از دیروز می نویسم ، برای فردا


تئاتر فستیوال

بر خلاف هر سال که روزهای پایانی سال، روزهایی کم حاشیه و کم خبری هستند ؛ روزهای پایانی سال ۹۶ برای تئاتر ، پر بود از شور و التهاب .

حدس و گمان تعویض مدیر کل اداره هنرهای نمایشی ، جامعه ی تئاتری را به تکاپو انداخت تا با جمع کردن امضا و درخواست برای ابقای مهدی شفیعی در سمت خود ، به میدان آمده و طوماری از امضاهای بزرگان و پیشکسوتان و جوانان تئاتر تهیه کنند  . در همان روزها، سرمقاله ای نوشتم مبنی بر اینکه چرا جامعه ی تئاتری از مهدی شفیعی حمایت می کند و در واقع مهدی شفیعی چه خصلت هایی دارد که با تمام گلایه هایی که اهالی تئاتر در این سه سال از او داشته اند ؛ اکنون برای ماندن وی در تلاش و تکاپو هستند .

اما در همان روزها ، مهدی شفیعی با انتشار یک متن در صفحه ی شخصی خود ، پیشاپیش اعلام کرد که قصد ماندن در اداره کل هنرهای نمایشی را ندارد و وقت رفتن فرا رسیده است . در نتیجه برای انتشار سرمقاله دست نگه داشتیم .

دو روز بعد ، شهرام کرمی رسما به عنوان مدیر کل اداره هنرهای نمایشی معرفی شد . انتصاب شهرام کرمی در آخرین روز کاری سال ۹۶ ، انتشار سرمقاله ی جدید را مجددا به تعویق انداخت و روزهای کم حاشیه و کم خبر پایانی سال را به روزهایی تعیین کننده و تاثیرگذار در وضعیت تئاتری کشور تبدیل کرد .

اکنون و در آغازین روزهای کاری سال ۱۳۹۷ ، و با پشت سر گذاشتن التهاب های تغییر مدیریت ، در آرامش روزهای بهاری ، برای شهرام کرمی که خود برآمده از جامعه ی تئاتری است آرزوی موفقیت فراوان می کنیم . شهرام کرمی پیش از این تجربه ی موفق دبیری جشنواره ی تئاتر شهر و جشنواره ی تئاتر کودک و نوجوان را داشته است و مهم تر از همه ، چون از میان جامعه ی تئاتری انتخاب شده است ، آشنا به تمامی دردها و رنج های اهالی نجیب و شریف تئاتر است و می توان امیدوار بود که با آشنایی به دغدغه ها و دردها ، و با سبقه ی مدیریتی خوب خود ، بتواند حال و روز تئاتر را بهتر از پیش کند و نماینده ی خوبی از جامعه ی تئاتری در دولت باشد و نه فقط بالعکس .

اما پیش از اینکه مجددا به شهرام کرمی و مدیریت وی بپردازم ، می خواهم اکنون که مهدی شفیعی دیگر در مسند مدیریت کل اداره هنرهای نمایشی نیست ، کمی از او و خصوصیاتش بگویم ؛ برای ثبت در تاریخ ! پیش از این و در زمانی که وی مسئولیتی دولتی داشت ، ما دچار یک خودسانسوری بالاجبار بودیم ، چرا که به اصطلاح خدایی ناکرده تعبیر به مجیز گویی نشویم و لاجرم به جای گفتن از خصوصیات خوب یک مدیر ، مجبور باشیم به اثبات برسانیم که تئاتر فستیوال یک رسانه ی مستقل است ؛ که اساسا از خوبی ها گفتن نیز – همان طور که از بدی ها می گوییم و نقد می کنیم – نشان از مستقل بودن است .

با این حال ، به نظرم امروز که مهدی شفیعی دیگر در سمت مدیر کل اداره هنرهای نمایشی نیست بهترین فرصت است برای گفتن و شنفتن این حرف ها :

 

۱- چند سال پیش ، برای انجام کاری قصد برگزاری یک جلسه با مدیر کل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی یکی از استان ها داشتم . پیگیری با رئیس دفتر ، برای برگزاری جلسه به طول انجامید . یک روز مستقیم به سراغ مدیر مربوطه رفتم و گفتم من در این مدت حتی اگر تصمیم به جلسه با شخص وزیر داشتم ، زودتر به نتیجه می رسیدم و این روند “هفت خوان”را نداشتم که در اینجا برای دیدن شما !! آن جلسه با عذرخواهی مدیر و انجام شدن کار من ، به خوبی تمام شد ؛ اما برای همیشه در ذهن من ثبت شد که دیدن برخی از مدیران ، هزاران بار سخت تر از دیدن وزیر و یا حتی شاید در مواقعی رئیس جمهور است !

چندین سال بعد ، با حضور مهدی شفیعی به عنوان مدیر کل اداره هنرهای نمایشی و فعالیت رسانه ای من در حوزه ی تئاتر ، بسیاری از هنرمندان پیشکسوت و جوان ، حرف ها و مشکلات خود با اداره هنرهای نمایشی را به عنوان رسانه به ما می گفتند . در تمام این حرف ها که شنیده می شد ، فارغ از اینکه آن هنرمند از اتفاقی گله ای داشت و یا اینکه درخواستی داشته که به نتیجه رسیده و یا نرسیده است ، همواره یک وجه اشتراک وجود داشت : همه می گفتند نزد مدیر رفتیم و ایشان با سعه صدر و حوصله ی تمام ، وقت گذاشتند و حرف های ما را شنیدند ، به ما حق دادند و راه حلی دادند و یا حتی اگر هم به ما حق ندادند و راه حلی برایمان داشتند !

برایم جالب و قابل احترام بود که در این ۳ سال هیچ وقت ، هیچ کس ، حتی هنرمندان بسیار جوان را ندیدم که گله ای داشته باشد که دیدن مهدی شفیعی ناممکن است ، وقت نمی گذارد و یا با حوصله به حرف ها و گلایه ها و دغدغه ها و خواسته هایمان گوش نمی دهد .

گوش شنوای مهدی شفیعی برای اهالی تئاتر ارزشمند و قابل تقدیر بود .

 

۲- روزی که مهدی شفیعی برای سمت مدیر کل اداره هنرهای نمایشی انتخاب شد ، در جلسه معارفه که با خوشحالی و رضایت حداکثری هنرمندان بود ، وی اعلام کرد که قرار نیست با حضور وی در تئاتر کشور معجزه ای رخ دهد .

او در شرایطی آمد که اداره کل هنرهای نمایشی در بدترین و بغرنج ترین شرایط خود به سر می برد . اداره کل هنرهای نمایشی رسما مدیری نداشت و دکتر اردشیر صالح پور برای برون رفت از شرایط اضطراری پیش آمده ، برای مدتی موقت این سمت را پذیرفته بود . مطالبات هنرمندان به بیشترین حد خود رسیده بود و تقریبا کمتر کسی پیدا می شد که نسبت به شرایط رضایت داشته باشد .

در این شرایط مهدی شفیعی ، به جای وعده دادن ، اعلام کرد که قصد معجزه ندارد ، اما در عمل بیشترین بازدهی و بیشترین تغییر شرایط را به هنرمندان نشان داد .

صداقت مهدی شفیعی به این مورد ختم نمی شود ، او از معدود مدیران دولتی در سال های گذشته است که به جای گله و شکایت از کمبود بودجه و هزاران مشکل دیگر ، در مواقعِ متعددی اعلام کرد که کمبود بودجه وجود ندارد ، و مطالبات هنرمندان تمام و کمال پرداخت خواهد شد و در عمل نیز این اتفاق افتاد . ما هم نمی گوییم در این سه سال معجزه رخ داد ، اما به چشم دیدیم و با تمام وجودمان درک کردیم که مهدی شفیعی نه فقط به عنوان یک مدیر دولتی، که به عنوان عضوی از خانواده ی تئاتر در این مدت صادقانه حرف زد و عاشقانه عمل کرد ، هر چه در توان داشت در طبق اخلاص گذاشت و شاید در مواردی ، نتیجه آنچه نشد که باید می شد ، اما تمام تلاشش را کرد و این برای اهالی تئاتر ستودنی است  و در یادشان می ماند .

۳- به یاد دارم که بارها برای اجرای تئاتری برای اینکه فلان مسئول دولتی باید حضور داشته باشد مردم مدت زیادی را پشت در سالن منتظر ماندند و فلان مسئول دولتی که بالاخره بعد از مدت ها معطل نگه داشتن مردم از راه رسید و نمایش شروع شد ، به نیمه ی نمایش نرسیده (به هر دلیلی) سالن را ترک کرده و حواس مخاطب و بازیگر هم که اهمیتی نداشت ؟! و یا برای حضور فلان مسئول دولتی خبرنگاران امکان حضور در مراسم خاصی را نیافته اند و یا در ایام خاص صندلی را از مردم گرفته و به فلان مسئول دولتی پیشکش کرده اند !

مسلما اتفاقاتی این چنینی را فقط من به خاطر نمی آورم ، بلکه با اطمینان می توان گفت اکثر ما با چنین برخوردهایی رو به رو شده ایم .

اما …

نجابت مهدی شفیعی ( این مدیر همیشه سر به زیر و تا به امروز سربلند ) بارها و بارها در این سه سال برای اهالی تئاتر آشکار گشت . به خاطر دارم در مراسم بزرگداشتی ، مهدی شفیعی بعد از ورود به سالن ، در نزدیک ترین صندلی به دربی که اواسط سالن بود نشست و مطمئنا اگر من هم در آن ردیف نشسته نبودم او را نمی دیدم . در واقع مدیر کل اداره هنرهای نمایشی به آن مراسم آمد ، سر به زیر ، بدون خودنمایی ، بدون قطع مراسم و در بزرگداشت شرکت کرد و رفت .

 

۴ -همیشه وقتی صحبت از تئاتر خصوصی و تماشاخانه های خصوصی می شود عده ی زیادی از اهالی تئاتر معترض هستند و شرایط را نا به سامان می دانند و ترجیح می دهند همچنان از حمایت های اداره کل هنرهای نمایشی بهره مند باشند ، اما در عمل بسیاری از بزرگان تئاتری نیز برای اجرای نمایش های خود سالن های خصوصی را با رضایت تمام انتخاب می کنند و از فرصتی که تماشاخانه های خصوصی در اختیارشان می گذارد نهایت بهره را می برند .

اتفاق راه اندازی تماشاخانه های خصوصی با این حجم از اعتراض ، کار بزرگی بود که مهدی شفیعی از عهده ی آن بر آمد و ریسک تمامی هجمه ها بر علیه تئاتر خصوصی را به جان خرید.

******

اتفاقات و خصلت هایی این چنینی ، شرایطی را ایجاد کرد که از دوره ی مدیریت مهدی شفیعی در اداره کل هنرهای نمایشی ، برای همیشه به خوبی یاد شود و اگر چه دوران اوج تئاتر را رقم نزد اما تعاملی که بین مسئولین و هنرمندان صورت گرفت  تئاتر را در ساحل امنی قرار داد که در آرامش می توانست به حیات خود ادامه دهد که ارزشمند و به یاد ماندنی است .

امروز که شهرام کرمی مدیریت اداره کل هنرهای نمایشی را به عهده گرفته است نیز برای آینده ی تئاتر این سرزمین روزهای خوبی را آرزو می کنیم و خوشبین هستیم به روزهایی که تئاتر در این مملکت نه تنها بتواند در آرامش به حیات خود ادامه دهد ، بلکه بتواند به عنوان هنر مادر در این سرزمین تاثیرگذار باشد و در جهت رشد و بالندگی حرکت کند . شهرام کرمی عضوی از خانواده ی ما است ، دردهای ما را می داند و با آنها زیست کرده است و ما از وی هم انتظار معجزه نداریم ، اما انشاالله با همت مدیر کل اداره هنرهای نمایشی روزهایی روشن را در تئاتر این سرزمین خواهیم داشت .

 

محبوبه صادقی _ سردبیر وبسایت خبری ، تحلیلی تئاتر فستیوال

 

 

۹ نظر ثبت شده است .

  1. ناشناس گفت:

    در پاسخ به این تغییر مدیریت غیرضروری و حتی به ضرر تئاتر و اینکه چقدر همه ی کارها یرخی انجام میشه همین بس که قیمت ارز همین لحظه اکنون چنده ؟؟

  2. کورش گفت:

    با تشکر از سایت حقیقت گو و حقیقت نویس و شجاع تئاتر فستیوال

  3. مهناز گفت:

    درسته واقعا … حیف اون همه امضا … البته شخصا مخالفتی با شهرام کرمی ندارم ولی قلبا دوست داشتم آقای شفیعی ادامه میدادند

  4. فریبرز گفت:

    فستیوال تئاتر حرفای خوبی زدی . ما هم امیدوارم به حرفها گوش بدند .
    از مهدی شفیعی هم به خاطر زحمت هایش ممنونیم

  5. علیرضا قربانی گفت:

    کاش آقای شفیعی می ماند! واقعا نمیفهمم چرا تا یک رییسی ُوزیری وکیلی عوض میشه باید همه مدیییییییییران رو عوض کنن !! خب وقتی یک کسی مدیر هست و همه راضی اند و خودش هم داره کارش رو به بهترین شکل انجام میده … مشکل بالادستیه چیه واقعا !؟

  6. سارا .ح گفت:

    کمتر مدیری اینچنینی پیدا میشه واقعا … حالا انتظارات از مدیریت آقای کرمی بالاست . امیدواریم که به مطالبات اهالی تئاتر رسیدگی بشه

  7. فرشیدی گفت:

    عالی و واقعیت تمام بود . بسیار از شما سپاسگذارم که این ها را گفتید چون حرف همه ی اهالی تیاتر بود

پاسخ دادن به غلامپور لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *