخوانید :

 تئاتر فستیوال

علی شمس با بیان اینکه وقتی خروس غلط می خواند در امتداد دیگر آثاری است که او تا به حال به روی صحنه برده است ، گفت : این نمایش به لحاظ ماهوی تفاوتی با دیگر نمایش هایم ندارد ، این اثر امتداد چیزی است که در تمام کارهایم به آن فکر می کنم و دغدغه های زیستی من به عنوان یک شهروند و یا یک انسانی است که در این حوزه کار می کند . “وقتی خروس غلط می خواند” به طبع آن چیزی که در این سال های اخیر به روی صحنه برده ام ، یک درگیری عمیقا شخصی با مکان ، زمان ، مفهوم شرارت ، قدرت و تکرار خشونت ورزی دارد ، خشونت در اینجا نه به عنوان یک بازنمایی به عینه تاریخی و مواجه شدن با اصل خشونت ورزی بلکه در یک فضای ترکیبی متنزع از جهان زیستی ما در یک چشم انداز خودش را ارائه می دهد .

با توجه به اینکه علی شمس علاوه بر کارگردانی ، نویسندگی این نمایش را نیز بر عهده دارد ، در خصوص نگارش این متن گفت : همیشه متن را اجرا می بینم ، هیچوقت مطلقا آن را به منظور دیگری نمی نویسم . سال گذشته آن را به بهانه ی اجرا نوشتم و از شهریور ماه پروسه تمرینات را آغاز کردیم .

وی در رابطه با طراحی صحنه و انتخاب بازیگران این نمایش توضیح داد : فرم و شکل طراحی صحنه از متن می آید . من صحنه را یک فضای آکواریوم مانندِ سفید رنگ بی جغرافیا ، بدون دادن آدرس ثانویه در حوزه نشانه می دیدم . همه چیز در این قاب و مستطیل است که شکل می گیرد و تکمیل می شود . برای انتخاب کست ( cast ) بازیگران نیز سعی کردم آن ها را از نزدیک ترین افرادی که استعداد تولید این ماجرا را داشتند ، انتخاب کنم .

علی شمس در پاسخ به این سوال که آیا مخاطب می تواند با وقتی خروس غلط می خواند که روایتی خطی ندارد ، ارتباط برقرار کند یا نه ، توضیح داد : نمی دانم . بعضی از مخاطب ها می توانند و برخی دیگر نمی توانند . من نمی توانم درصد بدهم و یا رویکرد آماری نسبت به این قضیه داشته باشم .

وی ادامه داد : نمی شود به این قضیه بی توجه بود . ولی آنچه در الویت من است اجرای کم عیب و نقص و تمرین شده آن چیزی است که به عنوان یک اجرا می توانم از خود ارائه دهم .

شمس به این سوال که تصاویر استفاده شده در نمایش چه میزان می تواند به مخاطبی که کمی در این اجرا گنگ است کمک کند ، پاسخ داد : معنای گنگی را ابدا نمی فهمم . این به این معنی نیست که این تئاتر خودش را دست بالا می گیرد ، یا این تئاتر خودش را یک تئاتر روشنفکری می داند ؛ که دست بر قضا اینطور هم  هست و این یک تئاتر روشنفکری است ! تئاتری نیست که همسو با جریان رسمی و سیستم متعارف روایی و قصه گویی پیش رود ، ولی تورم نشانگان و حضور چیزها از پیشداشت های ذهنی تماشاگر استفاده می کند و اگر هرمونوتیکی بخواهیم نگاه کنیم کاملا ذهن تماشاچی را برای تفسیر و پیدا کردن خط و ربط چیزها حتی آن هایی که مولف به آن فکر نکرده نیز آسان می کند . وقتی ما با پیش فرض گنگی مواجه می شویم ، این گنگی بیش از این که تمجید باشد و یا تقبیح باشد ، یک واژه بی مصرف و منفعل است که تکلیف چیزی را روشن نمی کند .

وی در ادامه افزود : ممکن است قصه “وقتی خروس غلط می خواند” سرراست و مستقیم با پیرنگ های مشخص و کلاسیک پیش نرود ، ولی ما چطور می توانیم از گنگی حرف بزنیم وقتی در جهانی زیست می کنیم که افرادی چون سارا کین ، تیم کراوچ ، کولتس نمایشنامه نوشته اند . آیا در مواجه ما با آثار آنان نیز از این کلمه استفاده می کنیم یا چون آنان نویسندگان خارجی هستند و روایت غربی بر آنان حاکم است ، میگوییم لابد آنان چیزی می دانند ! من این مواجه را یک مواجه مخدوش و جعلی می دانم و تن به آن نمی دهم و به نظرم این بحث ، ساحت اجرا را نازل می کند .

علی شمس در خصوص برنامه آینده این نمایش گفت : امیدوارم بتوانیم این نمایش را مجدد به روی صحنه ببریم ولی اجرای دوباره وابسته به خیلی اتفاقات و پدیده های دیگر است . ما تا ۲۲ بهمن در این سالن به روی صحنه هستیم و امیدوارم مخاطبی که ما را می بینید فارغ از آنکه اجرا را دوست دارد یا اینکه از اجرا دلزده و یا کدر خواهد بود ، بتواند رویکرد منطقی تحلیلی با اثر داشته باشد .

وی در پایان ضمن رضایت از این اجرا گفت : من همیشه راضی هستم ، غر زدن انسان را کوچک می کند .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *