کمینه گرایی یا مینیمالیسم شیوه ای است که تاکید اصلی آن بر ایجاز و حذف زواید است و زواید در مینیمالیسم همه چیز است مگر عناصر اصلی و ضروری . در شیوه مینیمال سعی بر آن است که مفهوم با کوتاه ترین و کمترین حالت ممکن انتقال یابد.
کارگردانی کمینه گرایی مسافرآستانه از زیبایی های مثال زدنی نمایش ” برگشتن ” است .
اولین شاخصه مهم این نمایش اجرای مدرن سوژه ای تکراری و کلیشه ای است : دفاع مقدس، شهید، مادر شهید، از این جهت می گویم تکراری و کلیشه ای که هرگاه اسم نمایشی با این سوژه ها می آید در ذهنمان صحنه هایی از یک خاکریز یا یک سنگر یا فضاهایی تکراری از این دست شکل می گیرد.
در صورتی که در این نمایش ما در هیچ جا نیستیم ولی در همه جا هستیم. بدون هیچ دکوری در خانه مادر عماد ، در خانه چند مادر شهید، دفتر عماد ، در خواب دختر عماد و …
هیچ گاه در جبهه نیستیم اما اثر جبهه و شهیدان را کاملاً حس می کنیم. در هیچ سنگری نیستیم اما در مهمترین سنگری که مادر عماد ساخته، دوستان قدیمی عماد و برادر شهیدش عزت ساختهاند هستیم.
” برگشتن ” روایتگر حضور شهیدان در جامعه است. ” برگشتن ” روایتگر فراموشی حاصل از غفلت جامعه ما است ، اما بدون شعار بلکه با کمک درام.
قصه ای جذاب و البته ساده که طبق انتظار از خیرالله تقیانی پور به دقت پرداخت شده است و شخصیتها به معنای کامل درست که همه کلیدی اند، کارگردانی دقیق و مثال زدنی که بدون هیچ دکوری صرفاً به میزانسن های استیلیزه و استفاده از نور کاملا در راستای هدف نمایش تماشاچی را پیش میبرد ، بازی خوب و روان بازیگران که نه زیاد است و نه کم حتی بازیگران کودک همه و همه اثری به یاد ماندنی و مثال زدنی در ذهن تماشاچی ثبت کردهاند.
مسافرآستانه با میزانسن های دقیق و عجیبی که داده سوالی را در ذهن ایجاد می کند ( این ایجاد سوال هم یکی از شاخصه های مینیمالیسم است ) که چرا اکت های بازیگران این گونه است؟
این سوال با قرار دادن پرده در جلوی صحنه و صحنه پایانی نمایش که کودکیهای عزت از پشت پرده بیرون میآید و جلوی تماشاگران می ایستد پاسخ داده می شود. گویی آدمهای نمایش ” برگشتن ” عروسک هستند ، گویی آدمکند ، گویی از واقعیت جدا شده اند.
نمایش ” برگشتن ” پیام های بزرگ و مهمی را به مخاطب می رساند. مهمترین نکته درباره نمایش ” برگشتن ” همان طور که در بالا آمد این است که با نگاهی مدرن ، سوژه را که خوف بیان تکراری آن تماشاچی را می ترساند به دور از شعارزدگی و کلیشه با قصه ای امروزی و زیبا بر روی صحنه می آورد.
محمدجواد حبیبی – دپارتمان نقد تئاتر فستیوال