در مصاحبه اختصاصی با تئاتر فستیوال :

هرش آرمند : هدف گروه « دختر قهرمان » تفکر جمعی است


 نمایش «دختر قهرمان و میر نوروزی» به نویسندگی و کارگردانی هرش آرمند در بخش پاتوق نمایش های سنتی کودک و نوجوان اجرا شد . به همین بهانه خبرنگار تئاتر فستیوال گفت و گویی با کارگردان این نمایش انجام داده است که می توانید در ادامه بخوانید :

در رابطه با شکل گیری گروه و اجرای نمایش خیابانی ” دختر قهرمان و میرنوروزی ” در نوزدهمین جشنواره نمایش های آیینی و سنتی توضیح دهید .

این نمایش در برج آزادی اجرای عموم رفت و بچه های گروه آماده اجرا بودند . این نمایش به دلیل اینکه بخش های زیادی مرتبط با جشنواره آیینی و سنتی داشت ، آن را برای جشنواره فرستادیم و کار را قبول کردند .  این نمایش یک کار موزیکال است و بچه ها در آن هم ساز می زنند و هم می رقصند و حرکت ها را انجام می دهند و بازیگری می کنند ، تعداد بازیگران این اجرا زیاد است و در فضای استیج نمی گنجد ، ما برای اجرا فضای بزرگتری را می خواستیم ولی فراهم نشد و قرار شد این کار در بخش پاتوق اجرا شود .

شکل گیری گروه به چه صورت بود ؟

بچه های این گروه بین سنین هفت تا چهارده سال و همگی هنرجویان آموزشگاه موسیقی در لواسان هستند . دو سال است که ما گروه ” دختر قهرمان ” را تشکیل دادیم ، ” دختر قهرمان ” یک نگاه آموزشی دارد و مجموعه ای است از همه هنرها  ، از جمله نمایش ، رقص ، موسیقی و … بچه ها در این گروه هر کاری را که لازم باشد خودشان انجام می دهند . ما در زمان اجرا بچه ها را آزاد می گذاریم و کسی در پشت صحنه حضور ندارد ، بچه ها حق دارند اشتباه کنند و  خودشان اصلاح کنند .

از فعالیت های قبلی این گروه بگویید .

پیش از اجرای جشنواره ” دختر قهرمان و افسون سایه ها ” در تالار مولوی ، ” دختر قهرمان و خنیاگران” در نوفل لوشاتو و “دختر قهرمان و میرنوروزی” در برج آزادی اجرا شد و اکنون نیز در نوزدهمین جشنواره نمایش های آیینی و سنتی  هستیم .

در روزهای برگزاری جشنواره شاهد خبرنگاری بچه های گروه “دختر قهرمان” در محوطه تئاتر شهر بودیم ، ایده خبرنگاری بچه های گروه از کجا آمد و قرار است شاهد چه اتفاقی باشیم ؟

هدف دیگری که ” دختر قهرمان ” دارد ، تفکر جمعی است . در تمام کارها ما از طریق هم فکری با همدیگر ایده ها را مطرح می کنیم . ایده ها یا از من و یا از بچه ها عنوان می شود ولی قطعا تمامی ایده های مطرح شده جدی گرفته می شود و موضوع داستان های ما از طریق بچه ها کامل می شود . سپس ما یک ایده را بدون ساختار داستانی به کارگاه می بریم  ، داستان و ایده ها همه از طریق بچه ها کامل می شود و تنها کاری که من انجام میدهم این است که در نهایت یک چارچوب و فرمت اجرایی به کار می بخشم و شعرهای داستان را می نویسم ولی ایده ها همیشه از دل بچه ها بوجود می آید . برای این مجله هم پروسه به همین شکل پیش رفت ، به بچه ها پیشنهاد دادیم که اگر دوست دارند فرصتی بوجود آمده که یک تجربه دیگری در جشنواره بدست بیاورند که آن خبرنگاری و تولید مجله و ثبت تمام اتفاقات جشنواره بود . همه بچه ها با این پیشنهاد موافقت کردند و سپس تقسیم کار صورت گرفت و ساختار مجله را مشخص کردیم .

یکی از کارها خبرنگاری و تولید خبر بود ، دیگری گزارش نویسی بود در این قسمت قرار شد گزارش ها را با همان فرمتی که خودشان می نویسند ، با کمترین ویرایش چاپ کنیم به عنوان مثال اگر یکی از بچه های گروه که کلاس اول است و ساختار نوشتاری اش با بچه های بزرگتر متفاوت است ، متن او را حتی اگر غلط دارد با همان غلط و همان جمله بندی در مجله آموزشگاه منتشر کنیم حتی قرار است در کنار گزارش و تولید خبر و گزارش نویسی از نمایش هایی که می بینند ، داستان های خودشان را هم چاپ کنند .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *