در مصاحبه اختصاصی با تئاتر فستیوال :

آریان رضایی : “دیور” مخاطب را به کنش گری ترغیب می کند./تئاتر تعاملی علاوه بر وجه اجتماعی ، وجه درمانی دارد .


آریان رضایی که چند سالی است در زمینه تئاتر تعاملی مشغول به فعالیت می باشد و نمایش هایی چون “برلین” ، “خداحافظ” و … را در این شیوه به روی صحنه برده ، این روزها اجرای عموم نمایش “دیور” را در سالن سایه مجموعه تئاتر شهر پشت سر می گذارد . به بهانه ی اجرای این نمایش خبرنگار تئاتر فستیوال گفت و گویی با این کارگردان جوان و خلاق داشته است که می توانید آن را در ادامه بخوانید :

تئاتر فستیوال

شما چند سالی است در زمینه تئاتر تعاملی مشغول به فعالیت می باشید . با توجه به اینکه این نوع شیوه اجرایی با اجراهای کلاسیک و نمایشنامه محور متفاوت است ، از نظر شما کدام شیوه می تواند برمخاطب تاثیر بیشتری بگذارد ؟

در خصوص اینکه کدامیک بیشتر و یا کدامیک کمتر تاثیرگذار است ، نمی دانم . ولی در این نمایش به دلیل آنکه با مخاطب طرح مسئله می شود و ذهن او با یک مسئله اجتماعی و یا فرهنگی درگیر می شود و امکان ابتکار عمل و گفتگو هم برای او فراهم است و مخاطب را ترغیب به کنش گری بر روی صحنه می کنیم ، به همین خاطر تاثیر زیادی هم بر روی مخاطبان و هم گروه اجرایی می گذارد . ما در این نمایش در یک ارتباط دوسویه قرار داریم . بنابراین این اجرا وجه آموزشی و وجه اجتماعی دارد و جنس آن متفاوت است و نمی توان آن را با تئاتر مرسوم مقایسه کرد .

با توجه به آنکه بخشی از نمایش شما را مخاطبان تشکیل می دهند و آن ها هستند که اجرا را پیش می برند ، تمرینات به چه صورت انجام شد ؟

همان اتفاقی که در اجرا می افتد ، به همان شکل در تمرینات هم پیش می رویم . در تمرینات خود بچه های گروه ، بازیگران ، افرادی که بر سر تمرینات می آیند ، اجرا را پیش می برند . همانطور که من امشب اجراگردان بودم ، در تمرینات نیز اجراگردان هستم و از طریق پرسشگری سعی می کنم این موقعیت ها را به تثبیت برسانم . وقتی به یک چیز ثابت رسید ، آن را به اجرا می آورم ، البته دوباره آن هم تغییر می کند .

این اجرا فرآیند محور است و این یکی از تفاوت هایی است که با تئاتر های مرسوم دارد . تئاتر های مرسوم فرآورده محور هستند یعنی چیزی را در پروسه تمرین آماده می کنیم که آن ثابت است و هر شب اجرا می شود . در حالی که ما فرآیند را طی می کنیم و در اجرا مدام تغییر داریم و اتفاقات پیش بینی نشده ای می بیینیم .

یعنی ممکن است اگر مخاطبی نمایش “دیور” را در اولین شب اجرا ببیند و در شب آخر هم به تماشای آن بنشیند ، با اجرای متفاوتی روبرو شود ؟

ما یعنی عوامل گروه نیز در واقع آدم های متفاوتی نسبت به شب اول می شویم . شاید موقعیت های ما تغییرهای بنیادی نکند ولی بحث ها ، پرسش ها و گفتگوها و دانش مان نسبت به لحظات نمایش خیلی تغییر می کند و هر شب در آن اتودهای مختلف امتحان می شود .

واکنش مخاطب چگونه است ؟ آیا شبی بوده که مخاطب همراهی نداشته باشد ؟

مخاطبان در شب های مختلف متفاوت اند . شب هایی حضور فعال داشته اند و شب هایی هم بوده که مخاطبان نسبت به افرادی که راهکارهای جدی و تلخ ارائه می دادند ، کمتر نظر می دادند و شب هایی هم راهکارها خیلی تسهیل کننده بود . هر شب به نوعی مشارکت شده و تماشاگر آن را تعیین می کند .

سوژه ی نمایش های تان از چه چیز نشات می گیرد ؟

از مسائل مردم . یکی از عواملی که مشارکت را تعیین می کند ، این است که آنچه مطرح می شود ، مسئله مردم باشد . بنابراین ما به زندگی مردم رجوع می کنیم و مشکلات را از خود آن ها می گیریم و البته ما هم از خود مردم هستیم .

تا به حال شده است در انتخاب سوژه هم به صورت تعامل با مردم سوژه ای را انتخاب کنید ؟ به طور مثال در صفحات مجازی از آن ها بخواهید که سوژه های پیشنهادی شان را به اشتراک بگذارند .

نه به این صورت ولی ما تجربیات مختلفی در محیط های مختلف داشتیم یعنی صرفا اجرای عموم منظور من نیست . به عنوان مثال پروژه ای در شهرستان رباط کریم داشتم و با زوج هایی کار می کردم که مشکلاتی داشتند و طبیعتا از خود مردم تجربیات زیادی بدست می آوریم . یا خود افراد گروه از مشکلات مان می گوییم و وقتی یک مشکل همگانی باشد ، روی آن کار می کنیم . آن را بررسی و در موردش گفتگو می کنیم .

به نظر شما تئاتر تعاملی به نحوی که شما اجرا می کنید ، چقدر می تواند مماس با تئاتر درمانی حرکت کند ؟

نمی شود این دو را با هم مقایسه کرد . تئاتر تعاملی در کنار وجه اجتماعی خود یک وجه درمانی دارد . وقتی تماشاگری اظهار نظر می کند و به روی صحنه می آید و دست به کنشگری و عمل می زند ، یک نوع کاتارسیس اتفاق می افتد که متفاوت با کاتارسیس تئاتر ارسطویی است و قطعا وجه درمانی دارد ولی اصلا با آنچه به صورت مرسوم در تئاتر درمانی می شناسیم ، فرق می کند . در این شیوه که معروف به آگوستو بوال است ، تکنیکی به نام رنگین کمان آرزو وجود دارد که انحصارا به گونه ای تئاتر درمانی این شیوه است که آن هم با تئاتر درمانی رایجی که می شناسیم فرق می کند .

جایگاه تئاتر تعاملی را در ایران چطور می بینید ؟ آیا توانسته است جایگاه خود را بین مخاطبین و هنرمندان پیدا کند ؟

نمی دانم . مقداری نوپا است !

توجه به آن چطور است ؟ تا به امروز استقبال از نمایش هایی که به شیوه تعاملی به روی صحنه برده اید ، چطور بوده است ؟

از همه کارهای ما استقبال شده است از جمله “برلین” ، “خداحافظ” ، رپرتوآر گروه شورایی که آن ها را در کافه تریای تئاتر شهر ، فرهنگسرای ارسباران و جشنواره های مختلف اجرا کرده ایم . در اجراهایی که داشتیم از طرف مردم خیلی استقبال شد ، همچنین از جامعه تئاتری هم خیلی ها آمدند و این نمایش ها را دیدند و با آن آشنا شدند و بسیاری از آن ها در حال حاضر با من همکاری می کنند . بازیگرهای این نمایش همگی تئاتری هستند پس این شیوه تا حدی پذیرفته شده است . بحثی که مطرح است این است که ما بیشتر با این شیوه آشنا شویم و مدام باید کار کنیم و گروه های دیگر نیز باید فعال شوند . دغدغه من در این ده سال این بوده که گروه فعال زیادی در این زمینه نداشتیم .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *