یادداشتی بر نمایش " آهسته با گل سرخ " به کارگردانی هادی مرزبان به بهانه اجرایش در سی و هفتمین جشنواره تئاترفجر

ساده اما دلچسب برای همه


این یادداشــت هــــمزمان با اجـــرای عــمومی نمــایش ” آهسته با گل سرخ ” به کــارگردانی هادی مرزبان در وب سایت تئاتر فستیوال منتشر شده بود . اکنون به بهانه اجرای این نمایش در سی و هفتمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر باز نشر آن را مفید و به جا دانستیم .
هادی مرزبان بهترین کارگردان آثار اکبر رادی است. او نمایشنامه های رادی را جانی دوباره می بخشد و حتی زبان آنها را به زبان روزگار ما ترجمه می کند و نمی گذارد این نمایشنامه های ناب، زیر گرد و غبار زمان، از مخاطب امروز تئاتر فاصله بگیرند.

این توانایی مرزبان را حتی می توان در اجرای نمایشنامه های ضعیف رادی ( ضعیف در قیاس با سایر آثار خود نویسنده) شاهد بود.  حتی در نمایشنامه ای چون ” آهسته با گل سرخ ” که قصه ای خطی دارد، با کمترین فراز و فرود و با کمترین گره و تعلیق و تقریبا بی هیچ خرده پیرنگ، یک قصه ساده که از ابتدا پایانش را می شود حدس زد.

امانت داری مرزبان به متن رادی ستودنی است، یعنی شاید می شد با استفاده از ابزاری که کارگردانان تئاتر در اختیار دارند به نمایش پیچیدگی بیفزاید اما بی شک پیچیدگی ای که مبتنی بر متن نباشد، باسمه ای از کار در می آید و یا به نمایشنامه و پیام نویسنده آن آسیب می زند.

نمایش ” آهسته با گل سرخ ” به کارگردانی هادی مرزبان ، ساده کارگردانی شده است و سر راست است، بار بیشتر فضاسازی بر دکور سنگین و البته کاربردی نمایش است و بر عهده نورپردازی و طراحی لباس، که همه به شدت رئالیستی هستند و فضای خالی نمایشنامه ( خالی از گره ها و پی رنگ ها و خرده پی رنگ ها و تعلیق و چه و چه) را به خوبی پر می کنند و تماشاچی تشنه را از لحاظ بصری سیراب می کند.

اما در این میان بازی بد میترا حجار و محمد حاتمی و بازی بی روح و تیپیکال سام قریبیان به شخصیت پردازی نمایش آسیب می زند و ما را در سطح این پرسوناژها و قصه آنها نگه می دارد، حال آنکه اگر این بازیگران نظیر حبیب اسماعیلی و فریبا کوثری حضوری محکم و مبتنی بر شخصیت پردازی نمایشنامه داشتند، می توانستند در ایجاد کشش بیشتر در نمایش و حفظ ریتم آن مؤثر باشند.

با همه اینها، نمایش ” آهسته با گل سرخ” شاید بر اساس بهترین نمایشنامه های رادی نباشد و شاید بهترین اثر کارگردانش نباشد، اما ساده و روان قصه ای ساده را تعریف می کند که شرح حال امروزِ روز بسیاری از ما است. و این سادگی بهترین انتخاب است برای اجرای این نمایشنامه، برای کارگردانی که گویا خود را ملزم کرده است به اجرای همه نمایشنامه های اکبر رادی،  از بهترین تا بدترین آنها و همین ها است که دیدن ” آهسته با گل سرخ ” را دلچسب می کند ، هم برای مخاطب عادی تئاتر و هم برای علاقه مندان به رادی و هم برای رادی پژوهان .

سعید خالقی – دپارتمان نقد تئاتر فستیوال

يک نظر ثبت شده است .

  1. صبا آذری گفت:

    زنده باشید استاد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *