در نشست «نقش تئاتر استان‌ها» از سلسله نشست‌های «آسیب‌شناسی جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر» مطرح شد :

معضل بزرگ جشنواره تئاتر فجر تئاتر استان‌ها است


دومین نشست از از سلسله نشست‌های «آسیب‌شناسی جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر» با عنوان «نقش تئاتر استان‌ها» با حضور آرش دادگر، توحید معصومی و کامران شهلایی در روز پنجشنبه ۱۹ اردیبهشت برگزار شد .

تئاتر فستیوال

به گزارش تئاتر فستیوال به نقل از روابط عمومی اداره کل هنرهای نمایشی، دومین جلسه از سلسله نشست‌های «آسیب‌شناسی جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر»، روز پنجشنبه ۱۹ اردیبهشت در تالار مشاهیر مجموعه تئاتر شهر برگزار شد.

از جمله حاضران در این نشست که مدیریت آن بر عهده مهرداد رایانی‌مخصوص بود می‌توان به شهرام کرمی، مدیر کل هنرهای نمایشی و نادر برهانی‌مرند، دبیر سی و هشتمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر اشاره کرد.

معضل بزرگ جشنواره تئاتر فجر تئاتر استان‌هاست

تئاتر فستیوال

آرش دادگر در ۱۰ دقیقه ابتدایی خود گفت: به نظر من، ما باید بعد از هر دوره جشنواره به این نکته بپردازیم که کمبودهایمان چه بوده است اما اکنون بعد از ۳۷ دوره می‌خواهیم چیزی را بررسی کنیم که بیش از حرکت به سمت درست، حاشیه‌سازی خواهد کرد. چه کسی منتظر ماست که تئاتر بسازیم و تئاتر تولید کنیم؟ هیچ کس! مدیران ما عملا برای کنترل بحران آمده‌اند و نه برای آتیه‌سازی. دبیر جشنواره وقتی معرفی می‌شود که جشنواره عملا در حال انجام است. این چه فایده‌ای دارد؟ آیا برگزاری جشنواره تئاتر فجر ضرورت دارد؟ ما زیرساخت نداریم و در حال حاضر با برگزاری جشنواره صرفا کارمان را جلو می‌بریم.

این نویسنده و کارگردان تئاتر با نگاهی تاریخی ادامه داد: به آمار و جدول جشنواره‌های دهه شصت نگاه کنید که چقدر کوچک‌تر از حال حاضرند. در دهه ۷۰ دانشگاه آزاد، دانشکده هنر و معماری‌اش را راه انداخت و جدول ما بزرگ‌تر شد، ما هیچ فکری نداشتیم و فقط جدول را بزرگ‌تر کردیم. دانشگاه سوره راه افتاد و آموزشگاه‌های آزاد. ما جشنواره روی جشنواره اضافه کردیم و تمام نهادها و سازمان‌ها شروع به ساختن برنامه کردند و بیلان‌های کاری بالا رفت. چرا از اختتامیه‌ها متنفریم؟ چون همه مدیران پشت میکروفن می‌روند و آمار می‌دهند. اگر جدول‌ها قبل‌تر یک برگ بودند الان شبیه آکاردئونند و پشت و رو باز می‌شوند. طنز برخورد می‌کنم. در سال‌های دهه ۷۰ و ۸۰ هیچ کس فکر نکرد ما قرار است در تئاتر کجا بایستیم تا الان که نزدیک ۱۴۰۰ ایم. ما شروع به پاک کردن صورت مسئله‌ها کردیم و گفتیم باید این جشنواره را برگزار کنیم و در نتیجه فلان مسئله را حذف می‌کنیم و آن قدر جمع‌اش می‌کنیم تا در یک قوطی کبریت جا شود. معضل بزرگ جشنواره تئاتر فجر تئاتر استان‌هاست و نمی‌تواند توی قوطی‌اش کند. جشنواره باید طناب بندبازی باشد در حالی که تبدیل به اتوبان چهار بانده شده است. بالایش  هم زده‌اند ورود برای همه آزاد است. می‌توانید بیایید اما امکانات صفر است و نظارت تا دلتان بخواهد هست.

توقع‌مان از جشنواره بیش از ظرفیت آن است/ گروه‌های شهرستانی از پس شرط داشتن اجرای عمومی برنمی‌آیند

تئاتر فستیوال

توحید معصومی نیز صحبت‌های خود را این طور آغاز کرد: ما با فرزند سی و هفت ساله‌ای مواجه‌ایم که روی دست‌مان مانده است، نه می‌دانیم دختر است، نه می‌دانیم پسر است و در صدر خانه‌مان هم نشسته است و نمی‌توانیم به پرورشگاه بسپاریمش. وظیفه ماست که احترام این فرزند را که نزدیک به چهل ساله‌اش است نگه داریم. هر چند به نظرم بهتر بود کاری می‌کردیم که این فرزند راه رشدش را به شکل سالم طی کند و به آسیب‌شناسی هم نرسد که نشده است و علت این که هر سال دچار حاشیه است این است که بیش از ظرفیتش از آن انتظار داریم. جشنواره در ساده‌ترین شکلش محل رقابت چند گروه نمایشی و چند هنرمند است که یکی دوست دارد اول شود و یکی دوست دارد خودش را نشان دهد و در شکل فلسفی‌اش محل برخورد اندیشه‌هاست. ما در اداره کل هنرهای نمایشی به عنوان متولی تئاتر کشور، وظایف‌مان را به درستی انجام نداده‌ایم و تمام وظایف را بر دوش جشنواره تئاتر فجر گذاشته‌ایم. دبیری می‌آید و یک دوره به شکل رقابتی برگزار می‌شود و یک دوره نه. یکی می‌گوید به تئاتر تهران بها دهیم و بخش چشم‌انداز می‌گذارد و در دوره‌ای دیگر می‌گویند وجود این بخش تعهد ایجاد می‌کند و حذفش می‌کنند. همه ارگان‌ها هم سهم می‌خواهند. من نمی‌دانم چرا باید این همه از جشنواره تئاتر فجر انتظار داشته باشیم و از او بخواهیم که همه مشکلات تئاتر ایران را حل کند؟

او ادامه داد: من با اطلاق واژه شهرستان و تهران موافق نیستم و عبارت تئاتر ایران را صحیح‌تر می‌دانم. به شرطی که زیرساخت‌های لازم برای تقویت تئاتر استان‌ها را هم ببینیم. فراخوان جشنواره تئاتر استان‌ها شبیه این است که می‌خواهیم مسابقه دو برگزار کنیم. می‌گوییم ۱۰۰ نفر می‌توانند شرکت کنند ولی شرطش این است که کفش طلایی داشته باشند و در بازار فقط ۱۰ کفش طلایی وجود دارد و فقط ۱۰ نفر می‌توانند این کفش را تهیه کنند و ۹۰ نفر نمی‌توانند. وقتی ما شرط اجرای عمومی می‌گذاریم آیا به این نکته فکر می‌کنیم که گروه‌های تئاتر حاضر در شهرستان‌ها می‌توانند اجرای عمومی بروند؟ سالن‌هایی هست اما دست تئاتری‌ها به آن‌ها نمی‌رسد. گروهی که برایش پروانه صادر کرده‌ایم جایی برای تمرین ندارد. الان در شهرستان‌ها برای محل تمرین پول می‌گیرند چه برسد به اجرا. آن‌ها کجا باید اجرا کنند تا بعد بتوانند به جشنواره بیایند؟

او با رد عبارات تئاتر تهران و تئاتر شهرستان و تاکید بر تئاتر ایران گفت: معتقدم باید پتانسل کل تئاتر ایران را دید. من نمی‌گویم تهران و تئاتر شهرستان، می‌گویم تئاتر ایران. در هر استانی حداقل یک یا دو هنرمند اصیل حضور دارند که زندگی‌شان را برای تئاتر گذاشته‌اند. لزوم برگزاری درست جشنواره استانی که متاسفانه چند سالی است از سوی مرکز ایران نادیده گرفته شده است و حذف جشنواره‌های منطقه‌ای اشتباهاتی بودند که در موردشان صحبت خواهم کرد.

آن‌ها که ساکن شهرستانند باید جغرافیایشان را عوض کنند تا نظراتشان شنیده شود؟!

کامران شهلایی نیز در ۱۰ دقیقه نخست خود گفت: دبیرخانه جشنواره تئاتر فجر از میانه ماجرا وارد گود می‌شود و یک سری کار را تحویل می‌گیرد که اتفاق بسیار بدی است. جشنواره تئاتر فجر برای حفظ کیفیت و برای برخورداری از توان پاسخگویی نسبت به آثاری که قرار است اجرا شوند، باید از ابتدا، از شروع ماجرا مثلا قبل از زمان بازبینی‌ها حضور داشته باشد و حداقل یک نماینده در بازبینی‌ها داشته باشد تا بتواند از سلامت ماجرا مطمئن شود. این امری شدنی است و به نظرم باید رخ دهد. به داوری‌های جشنواره‌های استانی می‌پردازم که سه سال است به خود استان‌ها سپرده شده و در این سه سال اتفاقات بسیار ناسالمی افتاده که بسیاری از کارها را در نطفه خفه کرده است.

شهلایی ادامه داد: مسئله بعد، مسئله امور استان‌های اداره کل هنرهای نمایشی است که خوب است بعد از هر جشنواره نظرسنجی‌ای انجام دهد و آماری بگیرد و آن را مکتوب کرده و ارائه دهد. این کار امور استان‌هاست و مسئله‌ای که وجود دارد این است که همه استان‌ها یک مسئله ندارند و هر استانی برای خود مسئله‌ای دارد. به عنوان مثال شیراز مهد تئاتر بود و ما که کارمان را شروع کردیم چشم‌مان به آن جا بود ولی الان چیزی در آن جا وجود ندارد. در حالی که این مسئله به راحتی قابل حل است و چهار نفر آدمی که برایشان مهم باشد می‌توانند حلش کنند. ما ۳۲ استان داریم و در این استان‌ها انسان‌های فرهیخته و دانایی هستند که چیزی از بچه‌های تهران کم ندارند و در داوری‌ها و تصمیم‌گیری‌های کلان باید از آن‌ها استفاده کرد. آیا این بچه‌ها باید جغرافیایشان را عوض کنند؟! آیا مثلا رضا گشتاسب باید از یاسوج به تهران بیاید تا نظراتش شنیده شود. چرا در مورد تئاتر استان‌ها فلان کس که در تهران است نظر می‌دهد، مگر آن استان خودش کارشناس ندارد؟!

رایانی‌مخصوص در توضیح آن‌چه دادگر، معصومی و شهلایی در حال صحبت در موردش بودند گفت: جشنواره تئاتر استانی به این دلیل شکل گرفت که عزیزان بتوانند در آن رقابتی داشته باشند و برگزیدگان‌شان به جشنواره تئاتر فجر بیایند. پیش‌تر جشنواره تئاتر منطقه‌ای بود، پنج جشنواره منطقه‌ای که برگزیدگان‌شان به جشنواره تئاتر فجر می‌آمدند. در سال‌های اخیر جشنواره تئاتر منطقه‌ای برگزار نمی‌شود و ۳۲ جشنواره تئاتر استانی برگزار می‌شود.

آثار ما حاصل شرایط پیرامون‌مان است/ سرعت رخ دادن اتفاقات در تهران قابل مقایسه با شهرستان‌ها نیست

آرش دادگر در دومین زمان ۱۰ دقیقه‌ای خود گفت: در ۱۰ دقیقه اول گفتم که کمیت چیست و حال به سراغ کیفیت می‌روم. تئاتر برای من مهم است. تئاتری که می‌تواند با تماشاگر ارتباط برقرار کند، سطح توقع او را بالاتر ببرد و فرهنگش را شکل دهد تا نسبت به خودش و پیرامونش مطالبه‌گر شود. تئاتر ما اما شخصی و فردی شده است. در جشنواره تئاتر استانی فقط خود گروه‌های شرکت‌کننده کار یکدیگر را می‌بینند اما وقتی کاری از تهران به شهرستان می‌رود فارغ از کیفیت همه به تماشایش می‌نشینند. آن‌چه من به مخاطبم می‌گویم این نیست که من بیش از تو می‌دانم. تنهایی چیزی که من دارم هنر جادوگری است و تبدیل امر نامرئی به مرئی که سعی می‌کنم به آن شکل دهم و به تو ارائه‌اش کنم.

او با اشاره به تئاترهایی که در شهرستان‌های محل تولید خود آثاری قابل قبولند و در تهران نه، گفت: سرعت ما در شهری مانند تهران چگونه است؟ سرعت در شهرستان‌ها بسیار کندتر است و اثری که ارائه می‌دهیم حاصل شرایط پیرامون‌مان است. آن کار در آن شهرستان خوب است ولی وقتی به تهران می‌آید همه چیز زمین می‌خورد و از بین می‌رود. همه ما در دهه ۶۰، ساعت هشت خانه بودیم که «اوشین» ببینیم یا «جنگجوی کوهستان»، الان که شبکه نسیم پخشش می‌کند چشم‌مان را می‌گیریم و می‌گوییم چرا این قدر کند است؟! سربداران آن موقع تند بود ولی الان کند است. امروز علم در دسترس همگان است. یک دکمه بزنی با همه جای دنیا می‌توانی ارتباط برقرار کنی ولی ما هنوز می‌خواهیم استان‌ها را آموزش دهیم. انگار ما نهضت سوادآموزی هستیم که بگوییم تئاتر را یاد بگیر. تئاتر حاصل تجربه و زیست بشر است. جوان ۲۱ ساله چطور می‌تواند نوستالژی داشته باشد که تئاتری در مورد نوستالژی کار می‌کند؟! در استان‌ها اقتصاد، مذهب، سنت و تاریخ بر تئاتر تاثیر می‌گذارند. یک سری شهرها صنعتی هستند و تئاتر نمی‌خواهند. کارگری که از صبح تا شب کار می‌کند، ترجیح می‌دهد استندآپ کمدی ببیند تا تئاتر و اتفاقا در شهرهای مذهبی‌مان چون بلدند چطور با هم گفت‌و‌گو کنند تئاترشان موفق‌تر است، مثل مشهد و قم. در نهایت منظورم این است که من پیامد پیرامونم هستم. من برای مریخی‌ها تئاتر کار نمی‌کنم و باید ایده‌ای داشته باشم. همه افتخار ما امیررضا کوهستانی است. رضا گشتاسب شبیه علی کریمی است. می‌تواند دنیا را فتح کند اما می‌خواهد یاسوج بماند. من می‌گویم کیفیتت را بالاتر ببر. تو، باید این کار را بکنی و هیچ کس این کار را برایت نمی‌کند.

انتقاد از حذف جشنواره‌های منطقه‌ای  

توحید معصومی در دومین زمان ۱۰ دقیقه‌ای خود گفت: من با آرش دادگر موافقم که هنرمند باید طالب باشد تا بتواند خود را در تئاتر کشور تثبیت کند اما می‌گویم عدالت هم برقرار نشده است. کمک هزینه تولید نمایش در استان‌ها به طور میانگین ۵۰ میلیون تومان است. ما اگر به طور میانگین در هر استان ۳۰ تا ۴۰ گروه ثبت شده و فعال داشته باشیم و این پول بین‌شان تقسیم شود، می‌شود دو میلیون تومان برای کل سال. با این دو میلیون تومان چه می‌شود کرد؟! تمام تالارها در اختیار بخش خصوصی است و منِ نوعی باید پول‌شان را بدهم و این موانع باعث می‌شود اجرای عمومی جز در چند شهر مثل مشهد و شیراز بی‌معنی باشد. وقتی من صورت مسئله را در ذهن مردم پاک کرده‌ام گروه نمایشی باید برای چه کسی اجرا کند؟ اجراهای عمومی تک و توک در بعضی استان‌ها اتفاق می‌افتد ولی خیلی کم و خیلی استثنا است.

او با انتقاد از حذف جشنواره‌های منطقه‌ای ادامه داد: دبیر جشنواره سی و هفتم و سی و هشتم جناب آقای برهانی‌مرند، در فراخوان دوره سی و هفتم در مورد جشنواره‌های تئاتر استانی نوشته بودند که این‌ها بخش مهمی از جشنواره تئاتر فجرند و در برخی شهرستان‌ها تنها با فروغ همین‌هاست که چراغ تئاتر روشن مانده است. گروه‌هایی که خوابند، خوابند ولی آن‌ها که فعالند و می‌خواهند کار کنند تنها انگیزه‌شان جشنواره تئاتر استانی است. این انگیزه قبل‌تر بیش از این بود چون جشنواره‌ها منطقه‌ای بودند و منطقه شانیتی داشت. در حال حاضر با حذف جشنواره‌های منطقه‌ای و حذف نظارت مرکز می‌گویند پولی می‌دهیم و بروید کار کنید. ما فراخوان را بخشنامه می‌کنیم و می‌گوییم همین است، بدون آن که به شرایط استان توجه کنیم. فقط در هر استان بندی برای استفاده از آیین‌ها و سنت‌ها لحاظ می‌شود. مبلغی هم برای انتخاب به داورها می‌دهیم و حسن و حسین و اکرم گعده‌ای برگزار و چند کار را انتخاب می‌کنند و منِ نوعی هم نمی‌فهمم اگر کارم برگزیده نشده است دلیلش چیست و چه اتفاقی افتاده است؟ البته باید اشاره کنم که در جشنواره سال گذشته شاهد انجام بازبینی‌ها به صورت زنده بودیم.

معصومی تصریح کرد: در جشنواره منطقه‌ای برگزیده‌های استانی که به منطقه می‌رفتند کار یکدیگر را می‌دیدند و متوجه می‌شدند چه کارهایی بالا رفته و چه کارهایی نرفته است. منی که بالا می‌رفتم که می‌رفتم، آن‌هایی هم که برمی‌گشتند حداقل یک جایزه سومی می‌گرفتند یا یک لوح تقدیر و این‌ها برای من شهرستانی انگیزه بود. منی که در شهرستانم حتی جایی برای تمرین ندارم با گرفتن یک لوح تشویق می‌شدم. پیشنهاد من احیای جشنواره منطقه‌ای است مگر این که روشن شود که بودجه‌اش چه می‌شود و حداقل بگویند پولش را می‌دهیم فرضا در فسا یک پلاتو می‌سازیم.

به هیچ استانی و به هیچ شهرستانی باج ندهید  

کامران شهلایی نیز در دومین فرصت ۱۰ دقیقه‌ای خود گفت: هیجان و جذابیت جشنواره‌های استانی اصلا قابل قیاس با جشنواره تئاتر فجر نیست. شما نمی‌دانید چقدر هیجان‌انگیزند و برای بچه‌ها نه اختتامیه فجر که اختتامیه استانی است که مهم است، جایی که رفقایشان حضور دارند و همه می‌شناسندشان. راجع به جشنواره استانی نباید به هیچ استانی باج داد. ما ۳۲ استانی داریم و ۶۲ اثر انتخاب می‌شود اما اگر کاری بد بود نباید به صرف سهمیه دوتایی هر استان انتخاب شود. این باج را به هیچ استانی و به هیچ شهرستانی نباید داد. در مقابلش اگر می‌بینیم در فلان استان پنج کار خوب هست باید آثارش را جایگزین آثار استانی کرد که خوب نبوده است. در جشنواره استانی اگر کاری خوب نیست کاری دیگر را جایگزینش کنیم.

او تصریح کرد: من مخالف حذف جشنواره منطقه‌ای بودم، هر چند دلایل دوستان برای حذفش ابدا بد نبود اما آزمونی کردیم و نشان داد این حذف به شور و شوق و نشاط بچه‌ها در شهرستان ضربه می‌زند و نقاط مثبت آن بسیار بیشتر از نقاط منفی‌اش است. بحث آخرم در مورد سلامت برگزاری جشنواره‌هاست. ما سالیان سال است که در جشنواره‎ها شاهد حضور داوران سفارش‌پذیر و فاسد بوده‌ایم که همه هم می‌شناسندشان. به نظرم شورایی، شورایی یک ساله، برای انتخاب داوران جشنواره‌های کشور انتخاب شود تا داوران محدود به ۲۰، ۳۰ نفر نشوند. تشکیل این شورا برای حفظ سلامت داوری‌ها بسیار لازم است. خواهش می‌کنم این شورا را اگر میسر است ایجاد کنید و فراموش نکنید که اجرای عمومی به چه نیتی و با چه پشتوانه‌ای باید در شهرستان‌ها روی صحنه برود؟

تئاتر فستیوال

در ادامه سعید اسدی، مدیر فعلی مجموعه تئاتر شهر و دبیر دو دوره از جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر با اشاره به این که جشنواره منطقه‌ای در دوران دبیری او حذف شد، توضیح داد: در ادواری که من مسئولیت داشتم این طور شایع شد که اسدی جشنواره منطقه‌ای را از بین برد در صورتی که این یک سیاست کلی بود و به واسطه ترغیب گروه‌های تئاتری برای حرکت به سمت اجراهای عمومی و گسترش اجراهای عمومی اتخاذ شد و قرار بر این بود که ارکان دیگری هم درست کار کنند.

این مدرس دانشگاه ادامه داد: جشنواره منطقه‌ای اگر کنار گذاشته شد قرار بود آلترناتیوهایی داشته باشد و به این دلیل بود که فرآیند و شرایط انتخاب را تغییر دهیم و از آماتوریسم فاصله بگیریم. شما وقتی پنج منطقه دارید باید تقسیم‌بندی جغرافیایی کنید ولی آرایش گروه‌های منطقه‌ای همواره طوری بود که در بعضی جاها مجبور بودند از بین شش کار خوب، دو کار را انتخاب کنند و جاهایی دیگر از بین ۱۰ کار بیهوده هم دو کار را. ضمن این که گروه‌های داوری هر بار به واسطه قرار گرفتن آدم‌هایی در کنار یکدیگر شیمی خاص خود را داشت. یک نگاه سراسربین چطور می‌توانست با این تناقضات کنار بیاید؟! اگر قرار باشد یک جشنواره استانی هیجان‌انگیز و باشکوه از راه جشنواره منطقه‌ای بگذرد من صد در صد با آن مخالفم.

شهرام کرمی، مدیر کل هنرهای نمایشی نیز در صحبت‌های کوتاهی گفت: نکته‌ای که در تحلیل تئاتر استان‌ها باید به آن توجه کرد تفاوت تئاتر استان‌های مختلف است. ما در بعضی از استان‌ها بسیار ضعیفیم و در بعضی استان‌ها خوبیم و نمی‌شود آورده یکسانی از آن‌ها خواست. ما در بعضی شهرها هنوز یک سالن تئاتر نداریم و این در تئاتر استان‌ها اهمیت بسیاری دارد و به آن بی‌توجه‌ای کرده‌ایم. در تئاتر استان‌ها هر رویدادی که رخ می‌دهد بعد از مدتی تبدیل به یک مسئله حیاتی می‌شود که نه می‌شود تعطیلش کرد و نه می‌شود تغییرش داد. من می‌دانم در شهرستانی که جریان مستمر تئاتر وجود ندارد برگزاری جشنواره اتفاقی بسیار خوب است و این فرصتی فراگیر است که در غیاب اجرای عمومی می‌تواند کاری از پیش ببرد. در یک سال گذشته من با مطالبه شدیدی از طرف استان‌ها مواجه شده ام و آن هم جشنواره مناطق است. نکته این است که جشنواره مناطق با دلایلی منطقی تعطیل شد ولی ما نتوانستیم آن چیزی را که باید جایگزیش کنیم. این جشنواره محاسن بسیار زیادی داشت اما به مرور تبدیل به رویدادی شد که معایبش غلبه پیدا کرد و هنوز جایگزین درستی برایش شکل نگرفته است که خروجی جشنواره‌های استانی را هم به شیوه‌ای هدایت کند. من این مطالبه را دریافت کرده‌ام و تصمیمی را که در این مورد گرفته‌ایم اعلام خواهم کرد.

سلسله نشست‌های «آسیب شناسی جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر» به دبیری مهرداد رایانی‌مخصوص و مدیریت اجرایی میلاد نیک‌آبادی در روز جمعه، ۲۰ اردیبهشت نیز با سه عنوانِ «ساختار اجرایی و هنری»، «فعالیت‌های بین‌الملل» و «چشم‌انداز جشنواره براساس الگوها و نمونه‌های جهانی» در تالار مشاهیر مجموعه تئاتر شهر برگزار شد.

این نشست در روز شنبه، ۲۱ اردیبهشت به گفت‌و‌گو و تبادل آرا با رئیس و دبیر سی و هفتمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر، شهرام کرمی و نادر برهانی‌مرند اختصاص دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *