نشست خبری بیست و دومین جشنواره ملی تئاتر فتح خرمشهر با حضور حمیدرضا آذرنگ دبیر این رویداد در سالن مشاهیر مجموعه تئاترشهر برگزار شد.
به گزارش تئاتر فستیوال به نقل از روابط عمومی بیست و دومین جشنواره ملی تئاتر فتح خرمشهر، نشست خبری این رویداد صبح شنبه ۱۱ آبانماه با حضور حمیدرضا آذرنگ دبیر بیست و دومین جشنواره ملی تئاتر فتح خرمشهر و به مدیریت حسین رسولی مدیرروابط عمومی این جشنواره در سالن مشاهیر مجموعه تئاترشهر برگزار شد.
از جمله حاضران در این نشست میتوان به حمید نیلی، نصرالله قادری، وحید فخرموسوی، جواد مستخدمی، محسن حسنزاده، اردوان زینیسوق، آرش دهقانشاد، حسین طاهربخش و… اشاره کرد.
۳۶ شرکتکننده در سه بخش صحنهای، محیطی، کوتاه؛ هشت زن و ۲۸ مرد
در ابتدای این نشست حسین رسولی، مدیرروابط عمومی بیست و دومین جشنواره ملی تئاتر فتح خرمشهر با ارائه آمار و اطلاعاتی از حاضران در جشنواره گفت: امسال بیش از ۶۰۰ اثر متقاضی حضور در جشنواره بودند و ۱۹۰ اثر در بخش نمایشنامهنویسی حضور داشتند که با کمک مهرداد رایانیمخصوص مدیر انتشارات ادارهکل هنرهای نمایشی ۵ اثر برگزیده در یک مجلد خواهد شد. در میان شرکتکنندگان از متولد سال ۱۳۷۶ حضور دارند تا متولدین دهه ۵۰،یعنی سه نسل در جشنواره حاضرند.
او ادامه داد: در سه بخش اصلیِ صحنهای، محیطی و کوتاه ۳۶ کارگردان حضور دارند و ۱۶ استان که نیمی از ایران است در جشنواره حاضرند؛ از شمال ایران تا جنوب آن و از شرق تا غربش. تعداد زنان حاضر در جشنواره هشت نفر و تعداد مردان ۲۸ نفر و در کل ۳۶ نفر است.
آذرنگ در ادامه تصریح کرد: این آمارها در آسیبشناسیها کمککننده است. سی و خردهای سال از جنگ گذشته است، اتفاقی که دراماتیکترین، تلخترین و نکبتبارترین اتفاق هر سرزمین است. اگر به این نکته توجه کنیم که از میان حاضران در بیست و دومین جشنواره ملی تئاتر فتح خرمشهر، متولدین دهه ۵۰، ۱۶ نفرند، متولدین دهه ۶۰، ۱۳ نفر و متولدین دهه ۷۰، ۷ نفر و در مجموع ۳۶ نفر، شاهد سیری نزولی خواهیم بود. سیری که نشان میدهد ما وامداران خوبی نبوده و نتوانستهایم میراث موجود را به درستی منتقل کنیم و در نگهداری حرمتها ناتوانیم. جنگ حرمت ندارد اما این جشنواره به بهانه بزرگترین رویداد رهاییبخشی سرزمین ما شکل گرفته است.
در چهل و هفت سال عمرم این حجم تنهایی را تجربه نکرده بودم
دبیر بیست و دومین جشنواره ملی تئاتر فتح خرمشهر افزود: آن زمان که نوجوان بودم وقتی خرمشهر آزاد شد تمام ایران گویی گوشهای از وجودشان رها شده بود. نمیدانم چه اتفاقی افتاده است که چنین مناسبتی وقتی بهانه تئاتری مییابد این قدر آدمها درش تنها میمانند، به شرفم قسم، به جان بامدادم قسم، در تمام روزگاران عمرم این مقدار احساس تنهایی نکرده بودم. بخشی از علاقهام به محمد جهانآرا و آدمهای گمنام اطراف او که موجب شدند این سرزمین آزادشود به واسطه این است که آدمهایی دور از فضای مجازی و دور از تکنولوژی حال حاضر بودند، آدمهایی متفاوت از کسانی که اکنون حتی با جنازه هنرمندان عکس سلفی میگیرند و میگویند من و فلان هنرمند، همین الان یکهویی! آنها عکسی نمیگرفتند و نمیگفتند من و جنگ یکهویی، من و عراقی یکهویی! در چهل و هفت سال عمرم این حجم تنهایی را تجربه نکرده بودم که نزدیک به تجربه تنهایی محمد جهانآرا بود و چقدر تلخ بود.
این نویسنده، کارگردان و بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون گفت: الان هر چه بگویم وعده است و عقیدهام این بود که نشست خبری بعد از جشنواره برگزار شود. بخشی از این وعدهها براساس قولهایی بود که به من داده بودند و بخشی براساس ایدهآلهای خودم. اسامی وعدهدهندگان را خواهم گفت و تنها منتظرم شاید رگشان بجنبد و در کنار ما قرار بگیرند و این انتظار حتی تا روز پایانی جشنواره ادامه خواهد داشت. بعد از جشنواره به رخ خیلیها خواهم کشید و برای تنها گذاشتن فرهنگ و هنر و تنها گذاشتن این رویداد که حماسیترین اتفاق تقویم ماست و این حجم از کملطفیشان از آنها یاد خواهم کرد.
او توضیح داد : من دستم را به تکدی جلوی خیلی از مسئولین دراز کردم. هنر به ما یاد داده است سرمان را جلوی کسی فرود نیاوریم ولی به خاطر این مناسبت من همه غرورم را زیر پا گذاشتم و بارها پرسیدم چرا باید شهرهایی که همواره سرشار از زندگی بودند الان روزبهروز با آمار فزاینده افسردگی مواجه شوند؟! این جا همه چیز برعکس است، هر کجای دیگر اگر قرار باشد چنین اتفاقی رخ دهد ارگانهایی که مسئولند کنار هنرمندان قرار میگیرند ولی این جا من بودم که به سراغ همهشان رفتم و هیچ کس سراغ من به عنوان دبیر جشنواره نیامد مگر ادارهکل هنرهای نمایشی که بیشتر از همه ادوار گذشته به من لطف کرد و در کنار جشنواره بود و منطقه آزاد اروند که به همان میزانی که در بودجهاش تعریف شده بود در کنار ما بود و نه بیش از آن و امیدوارم بیش از این باشد.
آذرنگ گفت : جایی احساس میکردم یک بچه یتیم این وسط است و یکی میگوید من متولیاش هستم و دیگری میگوید من حامیاش هستم، او این وسط افتاده است. من برای فرهنگ و هنر این سرزمین بغضم گرفت. هر جای دنیا بود دولتها پای کار میآمدند و نهادهای خصوصیاما این جا هیچ گاه و هرگز این اتفاق نیافتاد.
پلاتویی که صندلیهایش ارسال شد اما نصب نشد
او ادامه داد: قرار بود پلاتویی ساخته شود که نشد. پلاتویی که صندلی نداشت و با لطف اداره کل هنرهای نمایشی ۱۵۰ صندلی برایش ارسال شد اما کسی نیست که نصبش کند. آبادان و خرمشهر بسیار محرومند و لایق نگاهی بلندمرتبه تر از این هستند که در حال حاضر وجود ندارد. ۲۳ مهر، ۱۵۰ صندلی ارسال شده تا در پلاتویی که دغدغهشان این بود که صندلی داشته باشد نصب شود اما هیچ کس برای نصب این صندلیها اقدام نکرده است و من امشب راهی آن جا هستم.
تغییر فصل برگزاری جشنواره خواستی جمعی بود
آذرنگ در مورد تغییر زمان برگزاری جشنواره ملی تئاتر فتح خرمشهر نیز تصریح کرد: تغییر فصل فقط خواست من نبود، عدهای از دوستان برگزارکننده خواستار تغییر زمان از گرمای خردادماه به فصلی دیگر بودند و عدهای مخالف آن. چرا ما باید میزبانی را در گرمترین فصل سال منطقه آزاد اروند انجام میدادیم و کار را دشوارتر از آنچه بود میکردیم. ما پای تغییر فصل ایستادیم و دوستان هم موافقت کردند و این اتفاق رخ داد.
تغییر در وضعیت اسکان؛ از صبح آمدن و شب برگشتن تا مستقر شدن در طول برگزاری جشنواره
آذرنگ در مورد تغییر در وضعیت اسکان هنرمندان حاضر در جشنواره نیز توضیح داد: در دورههای گذشته و نه در همه دورهها بنا بر اعتقاد برخی مسئولان گروههای نمایشی صبح میآمدند، عصر اجرا میکردند و شب برمیگشتند و من متعجب بودم که این چه جشنوارهای است! و آیا قرار نیست جشنواره به واسطه استقرار هنرمندان حاضر در آن در شهر محل برگزاری، نقطهای برای تلاقی اندیشهها باشد؟! من مصرانه ایستادم و گفتم از روز اول تا روز آخر همه هنرمندانی که از ۱۶ استان ایران میآیند باید اسکان داده شوند و ما در خدمتشان باشیم. ما کارگاههای آموزشی هم تعریف کردیم و اگر قرار بود گروهی حضور داشته باشد و گروهی نه، ابدا عادلانه نبود. همچنین ما پس از بیمهری عظیمی که در بسیاری از جشنوارهها به جریان نقد شد از دکتر نصرالله قادری عزیز استدعا کردیم مدیریت بخش نقد جشنواره فتح خرمشهر را بر عهده بگیرند و اینها چیزهایی است که دوست داریم دوستانی که در جشنواره هستند از آن استفاده کنند و این استفاده تنها در صورت استقرار در محل برگزاری جشنواره میسر خواهد شد.
دبیر بیست و دومین جشنواره ملی تئاتر فتح خرمشهر در مورد محل اسکان هنرمندان، داوران و مهمانان حاضر در این دوره از جشنواره نیز توضیح داد: خرمشهر هتلی که بتواند همه این ۲۵۰ یا ۲۷۰ هنرمند را در خود جا بدهد نداشت و دوستان گفتند مهمانان در هتلهای مختلف مستقر شوند اما من مخالف بودم و گفتم نباید چنین اتفاقی بیفتد. در نهایت هتل کاروانسرا در مرز خرمشهر و آبادان انتخاب شد و گروه محترم داوران هم در هتل آزادی پارسیان ساکن خواهند بود.
ترکیب داوران و زمان اعلام اسامی
آذرنگ در مورد زمان اعلام اسامی داوران نیز گفت: ما تلاش کردیم گروه داوری را آرمانگرایانه چیدمان کنیم و با خیلی از افراد صحبت کردیم. همین الان دو، سه نفر از دوستان معلوم نیست که بتوانند به ما اضافه شوند یا نه. داوری بخش میدانی به مردم سپرده شده است و دوست داشتیم در بخشهای دیگر خود دوستانی که از بازبینی و خوانش طرحهای اولیه در کنار ما بودند، داور هم باشند اما به واسطه مشغله برخی از آنها هنوز به نتیجه نرسیدهایم و انشاالله فردا گروه داوری هر سه بخش نمایشنامهنویسی، کوتاه و صحنهای را خدمت شما اعلام خواهیم کرد.
میزان بودجه
او در مورد میزان بودجه بیست و دومین جشنواره ملی تئاتر فتح خرمشهر نیز توضیح داد: روز اولی که پیشنهاد دبیری جشنواره ملی تئاتر فتح خرمشهر به من داده شد با مدیر وقت ارشاد منطقه آزاد اروند بودند صحبت کردم و ایشان گفتند کل بودجهای که برای برگزاری جشنواره در نظر گرفتهاند ۲۵۰ میلیون تومان است. من عرض کردم با این ۲۵۰ میلیون تومان یک کار نیمهحرفهای تئاتر ببندید و انشاالله که موفق شوید، گفتم این مناسبت را به اندازه پولتان کوچک نکنید. در نهایت ایشان گفتند این ۲۵۰ میلیون را میکنم ۳۰۰ میلیون و امیدوارم به ۴۰۰ میلیون برسد.
او ادامه داد: از آن سو چون بخشهایی به جشنواره اضافه شد؛ نمایشنامهنویسی، بخش کوتاه و چاپ کتاب و مبالغی برای اقامت اضافه شده و قرار شد دیگر هنرمندان صبح نیایند، عصر اجرا کنند و شب بروند برآورد ما برای هزینهها به یک میلیارد و دویست و خردهای رسید که بخشبندی آن را هم ارائه دادیم.از آن سو از طرف ادارهکل هنرهای نمایشی قرار بود تا سقف ۵۰ میلیون تومان به ما کمک شود که تا ۲۵۰ میلیون تومان افزایش یافت. ارشاد اروند هم که به ما گفته بود روی ۴۰۰ میلیون تومان حساب کنیم اما زمانی که با آقای طمیمیان، مدیر منطقه آزاد اروند صحبت کردیم گفتند بودجهشان همان ۲۵۰ میلیون تومان است! این گونه شد که کل بودجه ما ۵۰۰ میلیون تومان شد که این هم اعتبار است و نقدینگی نیست.
آذرنگ تصریح کرد: تنهایی سخت است و ممتنع، هم سخت است و هم دلچسب. کوله بارمن پر از وعده است، وعدههای داده شده و بیعمل . یک روز به معاون محترم امور هنری گفتم آن قدر رفتهام این سو و آن سو و تخم کاشتهام که نگرانم اگر بعد از جشنواره این سرمایهها سرازیر شد من با آن چه کنم؟! گفت نگران نباش با هم خرجش میکنیم . من نگاهم این است که فقط آمارمحور نبینیم. تمام هم و غم ما این بود که یادگاری از این جشنواره در جنوب ایران باقی بماند، به صندلیهایی که ارسال شد اشاره کردم، ما تلاش کردیم بتوانیم مقداری نور اضافه کنیم، هر سال تعدادی نور قرضی میرفته و برمیگشته است، ای کاش متولیان سالی یک پروژکتور اضافه میکردند ولی نه تنها یک پروژکتور که یک لامپ ۱۰۰ هم اضافه نشده است. جشنوارهای که ۲۱ سال قدمت دارد خیلیها نخستین بار است که نامش را میشنوند و این گمنامی عجیب و غریب است و خجالت آور.
او گفت : ما تصمیم گرفتهایم در کنار کارهای اجرایی، به پشت صحنه سالنها هم رنگ و بویی بدهیم که واقعا از حیات افتاده بود و با دیدنشان احساس مردگی به شما دست میدهد و بوی زندگی از آنها به مشام نمیرسد. زمانی که این حرف را زدم خیلیها واقعیت را قبول نکردند در حالی که میتوان با پذیرفتنش به دنبال درست کردنش رفت.ما تلاش کردهایم در حد بضاعتمان این نبودن را به بودن تبدیل کنیم. من نمیدانم آدم باید چقدر کوتاهقامت شود که در مورد برگزاری یک جشنواره، در خصوص این چیزها صحبت کند.
آذرنگ تصریح کرد : ما ۱۰ سازه تبلیغاتی پرتابل دو و نیم در سه متر بردهایم که آن جا کنار سالنها نصب کنیم تا پیشانی تئاترشان شود و گروه فرستادهایم که اجرایش کنند اما گروه آن جا بیکار است برای مقداری شن و سیمان.
او در پایان گفت: در جلسهای که با بچههای تئاتر آبادان و خرمشهر گذاشتیم دردناک بود که همه دوست داشتند در بخش اجرایی جشنواره باشند در صورتی که از جشنوارههای گذشته طلب بچههای ستاد اجرایی پرداخت نشده است. من نمی دانم چرا ما این قدر زود در شهرستانها تمام میشویم و از دوستانم خواستم در بخش اصلی کار خودشان فعالیت کنند. از استاندار محترم خوزستان تقاضامندم اخمهایشان را باز کنند و میخواهم صدایم به آقای ناطقنوری برسد که دیداری اتفاقی در فرودگاه قول حمایت دادند اما محقق نشد، برسد.