نخستین روز از سلسله نشستهای «آسیبشناسی جشنواره بینالمللی تئاتر فجر» با نشست «جایگاه، ضرورت، هویت و اهداف» ، با حضور رضا کیانیان، محمدعلی خبری و احسان زیورعالم از ساعت ۱۵ تا ۱۶:۴۵ در روز پنجشنبه ۱۹ اردیبهشت برگزار شد .
به گزارش تئاتر فستیوال به نقل از روابط عمومی اداره کل هنرهای نمایشی، نخستین جلسه از سلسله نشستهای «آسیبشناسی جشنواره بینالمللی تئاتر فجر»، روز پنجشنبه ۱۹ اردیبهشت در تالار مشاهیر مجموعه تئاتر شهر برگزار شد.
از جمله حاضران در این نشست که مدیریت آن بر عهده مهرداد رایانیمخصوص بود میتوان به شهرام کرمی، مدیر کل هنرهای نمایشی و نادر برهانیمرند، دبیر سی و هشتمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر اشاره کرد.
تئاتر دولتی شکست خورده است
رضا کیانیان در ابتدا با اشاره به دو بخشی که طی صحبتهای خود قصد پرداختن به آن را داشت، گفت: آنچه را میخواهم در موردش صحبت کنم میتوان به دو بخش تقسیم کرد. بخش اول دولت و سهم آن از تئاتر و بخش دوم این که جشنواره ملی از جشنواره بینالمللی جدا شود یا خیر. در شرایط فعلی تئاتر ما حالتی دوگانهسوز دارد. یعنی نه دولتی کامل است و نه خصوصی کامل. هر دو است و هیچ کدام نیست. از یک سو تئاتر خصوصی در طی این چند سال رشد کرده است و ما هم در آن کار کردهایم و از سوی دیگر ماجرای نظارت و تقسیم پولی که دولت انجام میدهد همچنان پابرجاست و ضمن عذرخواهی بابت به کار بردن این کلمه، گونهای از ریزهخواری و گداپروری در جریان است.
این بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون با اشاره به گرایشش به تئاتر خصوصی، ادامه داد: به هر حال در جهان دو حالت بیشتر وجود ندارد. یا تئاتر دست مردم باشد و دولت از آن حمایت کند، مانند بیشتر جاهای دنیا یا دولتی باشد مثل شوروی سابق و کره شمالی و جاهایی که دیگر وجود خارجی ندارند. به نظر من کار اشتباه دولت این است که در همه چیز دخالت میکند و برای همین است که اگر بادی تند میآید مردم به دولت فحش میدهند و اگر نمیآید باز هم به دولت فحش میدهند! چرا!؟ چون خودش میخواهد! چون خودش در همه چیز دخالت میکند و این تصدیگری کاریکاتوری کمدی میآفریند. کاریکاتوری که ظاهرش کمدی است و باطنش تراژدی.
او با اشاره به این که تئاتر دولتی شکست خورده است، ادامه داد: تئاتر تعریف شده است و سادهترین راه این است که ما از تعریفی که پیش از این انجام شده است، بیاموزیم. ولی ما میخواهیم کاری انجام دهیم که هیچ کس انجام نداده است. میخواهیم شکل مخصوص خودمان را درست کنیم و نمیشود. تئاتر یا باید دست دولت باشد که نمیشود و شکست خورده است یا دست مردم باشد و دولت با مالیات یا با همان پول نفت از آن حمایت کند. خصلت تئاتر دیالوگ است و کسانی که میخواهند قدرت را در دست بگیرند همیشه با این مسئله مشکل داشتهاند. کشورهایی که تکصدایی هستند با تئاتر میانه خوشی ندارند و کشور ما در وضعیتی بینابین است و هم دارد و هم ندارد و باید روزی برسد که این قضیه روشن شود.
کیانیان با اشاره به تجربیات شخصیاش در این زمینه، گفت: من بدون این که به وزارت ارشاد یا به اداره کل هنرهای نمایشی بگویم گاهی در شهرستانها ورکشاپ برگزار میکنم. مثلا سفری از شیراز تا بندرعباس داشتم و همه شهرهای کوچکش را چرخیدم. در همین ورکشاپها میگفتم فرض کنید دولتی نیست که بخواهد پولی بدهد و از ما حمایت کند و هیچ سالن دولتیای هم وجود ندارد. آیا تئاتر کار میکنید یا نه؟ یک عده میگفتند نمیشود و یک عده میگفتند میشود. جدایشان میکردم و میگفتم شما که میگویید میشود توضیح دهید چطور. میگفتند مثلا تئاتر خیابانی کار میکنیم. میگفتم مامور شهرداری جلویتان را میگیرد. فرض کنید من مامور شهرداریام، بیایید با من صحبت کنید. مرا راضی کنید که در تئاتر کار کردن شما چیزی به نفع من است. میگفتند میخواهیم تئاتری اجرا کنیم که مسائل شهری هم در آن مطرح شود. این رفت و آمد آن قدر ادامه پیدا میکرد تا راههایی پیدا میکردند که هم به نفع شهرداری بود و هم به نفع بچههای تئاتر.
او در پایان ۱۰ دقیقه نخست صحبتهای خود گفت: در نتیجه به این نکته میرسیم که هزار راه نرفته برای اجرای تئاتر وجود دارد و میتوانیم کشور را تبدیل به صحنه تئاتر کنیم بدون این که کسی مزاحم مان شود.
عدم شفافسازی فرصتها را تبدیل به تهدید میکند
محمدعلی خبری نیز صحبتهای خود را این طور شروع کرد: زمانی که میخواهیم راجع به آسیبشناسی پدیدهای صحبت کنیم باید ملزومات آن را هم رعایت کنیم. این ملزومات چهار مسئله است. نقاط قوت آن مسئله یا پدیده چیست؟ نقاط قوتی که میتوانیم از روی اهدافمان تشخیصش دهیم. نقاط ضعفش چیست؟ فرصتهایمان چیست و تهدیدهایمان چیست؟ از برآیند اینها راهکاری بیرون میآید. اگر قرار باشد خود جشنواره را مورد بررسی قرار دهیم باید بدانیم پازلی در برابرمان است که قطعات دیگری هم دارد. ما نمیتوانیم جشنواره را بدون مدیریت بالاتر و بدون مدیریت دولتی بررسی کنیم. آیا ما توان دیدن این تابلو را به صورت کامل داریم تا بعد از آن بتوانیم بگوییم یک قسمت از آن جشنواره است؟ و جایگاه اداره کل هنرهای نمایشی در این میان شفاف است یا مبهم؟
او با اشاره به تبدیل شدن مرکز هنرهای نمایشی به اداره کل هنرهای نمایشی و کوچک شدن آن، ادامه داد: ما پیشتر مرکز هنرهای نمایشی داشتیم و بعدتر اداره کل هنرهای نمایشی، در حالی که باید سازمان بزرگتر میشد، نه کوچکتر. زمانی که اداره کل شدیم کوچک شدیم. ما باید به این پرسش پاسخ دهیم که آیا اداره کل هنرهای نمایشی پدر تئاتر کشور است؟ آیا نهادهای دیگری نیستند؟ در زمان برگزاری جشنواره نهادهای بسیاری با این اداره کل همکاری میکنند و ما باید این ارتباطات را بررسی کنیم و از خود بپرسیم آیا جریان تئاتر در بدنه فرهنگی دچار عدم شفافیت است؟ تنها سند شورای عالی انقلاب مربوط به هنرهای نمایشی است. سندی برای موسیقی و سینما تدوین نشده است اما جریان تئاتر در حوزه اهداف همچنان مبهم است. ما در تئاتر تنوع مراکز سیاستگذار و تصمیمگیر را داریم. اینها چگونه باید با یکدیگر ارتباطی معنادار پیدا کنند؟ این مبهم بودن برای خود ما هم که مسئول هستیم کاملا مشخص است. اینها باید شفاف باشد و نه مبهم و اگر هر قطعه را برداشتیم تصویرمان به هم بریزد. در حالی که خیلی وقتها برداشتن یک قطعه برایمان مهم نیست چون کلیت تصویر برایمان اهمیتی ندارد. همین باعث میشود مدیران ما خیلی زود خسته شود و به دنبال کار خود بروند. عدم شفافسازی فرصتها را تبدیل به تهدید میکند.
پیشنهاد تعطیلی جشنواره برای مدتی محدود و حرکت به سمت خصوصی شدن
احسان زیورعالم نیز در ۱۰ دقیقه نخست فرصت خود این طور گفت: از زمانی که دولت تصمیم گرفت تصدیگری نکند یک سری قواعد تصویب شد و در حوزه تئاتر، پولی را که پیشتر خودش تقسیم میکرد به انجمن هنرهای نمایشی یا موسسه توسعه هنرهای معاصر داد. نهادهایی که مدیران فعلیشان، آقای نیلی و آقای افضلی هیچ کدام با رای هنرمندان انتخاب نشدهاند و فرضا نظرِ منِ نوعی هیچ تاثیری در بود و نبودشان ندارد. این جا باید یک گزینه خصولتی هم بنویسیم. از همان زمان که آقای اردشیر صالحپور دبیر جشنواره بودند من گفتم که جشنواره محل حضور نمایشهای ورشکسته در گیشه است و خیلی راحت پولی را که قرار است با صرف زمان بیشتری از انجمن هنرهای نمایشی بگیرند از جشنواره میگیرند. اگر دولت پایش را بیرون بکشد و همه چیز خصوصی شود آن وقت این نمایشهای ورشکسته حضور نخواهند داشت. فرق بخش خصوصی با بخش دولتی این است که دست و دل بازی ندارد. اگر جشنواره به سمت خصوصی شدن برود این برگهای پاییزی هم فرو میریزند. من در یکی از گزارشهایم نوشته بودم که چهار درصد بودجه فجر صرف داوریها میشود و این داورها ۲۰ نفر بیشتر نیستند، حلقه بستهای که در دورههای مختلف تکرار میشوند. به نظر من جشنواره باید یک سال یا دو سال تعطیل شود و بعد به سمت خصوصی شدن برود.
او ادامه داد: یکی از مشکلات فجر فقدان شفافیت است. به عنوان مثال هزینه دبیرخانه فجر به شکل جزئی مشخص نیست. این فقدان شفافیت در تصدیگری مخفی دولت است که اتفاق میافتد. بخش خصوصی هم مانند دولت گاهی اوقات فاقد شفافیت است ولی در نهایت برای تبلیغاتش هم که شده است دست به شفافیت خواهد زد.
پیشنهاد جدا کردن جشنواره ملی از جشنواره بینالمللی/ برگزاری جشنواره ملی توسط خانه تئاتر
کیانیان در ۱۰ دقیقه دوم خود به اشاره به آنچه محمدعلی خبری گفته بود، گفت: آقای خبری گفتند سازمان تئاتر میخواهیم اما من میگویم این به ضرر تئاتر است. ما سازمان سینمایی داریم جایی که بودجه مستقلی از مجلس میگیرد و آن را تقسیم میکند. در دوران احمدینژاد میگفتند پولش را میدهیم و میگوییم چه بساز! ما به سازمان احتیاج نداریم به یک معاونت احتیاج داریم. من بارها با وزرای ارشاد و مدیران سازمان سینمایی صحبت کردهام و گفتهام این سازمان را منحل کنید. ما این همه کارمند میخواهیم چه کنیم؟! پدر تئاتر ایران نباید دولت باشد. تئاتر ایران باید مستقل باشد و خودش برای خودش پدری کند.
او با اشاره به پیشنهاد احسان زیورعالم برای تعطیلی جشنواره تئاتر فجر، ادامه داد: در جواب آقای زیورعالم باید بگویم در این مملکت هر چیزی تعطیل شود دیگر سرپا نخواهد شد. میگویند دیدید تعطیل شد و هیچ اتفاقی هم نیفتاد! پس بگذارید تعطیل بماند. من پیشنهادی دارم. در سینما دیدیم که جشنواره ملی از جشنواره بینالمللی جدا شد و این به نفع سینما بود. در حالی که پیش از آن بینالمللیاش زیر سایه ملیاش بود و در واقع هیچ چیز نبود. از زمانی که جشنواره بینالمللی جدا شد اتفاقاتی رخ داد. اگر در مورد تئاتر هم این اتفاق بیفتد بسیار بهتر خواهد شد. الان منطقه ما به لحاظ فرهنگی بیصاحب است و ما میتوانیم صاحبش شویم. آیا صدور انقلاب جز این است؟! ما میتوانیم پاتوق سینما و تئاتر منطقه شویم.
کیانیان با اشاره به این که معتقد است نمایشهای حاضر در جشنواره باید در قالب مرور آثار بررسی شوند، گفت: اما در مورد جشنواره ملی. معیار جشنواره ملی باید شبیه مراسم اسکار باشد. تئاترهایی که اجرا شدهاند در پایان سال جمعبندی شوند و بهترینهایشان جایزه بگیرند. چه کسی این کار را انجام دهد؟ خانه تئاتر. همچنان که جشنواره فیلم باید توسط خانه سینما برگزار شود. الان برعکس است. ما به شهرستانها میرویم و از آن جا تئاتر به تهران میآوریم، تئاترهایی که معلوم نیست در آن شهرستان اجرا شدهاند یا نه اما اگر تنها تئاترهایی بتوانند به جشنواره بیایند که اجرا شدهاند موتور تئاتر در شهرستانها هم روشن میشود. در انتهای همان ورکشاپها، یکی از مدیران کل ارشاد از من پرسید این طور که شما میگویید پس ما چه کارهایم؟! گفتم شما وظیفهای مهمتر دارید و آن این است که با بودجهای که در اختیار دارید از تهران و از خارج از ایران تئاترهایی به شهرتان بیاورید و به مردم نشان دهید.
او در پایان صحبتهایش تاکید کرد: جشنواره تئاتر فجر باید در همان ایام انقلاب برگزار شود اما بخش بینالمللیاش در زمان دیگری باشد. جشنواره ملیمان باید تبدیل به مکانی برای مرور آثار اجرا شده شود و خانه تئاتر برگزارش کند.
نشستهای تخصصیای که باید دائمی شوند
خبری در ۱۰ دقیقه دوم و پایانی خود گفت: صحبت در مورد اهداف و راهکارهاست. زمانی که میخواهیم نهادی را بررسی کنیم میگوییم مدیریت بر وضع موجود میخواهیم. زمانی دیگر میگوییم وضع موجود جواب نمیدهد و باید عملیاتیتر شود و زمانی توسعهای. اگر هدف حفظ وضع موجود باشد خیلی از مدیران از خود میپرسند چگونه میتوانیم مشکلاتمان را حل کنیم و در نتیجه توسعهای در کار نیست. ما باید ضوابط و مقررات را پایدا کنیم. نکته دیگر توجه لازم به تولید آثار است. ما باید ببینیم آثاری که تولید میشوند چگونه در ارتباط با مخاطب قرار میگیرند. در شهرستانها چه میزان اجرای تئاتر داریم و تعداد مخاطبین چه میزان است؟
او تصریح کرد: بسترسازی جهت نشستهای تخصصی نکته دیگری است که نباید فراموشش کنیم. اگر میخواهیم نشستی تخصصی داشته باشیم، باید دائمی باشد تا به پالایشی برسیم. ما چقدر در این حوزه نیازسنجی کردهایم؟ فارغالتحصیل ما چه میزانند و چه قدر در مراکز استانها مورد توجه قرار میگیرند؟ و مخاطبین مردمی و مخاطبین هنریمان چه میزانند؟ اگر به این سوالات پاسخ دهیم آن وقت میتوانیم مخاطبسنجی کنیم.
خبری تصریح کرد: دیپلماسی ما در حوزه هنر چقدر است که میخواهیم بینالمللی عمل کنیم؟ ایران فرهنگی و ایران اسلامی چه میزان مخاطب را در بر میگیرند؟ ما چقدر نهادهای بینالمللی را میشناسیم و در طول سال به جز جشنواره چه ارتباطی میانمان هست؟ چقدر گروههای تئاتر را شناسایی کردهایم؟ و دستاوردهای نمایشیمان در ارتباطات بینالملل چه چیزهایی است؟ ما باید بتوانیم به این سوالات پاسخ دهیم.
جوانانی که با تلاش و مشقت میآیند و تثبیت شدههایی که خیالشان راحت است
احسان زیورعالم نیز در زمان پایانی خود گفت: در دوره آقای شفیعی اتفاقاتی در شرف وقوع بود که متاسفانه ابتر ماند. آبان دو سال پیش نمایندگانی از ۱۵ کشور در هتل فردوسی جمع شدند و قرار بود بین کشورهای همسایه معاملاتی هنری شکل بگیرد و گروههایی بروند و بیایند. آن جلسه در حد همان شعارها تمام شد. یکی از اتفاقی که قرار بود ذیل آن رخ دهد این بود که جشنواره ملی و جشنواره بینالمللی از یکدیگر جدا شوند. از جمله نکاتی که در آن جلسه مطرح شد این بود که آن مهمانان، تهران را شهر خوبی برای برگزاری جشنواره نمیدانستند و به شهری دیگر فکر میکردند. در واقع به نظر میرسید از دید خارجیها نکاتی در مورد جشنواره تئاتر فجر وجود دارد که رعایت نمیشود و عمومشان میگفتند شما لازم است از یک سال، دو سال قبل به ما اطلاع دهید که کاری را برای حضور در جشنوارهتان آماده کنیم. یعنی نیاز بود که دبیری بداند که تا پنج سال آینده حضور دارد و تنها دبیری که گفت من برای پنج سال آینده برنامه دادهام آقای مهندسپور بود که یک سال بیشتر نماند.
او افزود: دوگانهگی جشنواره توجه به کشف نسل جوان یا نسل تثبیت شده است. از دید من موفقترین بخش جشنواره سی و هفتم، ایران الف یا ایران یک بود که سالنهایش هم شلوغتر از ایران ب بود. وقتی به بخش مهمان نگاه میکنید میبینید که برگزارکنندگان دوست دارند بزرگان را راضی به حضور در این بخش کنند. یعنی جوانان با سختی و تلاش و مشقت میآیند و تثبیت شدهها خیالشان راحت است.
سلسله نشستهای «آسیب شناسی جشنواره بینالمللی تئاتر فجر» به دبیری مهرداد رایانیمخصوص و مدیریت اجرایی میلاد نیکآبادی در روز جمعه، ۲۰ اردیبهشت نیز با سه عنوانِ «ساختار اجرایی و هنری»، «فعالیتهای بینالملل» و «چشمانداز جشنواره براساس الگوها و نمونههای جهانی» در تالار مشاهیر مجموعه تئاتر شهر برگزار شد.
این نشست در روز شنبه، ۲۱ اردیبهشت به گفتوگو و تبادل آرا با رئیس و دبیر سی و هفتمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر، شهرام کرمی و نادر برهانیمرند اختصاص دارد.