نمایش نویسنده مرده است


تئاترفستیوال

:  تالار شمس (سازمان فرهنگی هنری AIT)
:  ۰۱ تیر ۱۳۹۳ – ۱۷ تیر ۱۳۹۳
:  ۲۱:۰۰
:  ۷۰ دقیقه
:  ۲۰,۰۰۰ تومان

:  آرش عباسی
:   لادن مستوفی، ایوب آقاخانی (مهمان از گروه تئاتر پوشه)

: لادن کنعانی (مهمان از گروه تئاتر پوشه)
: هادی عزیزی (ایران)، صنم نادری (ایتالیا)
: هدا جباری
: علی آذرشین، امیرعلی سیاه پوش
: مینو میر شاه ولد، امیر اصغرزاده
: مهدی آشنا
: بابک احمدی

** تنها ۱۵ اجرا **

رزرو تلفنی: ۰۹۳۷۸۹۸۹۶۳۲

این نمایش آدرماه سال ۹۱ در تئاترشهر به روی صحنه رفت و مورد تحسین تماشاگران و منتقدان جای گرفت.

تئاترفستیوال

یادداشت کارگردان:
شهر کوچکی که سال های کودکی و نوجوانی ام را در آن گذراندم، هیچ جذابیتی برای پسر بچه ای در آن سن و سال نداشت بجز یک مکان رویایی که جای همه کاستی ها و کمبودهای اجباری نوجوانان نسل من را، لااقل برای من یک نفر پر کرده بود. جایی به اسم “سینما بهمن”.
سینما بهمن ملایر در سال های پایانی دهه ۶۰ و ابتدایی دهه ۷۰ پناهگاه امنی بود که با خاموش شدن چراغ هایش برای مدتی می توانستم با بال هایی که به کمک نور و تصویر روی پرده به دست می آوردم  در دنیای دوست داشتنی ام بچرخم تا دوباره چراغ ها روشن شود و من ناگهان از آن آسمان مرتفع و خیال انگیز سقوط کنم و خودم را روی صندلی های سفت و وصله شده اش ببینم.اولین تجربه دیالوگ نویسی ام در همان دوران شکل گرفت زمانی که  از سینما بیرون می آمدم و تا به خانه برسم به جای تمام شخصیت های اصلی فیلمی که دیده بودم حرف می زنم اما نه حرف های آنها. حرف های خودم را . چیزهایی که خودم دلم می خواست به هنرپیشه های مورد علاقه ام بگویم و آنها جوابم را بدهند. قصه را همان شکلی پیش می بردم که خودم دلم می خواست نه آنگونه که در سینما دیده بودم. من هنوز هم خودم را مدیون این شیوه تمرین ناخودآگاه دیالوگ نویسی می دانم . حالا سال ها بعد از دوران نوجوانی جادوی سینما بهمن هنوز رهایم نکرده و همچون “سینما پارادیزو” بخش عظیمی از خاطرات نوجوانی ام را به خودش اختصاص داده.
“نویسنده مرده است” درباره عشق همان سال هاست. درباره رویا هایی که در تاریکی سینما بهمن می بافتم. درباره عشق به سینما، بازیگری ودرباره سال هایی که سینمای ایران بی ستاره بود و ناگهان ستاره ها بعد از سال ها خاموشی یکی یکی درخشیدند تا من و امثال من بتوانند خیال بازی کنند و در نهایت درباره اینکه چرا شروع به نوشتن کردم؟ من که می خواستم بازیگر شوم.

 اقدسیه (موحد دانش)، نرسیده به سفارت چین، دست چپ، کوچه نیلوفر، پلاک ۳

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *