ته خط زندگی


نقدی بر نمایش «آش سرخ پشت پا» به کارگردانی مانی ارمغان

تئاتر فستیوال

«آش سرخ پشت پا» حکایت سه روز آخر زندگی امیر آرتیست ، زندانی محکوم به اعدام است . امیر رو به تماشاگران از آغاز تا پایان یک نفس مصائبی را که متحمل شده ، شرح می دهد . او یک ریز حرف می زند و کلمات و واژه ها را مثل گلوله های مسلسل به سوی مخاطبان سرازیر می کند . نمایش به گونه ای نوشته ، بازی و کارگردانی شده که حتی یک لحظه هم فرصت استراحت و بازیابی موضوع به مخاطب داده نمی شود . این ویژگی «آش سرخ پشت پا» به علاوه شیوه روایی غیرمستقیم و شناور و رفت و برگشت های مکرر بین زمان گذشته و حال گاه باعث می شود تماشاگران خط سیر داستان را گم کرده و از بزنگاه های دراماتیک جا بمانند . متن نمایش در وهله نخست بیشتر شبیه به یک نمایشنامه رادیویی است اما کورش شاهونه تحت هدایت مانی ارمغان با «اکت»های خلاقه،تقسیم درست جهت نگاه و بازی بسیار پرتحرکش این تصور را باطل می کند .

سادگی هدفمندانه به قصد هر چه نزدیک تر شدن به واقعیت نه تنها در طراحی صحنه و طراحی صوتی نمایش بلکه در طراحی لباس و چهره پردازی نیز لحاظ شده است . فضای لخت و اندوه زای زندان و سکوت عصبی کننده حاکم بر سلول زندانی در شرف اعدام کاملا باورپذیر از آب در آمده اند . هیچ وسیله ای در صحنه خلوت «آش سرخ پشت پا» برای آن که تک بازیگر نمایش بتواند با کمک آن از سنگینی باری که بر دوشش گذاشته شده ، بکاهد وجود ندارد . بازیگر باید کاملا متکی بر خودش باشد . او روی یک میز فرسوده می نشیند ، ژست می گیرد گاه حتی می ایستد و روی همان میز لوکیشن های مختلف را بازآفرینی نموده و موقعیت های حساس زندگی اش را بازتعریف می کند . بیان شاهونه قوی و پرفشار ، لحنش بی پروا و پرخاشگرانه و نگاهش سرشار از تمسخر و خشونت است . او به سرعت در قالب نقش افراد مختلف فرو رفته و از زبان آن ها و با لهجه خودشان سخن می گوید . تغییر لهجه این بازیگر به فراخور موقعیت های مختلف بسیار سریع و البته کاملا طبیعی ، گوش نواز و باورپذیر است . کلمات و اصطلاحاتی که بر زبان امیر آرتیست جاری می شود از جنس زبان مردم کوچه و بازار است . استفاده از زبان محاوره ای برای تبیین فلسفی مرگ و رنج های پایان ناپذیر یک اعدامی بی گناه ، کار بس دشواری بوده که خسرو امیری با مهارتی کم نظیر از پس آن بر آمده است . قصه ، منولوگ، شخصیت پردازی و حس گیری بازیگر آن قدر قوی است که مجال چندانی برای موسیقی باقی نمانده است . کارگردان به خوبی این نکته را دریافته و به همین علت هم فقط در دقایق اندکی از نمایش اما بسیار درست و بجا از تکنوازی گیتار بهره جسته است .

فصل نهایی «آش سرخ پشت پا» واجد ارزش های صوتی و بصری فوق العاده ای است که در تئاتر ایران کم نظیر است ؛ صندلی واژگون ، یک لنگه دمپایی افتاده بر زمین ، نور قرمز تندی که تمام فضا را فرا گرفته و طنین آوایی مقدس در صحنه بدون هنرپیشه، از اعدام امیر آرتیست حکایت دارند . اجرا و بازی آن قدر قوی است که خلاء پارتنر (بازیگر نقش مقابل) در صحنه محسوس نیست . نمایش به سبب مضمون بسیار غم انگیز و تکان دهنده اش ، ریتم فوق العاده سریع و بازی اگزجره کوروش شاهونه فشار روانی شدیدی بر مخاطب وارد می آورد ؛ شاید به همین خاطر افراد زیر شانزده سال از تماشای آن منع شده اند . «آش سرخ پشت پا» نخستین نمایش منولوگ در تاریخ تئاتر مشهد و یکی از موفق ترین اجراهای سال های اخیر در استان خراسان است .

 دکتر شهرام خرازی ها – تئاترفستیوال 

۱۱ نظر ثبت شده است .

  1. حمیدرضا سهیلی گفت:

    نه فقط بخاطر آنکه خود محقق و نویسنده کتاب تاریخ تئاتر مشهد هستم که از آنجهت که خود نمایشی بنام “مقصر کیه؟” با محوریت یک بازیگر در شب اعدامش در سلول زندان و بیان منولوگی که به مرور زندگی او میپردازد، نوشته و احمد طاهونچی آنرا کارگردانی کرده و به صحنه برده است میگویم که این نمایش اولین نمایش منولوگ مشهد نبوده است و قبلا نمایش منولوگ در تئاتر مشهد بر صحنه رفته است. برای اطلاع جناب آقای دکتر خرازی ها عرض کردم .

  2. رضا س گفت:

    کاش این نمایشی را که در تئاتر ایران کم نظیر است دیده بودم .
    امید که در تهران اجرای مجدد داشته باشد .

  3. سروشی که صحت نیست گفت:

    سپاس از دکتر عزیز که حواسش به تئاتر های شهرستان هم هست

  4. عسل گفت:

    من این نمایش رو در جشنواره ماه دیده بودم اما اجرای عمومی در مشهد خیلی متفاوت بود و به معنای واقعی یک تاتر فوق العاده بود کار با این همه محدودیت یک ساعت روی یک میز من رو خیره کرده بود کاش فرصتی نصیب من بشه با این کارگردان کار کنم
    عسل بازیگر تاتر

  5. آرمين گفت:

    من این نمایش رو زمانی که در مشهد دیدم به تاتر این شهر افتخار کردم .بهترین تاتر زندگیمو دیدم متن فوق العاده که انصافا با کارگردانی بسیار دقیق و عالی به روی صحنه رفت آرمین حسینی فوق لیسانس تاتر

  6. نجمه212 گفت:

    محتوای کار خیلی اعصابمو خرد کرد و تا دو ساعت بعد اجرا دست از سرم بر نداشت.

  7. ضراب گفت:

    با قسمت آخر بادداشتتون موافقم دکی جون. عالی بود و تاثیر گذار…

  8. Golami گفت:

    Merci az naqdaye khubetun aqaye dr

  9. مانی گفت:

    کار را در جشنواره دیده ام ولی اصلا مقبول نبود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *