مطلب زیر از سری نوشته های شما مخاطبین عزیز است و انتشار آن الزاما مبنی بر تایید تئاتر فستیوال نمی باشد . همچنین خوانندگان می توانند هر گونه یادداشتی در تائید یا تکذیب این مطلب را به تئاتر فستیوال ارسال نمایند تا در بخش “یادداشت های شما” انتشار داده شود.
یادداشتی بر نمایش رد پر پروانه ای
مصیب زارعی _ خواب بودم گوشیم زنگ خورد. خانمم بود بهم گفت یکی از دوستات برات بلیط تئاتر گذاشته، بیا و برو کارو ببین. دیدن تئاتر همیشه برای من لذت بخش بوده، هست و خواهد بود. اونم یه تئاتر خوب که بعد از اون احساس خوبی به من دست بده و احساس سبکی کنم. رسیدم کافه و بلیط و گرفتم و رفتم درب کارگاه نمایش ، پوستر کار رو که دیدم یه ذره جا خوردم و با خودم گفتم: اه ه ه ه ه این که کار شهرستانه. عادت بد قضاوت زودتر از موعد ما ایرانیها. اتفاقا نمایش هم در مورد عادات بد خانواده های ایرانی بود، روابط بد خانوادگی، بی احترامی، تمسخر و مهمتر از همه سادگی و افراط در یک کار. نویسنده به قدری زیبا دست روی موضوع گذاشته و زیباتر از اون، اون رو به رشته ی تحریر در آورده که لحظه ای در طول نمایش احساس خستگی نمی کنی و در پایان نمایش، کسی رو نمیبینی که از روی اجبار بلند بشه و بازیگران رو تشویق کنه، بلکه کار خوب و بازی خوب اونهاست که تماشاگر رو مجبور میکنه که بلند بشه و برای اونها دست بزنه.
خواب بودم گوشیم زنگ خورد، احساس می کنم هنوز خوابم.