علی مرادخانی، معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و حسین طاهری رئیس مرکز هنرهای نمایشی به پانزدهمین جشنواره بینالمللی نمایش عروسکی تهران- مبارک پیام دادند.
” به نام آفریدگار روشنایی و مهر
گسترهی هنرهای نمایشی، بیتردید همزاد و همراز انسان و زندگی و حیات فکری و معنوی اوست، از آن رو که دغدغهها، تخیلات و آرزوهای آدمی را به نمایشدرآورده و تمایلات ناگزیر او برای برقراری ارتباط با دیگران را تأمین کرده است.
در این میان، پیکرکهای دستساز با قدمتی چهار هزار ساله، طلایهدار تلاشهای نمادین و دامنهدار بشربرای بیان، بررسی و تصحیح نگرش و رفتار انسانی شده و شاید رمز این دیرینهگی و پیوند زلال و مستمر را بتوان در نیاز فطری انسان به آفرینشگری و نیز صمیمیت، ظرفیت و انعطاف شگفت دنیای عروسکی باز جست. دنیایی سرشار از سادگی، مهربانی، گذشت و… هر آنچه در کهکشان روشناییها دیده میشود و فاصلههایی قابل تأمل با دنیای سنگی برخی دیگر دارد که جهان را در تیرهگی و پلشتی، بیشتر دوست میدارند.
طبعاً جشنوارهای با چنین کرانههایی، فرصتی استثنایی برای استقرار پلهایی است که دل تماشاگرانش را به جایی فراتر از مرزهای مرسوم جغرافیایی، برای بازشناسی حقایق مشترک و گمشدههای آشنای بین ملتها و فرهنگهای مختلف میبرد. پانزدهمین دوره از برگزاری جشنی که اینک هویت جهانی یافته است، با اطمینان میتواند محلی مناسب برای قدم زدن در حوالی هنر آفرینشگرانی باشد که در پی کشف خیر و زیبایی و معنویت و آزادگیهای تعالیبخشند و پیوندهای تازه را با سایر ملل، در عین پاسداشت میراثملی و بومی، جستوجومیکنند.
با این نگاه و انتظار، سربلندی هنرمندان و صاحبنظران حاضر در این رویداد و توفیق برگزارکنندگان شرا از خداوند بزرگ مسألت میکنم.”
همچنین در متن پیام حسین طاهری رئیس مرکز هنرهای نمایشی نیز به پانزدهمین جشنواره بینالمللی نمایش عروسکی تهران مبارک آمده:
“تماشای جان!
اگر تئاتر، مترادف فرهنگ است، بیتردید از آن روست که عینیترین مؤلفههای فرهنگی و پیک و پیامهای آیینی هر ملّتی، در این گونه هنری، امکان حضور و گفتگو مییابد و گاه هم با فرصتی فراهمتر در جهان پر گستره نمایش عروسکی. جلوهای ظریف امّا پر ظرفیت از هنر نمایش که با دیداری کردن قصهها، تجربهها، دغدغهها، آرزوها و آن بخش از تمایلات و نیازهای معنوی و مادی انسانی در صمیمیترین شکل و شیوه و با قدرتی خارقالعاده و منحصر به فرد، با دنیای پیرامون و حتی ماورایی، از طریق تخیّل و ابتکار، ارتباط میگیرد.
و اینها همگی بر دوش پیکرکهایی کوچک امّا بزرگسال و دیرینهای است که دنیایی از روح، صدا و حرکت و کلام و نغمه را در پشت و پشتوانه خود دارند و به برکت صفا و زلالی و کودکانگی درون عروسکگردانان، سادهتر و باورپذیرتر میشوند چرا که آن بخش گمشده دل آدمیاند که باید باشد و نیست و هم از این رو بر دل مینشیند که:
ای بستگان تن! به تماشای جان روید کآخر رسول گفت: تماشا مبارک است…
و دیگر بار نمایش عروسکی تهران، در پانزدهمین جشنواره بینالمللی خود، چشمانداز فرهنگی- هنریاش را بر عینیّتبخشی به رشد کمّی و کیفی نمایشهای عروسکی از طریق تبادلات مفید ملّی و بینالمللی با بضاعتی از قصهها و افسانهها و متلهای ایرانی برای توجهدهی به ظرفیتهای داخلی و با هدف مرکزیتسازی ایران به عنوان قطب نمایش عروسکی خاورمیانه، معطوف نموده است و البته نیز این همه، از قابلیتهای پیدا و پنهان ایران توانمند و سربلند، به دور نیست و به لطف جاری خداوند، در دسترس و نزدیک خواهد بود..”