یادداشتی بر نمایش " عند از مطالبه " به کارگردانی سامان خلیلیان به بهانه اجرایش در سی وهفتمین جشنواره تئاترفجر

رو در رویی شیرین با تماشاگر


تئاتر فستیوال : مطلب زیر از سری نوشته های شما مخاطبین عزیز است و انتشار آن الزاما مبنی بر تایید تئاتر فستیوال نمی باشد . همچنین خوانندگان می توانند هر گونه یادداشتی در تائید یا تکذیب این مطلب را به تئاتر فستیوال ارسال نمایند تا در بخش “یادداشت های شما” انتشار داده شود.

شهاب پورمحمدی – یک طراحی صحنه ی ساده در تالار قشقایی که به صورت دو سویه چیدمان شده ، اولین مواجهه ی مخاطب با نمایش ” عند از مطالبه ” است . از همان ابتدا تکلیف تماشاگر مشخص است که قرار است در طول نمایش با دیگر تماشاگران و پرسوناژهای نمایش رو در رو شود ؛ در عمل هم این خواست کارگردان به درستی اتفاق می افتد و این تقابل روی صحنه شکل می گیرد . در واقع با میزانسی که طراحی شده است ، مخاطبان و پرسوناژهای نمایش رو در روی هم هم قرار دارند و با استفاده از چهار آینه ای که از ابتدا تا انتها روی صحنه وجود دارد و فقط جای آن تغییر می کند ، این تداخل بین تماشاگران و پرسوناژها شکل می گیرد و رو در رویی مد نظر کارگردان بین کاراکتر ها و مخاطبان ، از این طریق عملا اجرا می شود .

قصه در این نمایش با موضوع وفای به عهد و از خود گذشتگی ، در قالب غیر کلیشه ای خود برای مخاطب تعریف می شود . با پرداختی که روی قصه ی آن شده ، توانسته است نگاهی به روز به مفاهیم ارزشمندی که مطرح می کند ، داشته باشد و از این جهت با مخاطب امروز ارتباط بگیرد و برای او قصه بگوید . چنانچه تماشاگر در ابتدا فکر می کند مسئله ی اصلی پرسوناژهای قصه ، رسیدن ارث و پول به وابستگان آن شهید است که در طول نمایش از او نام برده می شود ؛ ولی در صحنه حضور ندارد و این کنش و واکنش ها تا انتهای نمایش وجود دارد .

از نحوه ی چیدمان تماشاگران در صحنه ، یکبار در طول قصه به صورت مستقیم استفاده می شود به شکلی که مثلا در یک مراسم ختم قرآن شرکت کرده اند و نور عمومی سالن روشن می شود . استفاده ای که هرچند با کلیت اثر همخوانی دارد ولی اینکه یکی از پرسوناژها از مخاطب انتظار داشته باشد که در آن مراسم قرآن بخواند ، سکته ای در نمایش ایجاد می کند که می توانست از نمایش حذف شود .

از کمترین آکسسوار روی صحنه استفاده شده است که در عین حال قابل حمل هستند و متناسب با قصه ی در حال روایت روی صحنه ، به صورت مداوم تغییر می کنند . اگرچه به دلیل کوچک شدن صحنه ی تالار قشقایی به دلیل دو سویه کردن جایگاه مخاطبان ، این تغییر دکور در برخی صحنه ها به هم ریخته اجرا شود .

شاید پیش از تعریف کردن خط اصلی داستان ، رفت و آمد بازیگران برای تعریف کردن قصه های کوتاه در صحنه های کوتاه و توسط پرسوناژهای مختلف برای مخاطب کمی گیج کننده باشد ولی در ادامه روند منطقی قصه طی می شود و نمایش ، ذهن تماشاگر را در جهت کشف روابط بین آدم ها و ارتباط آنها با قصه ی اصلی درگیر می کند . همان طور که گفته شد این نمایش کاراکترهای زیادی دارد و عده ای بازیگر در نقش های متفاوت ظاهر می شوند . تیپ سازی بازیگران خوب است و می تواند برای مخاطب باورپذیر باشد . البته جا داشت شیرینی برخی از این کاراکتر ها بیشتر شود و حتی تماشاچی را بخنداند تا علاوه بر بهتر شدن ریتم ، ارتباط مخاطب با نمایش هم بیشتر و بهتر شکل بگیرد .

نمایش ” عند از مطالبه ” برای  سامان خلیلیان که سالها در زمینه تئاتر خیابانی فعالیت دارد ، نمایش قابل دفاعی در کارنامه ی کاری او محسوب می شود . خلیلیان به واسطه ی انتخاب متنی که شاید این روزها کمتر کسی شجاعت پرداختن به آن را داشته باشد و از جهت جذب مخاطب و فروش نمایش نگران گیشه باشد ، نمایشی را اجرا کرده که توانسته است برای مخاطب قصه بگوید ، او را سرگرم کند و در عین حال مفاهیم مدنظر سازندگان اثر را دریافت کند و راضی سالن را ترک کند .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *