راه دراز جشنواره مبارک تا اجرای عموم (۱) / گفتمان تئاتر فستیوال با حضور رامین سیاردشتی ، روشنک کریمی و مرتضی سعیدیان


از برگزاری جشنواره عروسکی تهران مبارک شانزده دوره می گذرد ، این جشنواره هر دو سال یکبار در تهران برگزار می شود و آثار مختلفی از  گروه های شهرستانی تا بین المللی در آن حضور پیدا می کنند و یک و یا نهایتا دو اجرا در این جشنواره را به روی صحنه می برتد و متاسفانه پس از اتمام جشنواره ، پرونده تئاتر عروسکی تا دوسال آینده بسته می شود و هیچ آینده ای برای گروه های راه یافته در جشنواره معین نیست و کمتر شاهد اجرای عموم این آثار در طول سال هستیم .

تئاتر فستیوال میزگردی با کارگردانان جوان تئاتر عروسکی چون روشنک کریمی ، رامین سیاردشتی و مرتضی سعیدیان برگزار کرد و در رابطه با ریشه یابی این مشکل و عدم توجه به تئاتر عروسکی نسبت به دیگر آثار اجرایی به گفت و گو نشست که ماحصل آن را در ادامه می توانید بخوانید :

تئاتر فستیوال

تئاتر فستیوال : در دوره ی قبلی جشنواره هر کدام از شما یک نمایش عالی داشتید ، اما هیچ کدام از کارها به اجرای عموم نرسید . چه اتفاقی افتاد که در این دو سال که آن کارها به اجرای عموم نرسید؟

روشنک کریمی : بعد از اینکه جشنواره تمام شد ، دوستان خودشان در خانه ی عروسک کارهایی را انتخاب کرده بودند و شروع به اجرا رفتن کردند.  در اصل پوسترهایی که من برای این اجراها می دیدم رویشان نوشته شده بود برگزیده جشنواره عروسکی . من گفتم که چرا بر روی پوستر آن ها ” برگزیده جشنواره عروسکی” می نویسید ؟ مگر جشنواره عروسکی برگزیده دارد ؟ کاملا غیر رقابتی بوده است و به همه تندیس داده اند .

رامین سیار دشتی : احتمالا آن تندیس ها باعث شده است که فکر کنند همه ی کارها برگزیده است.  اما وقتی همه ی کارها هم برگزیده باشد نوشتن در پوستر نمایش دیگر مفهومی ندارد .

روشنک کریمی : دقیقا . گفتند : ” در اصل منظورمان این است که برگزیده شده اند برای این که اجرا بروند . ” پرسیدم : ” اگر این ها برای اجرا برگزیده شده اند ، چه کسی این ها را انتخاب کرده است ؟ ” گفتند :” یک شورا این ها را برگزیده کرده است . ” پرسیدم : ” این شورا چرا اینقدر مخفی و سری عمل کرده است و چرا فراخوانی نداده که ما فیلم کارهایمان را بفرستیم و یا اعلام آمادگی کنیم که ما هم دوست داریم اجرا برویم ؟ “

تئاتر فستیوال : اعضای شورا مشخص بودند ؟

روشنک کریمی :  نه ، چیزی به ما نگفتند . بعد از آن هم خیلی از کارهای دیگر که در جشنواره اجرا شده بود ، اجرای عموم رفتند . من همیشه برای کارهای دوستانم احترام قائل هستم و فارغ از قوی یا ضعیف بودن اثر ، می گویم آن ها هم زحمت کشیده اند ، ما هم زحمت کشیده ایم و حق همه ی بچه ها است که اجرا بروند . وقتی که آن ها کارشان را در سطحی رساندند که بتواند در جشنواره اجرا بروند ، پس کار قابل قبولی است . اما وقتی خانه عروسک دارد این امکان را ایجاد می کند ، این امکان باید یک چیز عمومی باشد ، همانطور که آن تندیس را به همه ی ما دادند ، باید اجرای عموم را هم به همه ی ما می دادند ، نه اینکه فقط افرادی را که آدم احساس می کند شاید از دوستان نزدیکتر هستند و یا شاید کارشان سلیقه ی آن هیئت سری است که ما نمی دانیم چه کسانی هستند و معیار و گزینش شان به چه صورت بوده است ؟ چون حداقل چند کاری که من می دانم جزو کارهای اجرا نشده است ، جزو کارهایی بودند که هم اهالی مطبوعات ، رسانه و هم اهالی تئاتر از آن استقبال کردند و یا حتی یک یا دو تا از آنها به فستیوال های خارجی رفتند و در آنجا هم از آن کارها تقدیر به عمل آمد.  پس کارهای کم ارزشی نبوده است و این برای من همیشه سوال بود و منتظر بودم که شاید به من هم زنگ بزنند و بتوانم در تماشاخانه انتظامی اجرا بروم . اما هیچ تماسی گرفته نشد و هیچ اتفاقی نیفتاد .

تئاتر فستیوالخودم هم برای سالن سایه تئاترشهر اقدام کردم ، اجرا در سالن سایه یک طومار بلند در قالب یک فرم داشت که عنوان می کرد رویکرد تالار سایه کارهای اقتباسی است و باید شیوه ی کارگردانی و گروه را در آن می نوشتیم ، چند نفر از دوستان که خودشان و همسرانشان در آن سیستم حضور داشتند ناامید شده و برگشته بودند و به من می گفتند که اصلا وارد این پروسه نشوم . من مدام منتظر تماس بودم ، ولی خبری نشد . در نهایت خودم برای مجموعه صبا اقدام کردم که بعد از جشنواره تئاتر شهر افتتاح خواهد شد ، و من بتوانم برای محرم و صفر در آنجا اجرا بروم ، چرا که فضای کارم هم در آن ایام مناسب است و فضای سنگینی دارد که مشکلی ایجاد نمی کند . ولی هنوز قطعی نیست . اما به هر حال توجه یک مدیر است که جزو بازبین ها بوده و کار را دیده و خوشش آمده بود .

من به تنهایی نمی توانم کاری کنم . در واقع در حوزه تئاتر کودک هم که فعالیت میکنم ، هر دو یا سه سال یکبار می توانیم کاری اجرا کنیم . من فکر می کنم متاسفانه برای اجرای عموم سلیقه ای برخورد می شود . مثل همه ی جاهای دیگر که کارشناسی نیست ، و سلیقه ی شخصی آدم ها  و ارتباطات شخصی آدم ها به کارشناسی واقعی ارجحیت دارد .

 

مرتضی سعیدیان : من یادم است که “مرگ فروشنده” میلر را در سالن انتظار کافه پارکر در جشنواره یونیما اجرا کردم . اگر اشتباه نکنم سال ۸۵ بود که من “کارگاه نمایش” تئاتر شهر را برای اجرای این کار گرفتم . در آن زمان وقتی جشنواره ای اجرا می شد ، همه ی کارهای شرکت کننده در جشنواره ، جواز حضور در اجرای عموم را داشتند و باید بعد از جشنواره خودمان دنبال اجرای عموم کار می رفتیم . اگر شرایط اجرای عموم همانند سابق بود من به عنوان کارگردان می دانستم حال که در این جشنواره شرکت کرده ام ، مرکز هنرهای نمایشی موظف است که در تئاتر شهر و یا هر مجموعه ی دیگری که زیر نظر مرکز اداره می شود به من که کارم در جشنواره بوده اجرای عموم دهد . اگر این اتفاق در این جشنواره می افتاد تکلیف ما مشخص بود .خودمان دنبال اجرای عموم کارمان می رفتیم. ولی بعد از جشنواره همانطور که خانم کریمی گفتند ناگهان عنوان شد که از طرف دبیرخانه باید یک معرفی نامه به شما داده شود که بتوانید اجرای عموم بروید. در وهله اول خیلی خوشحال شدم که سالن انتظامی یک فضایی را برای اجرای نمایش های عروسکی ایجاد کرده تا ما یک محلی ثابت برای اجرای کارهای عروسکی داشته باشیم . من نسبت به این اتفاق خیلی خوشبین بودم و باعث شد که تمرکزم روی سالن انتظامی باشد ، ولی این اتفاق نیفتاد و اساسا روال برگزیده کردن کارها مشخص نبود .  من نمی دانم بر چه اساسی این کارها را انتخاب کردند و هنوزم که هنوز است از این قضیه ناراحت هستم . احساس می کنم از من خوششان نمی آید . همه ی ما می گوییم که با هم دوست هستیم اما من احساس می کنم گاهی از همدیگر خوشمان نمی آید . چطور ممکن است که کار من جزو بیست کار جشنواره باشد ، اما اصلا دیده نشود و کارهای دیگر را انتخاب کنند.  لااقل اگر کار را ببینند و بگویند کار شما به این دلیل رد  شده ، قابل قبول است . بعد از پیگیری های پیوسته و جلسه و تماس بسیار ، نامه ای به من دادند و من به سالن انتظامی رفتم . بعد از یک هفته جواب دادند که سال ۹۵ پر شده است و برای سال ۹۶ می توانید اجرا کنید که البته برای آن هم قاطعانه نگفتند . این گونه شد که من تصمیم گرفتم خودم به دنبال کارهای اجرای نمایشم بروم.  با خانم مقتدی در تئاتر شهر صحبت کردم . قرار بود در شهریور به نتیجه ای برسیم ولی متاسفانه مدیریت ایشان تمام شد .

رامین سیاردشتی : البته انشاالله که اتفاق خوبی باشد ، به خصوص برای بچه های تئاتر عروسکی ، چرا که مدیر جدید آقای شریعتی هم در جشنواره های عروسکی بوده و هست .

مرتضی سعیدیان : من هم به حضور آقای شریعتی خوشبین هستم و باعث خوشحالی من شد که ایشان سال گذشته در هیات اجرایی بودند .

تئاتر فستیوال

رامین سیاردشتی : این خیلی مهم است فردی که مدیر می شود کاملا با دغدغه ی یک صنف آشنا باشد .

مرتضی سعیدیان : من هم خوشحال هستم و امیدوارم که اتفاقات خوبی بیفتد و دغدغه ی بچه های عروسکی برای اجراهای بزرگسال هم اندکی مرتفع شود.

رامین سیاردشتی : با توجه به اینکه من بیشتر در این سال ها در حوزه ی بازیگری فعال بودم و شروع کار حرفه ای من با تئاتر عروسکی بوده است ، اولین باری که به صورت حرفه ای به روی صحنه تئاتر رفتم اجرای یک کار عروسکی در تالار هنر بود . در همان سالن در سال ۱۳۸۲ تجربه ی کارگردانی هم داشتم و در این سالها بعضا به عنوان بازیگر و عروسک گردان حضور داشتم  و با دنیای عروسکی و دغدغه ی بچه های عروسکی آشنا هستم . مخصوصا در حوزه تئاتر عروسکی بزرگسال که خیلی مشکلات زیادی دارد و امکانات و شرایط اجرا خیلی محدود است و بعضا از کارها اجرایشان با رابطه پیش رفته است و به قول دوستان هیچ چیز خیلی ضابطه مند نبوده است . امیدواریم که این اوضاع حداقل یک مقدار سر و سامان پیدا کند . من هم وقتی دوره گذشته در جشنواره عروسکی اجرا رفتم ، چون خیلی با سیستم بچه های عروسکی آشنا نیستم ، خودم به این موضوع فکر می کردم که الان که من یک کار آماده ی اجرا دارم ، قاعدتا خودم باید به دنبال اجرایش بروم و اصلا به ذهنم نرسید که از جایی اقدام خاصی شود . مثلا اینکه بروم دبیرخانه جشنواره عروسکی و بگویم به من اجرا بدهید . فکر کردم که خودم باید دنبال کارم بروم . در اولین قدم ، باتوجه به اینکه کارم اقتباسی بود ، کار را طبق همان فرمی که برای سالن سایه آماده شده بود به آنجا ارائه دادم ، روند بررسی این اثر خیلی طول کشید و در نهایت از طرف آقای پورآذری شنیدم که کار من جزو آثار انتخاب شده نیست . سپس طی صحبتی که با تالار ارغنون داشتم ، برای فروردین و اردیبشت امسال نوبت اجرا دادند ، شرایط خوبی هم بود ، قرار شد در مجموع ۴۵ اجرا در ساعتی مناسب داشته باشیم . ولی به دلایلی خودم از این اجرا منصرف شدم به همین دلیل مقداری زمان از دست دادیم . وقتی صحبت از سالن خصوصی به میان می آید مسائلی مهم مطرح می شود ، برای مثال شما باید حتما تهیه کننده ای ریسک پذیر داشته باشید که بداند ممکن است در کاری سرمایه گذاری کند و بازگشت مالی نداشته باشد . ولی جدای از این موارد من با دوستان تهیه کننده صحبت کردم ، قول ضمنی هم دادند ، اما از جهت این که زمان برای تبلیغات را از دست داده بودیم و سالن “ارغنون” هنوز تماشاگر خود را به طور جدی پیدا نکرده ، از اجرا منصرف شدم ، امیدوارم الان وضعیت بهتر شده باشد ، یک بلک باکس ۱۱۰ نفره اگر با ۵۰ نفر پر شود راضی هستند ، اما این فروش مناسبی نیست .

تئاتر فستیوالتمام این نگرانی ها باعث شد که به این نتیجه برسم که شاید این کار مناسب سالن خصوصی نباشد زیرا اجرا با صندلی های خالی و تعداد تماشاگر کم ناامید کننده است . کمااینکه الان سالن های بزرگ هم همین شرایط را دارند . تماشاگر خیلی افت کرده و اتفاقات عجیبی می افتد . کاری که اصلا انتظار نمی رود ، از ابتدا تا انتهای دوره ی اجرایش با سالن پر مواجه می شود و کاری که پیش بینی می شود تماشاگر پسند باشد و بفروشد با سالن خالی مواجه می شود . شاید باید موجی اتفاق بیفتد ، یعنی یک موج تبلیغاتی قوی پشت کار باشد و یا کار چهره ی سینمایی داشته باشد . زیرا متاسفانه تنها بعضی کارها که این المان ها را دارد می فروشد . ارتباط تماشاگر با یک کار خیلی پیچیده می شود . به خاطر این قضایا من سالن ارغنون را حذف کردم و با سالن انتظامی صحبت کردم که البته چون کمی دیر شده بود از طریق دبیرخانه جشنواره عروسکی هم اقدام کردم و یک معرفی نامه به من دادند . سالن انتظامی برای دی ماه امسال نوبت اجرا دادند ولی متاسفانه این سالن نیز ماجرای “یک مویز و چهل قلندر” را دارد : یک سالن کوچک ، با امکانات و تعداد اجراهای محدود و متقاضی زیاد .

از سالن انتظامی به من گفتند که حدود ۱۸ اجرا می توانید داشته باشید ولی از آن بدتر این که این سالن در سه نوبت اجرا دارد . من نمی دانم چطور فکر اصطکاک ادوات را نمی کنند . این سالن ترافیک وحشتناکی دارد ، ولی فعلا من این نوبت اجرا را گرفته ام . اما واقعا شرایط ایده آلی نیست ، مخصوصا برای من که دومین کارگردانی حرفه ای ام را پشت سر می گذارم و بعد از دوازده سال دوباره به سمت تئاتر عروسکی برگشته ام . همه انتظار داریم که وقتی کاری اجرا می کنیم به اندازه تجربه ، سابقه ، دقت و ظرافتی که روی کار داشته ایم کارمان دیده شود و نقد شود . آدم های متخصص به دیدن کار بیایند و آن را نقد کنند و ایرادات کار را بگویند تا ما برای کار بعدی دلگرم شویم . اگر کار در شرایط بد با تعداد کم تماشاگر و در فصل بد و زمان بد اجرا برود ، من فکر می کنم که در این شرایط هیچوقت از مشق نوشته نشده ایراد نمی گیرند ، یعنی اگر من اجرا نروم و یا پرونده این کار را ببندم و یا حداکثر در دو جشنواره خارج از کشور اجرا روم ، شاید برای کار بعدی آرامش روانی بیشتری داشته باشم تا این که بخواهم به هر امکانی که شده اجرا روم . ما با حمایت آقای دکتر شفیعی توانستیم در فستیوال یکی از شهرهای روسیه شرکت کنیم و خداراشکر کار در آن جا هم استقبال شد البته یک بازخوانی و دراماتورژی توسط خانم نسرین احمدپور انجام گرفت که خیلی کمک کرد و کار نسبت به اجرا  در جشنواره تهران خیلی متفاوت شد . البته نقایصی در حوزه طراحی صحنه و نحوه ی اجرا وجود داشت که برطرف شد و ضعف های اجرای تهران در آن برطرف شد و کار مفهوم تر و گویا تر شد و در جشنواره روسیه جایزه ابداع و خلاقیت را دریافت کرد و از آن جا به صورت شفاهی به جشنواره لهستان دعوت شدیم و فکر می کنم که امسال طبق صحبت ها و نامه نگاری های صورت گرفته به دلیل مشکلات مالی دولت لهستان جشنواره لغو شد و یا ترجیح دادند با گروه های کم تعدادتر کار کنند .

در چند جشنواره دیگر نیز قرار شد شرکت کنیم ، جشنواره تئاتر سایه در مسکو اعلام آمادگی کردند که ما در آن جا شرکت کنیم ولی آنجا هم به دلیل مشکلات مالی جشنواره متوقف شد و این جشنواره به سال ۲۰۱۷ موکول شده است . ولی با توجه به تکنیک سایه که من برای سبک اجرایی این نمایش انتخاب کرده ام ، سفر با یک گروه حداقل ۱۱ نفره یک معضل است ، این تعداد را هر جشنواره ای نمی پذیرد و امکانش وجود ندارد . ممکن است مرکز هنرهای نمایشی کمک مالی کند ، ولی آن قدر ناچیز است که کفاف نمی دهد و در کل می توانم بگویم قضیه جشنواره خارجی و سفر معضلاتی دارد که می توان گفت تنها سالی یک بار اگر خیلی شرایط ایده آل باشد و آن جشنواره رقابتی باشد ، شدنی است و شرکت در آن جشنواره ارزش دارد .

اجرای عموم کار تا الان دی ماه تعیین شده است ، متاسفانه بازیگر اصلی کارم کاظم سیاحی را ندارم و مجبور هستم که بازیگر جایگزین انتخاب کنم در کنار آن امیدوارم با تصدی ریاست تئاتر شهر به آقای شریعتی عزیز اتفاقات خوبی بیافتد ، من ضمنا سعی می کنم یک بار دیگر فیلم اجرای روسیه کارم را به آنجا ببرم که دوستان ببینند و امیدوارم یک شرایطی فراهم شود که در تئاتر شهر امکان اجرای بچه های عروسکی بوجود آید و همه بچه های عروسکی بتوانند به نوبت در آنجا اجرا روند ، تقدم و تاخر آن خیلی مهم نیست . اینکه یک مجموعه تئاتری دولتی و قدیمی همچون تئاترشهر پذیرای نمایش عروسکی باشد خیلی اتفاق خوبی است ، این که ضابطه مند باشند و بدانند که همانطور که برای اجراهای غیرعروسکی جدول می چینند برای اجراهای عروسکی نیز لازم است زمینه را فراهم کنند تا بچه ها دلگرم باشند و اجرا بروند .

تئاترفستیوال : بیایید تخصصی تر صحبت کنیم ، همانطور که همه می دانیم وقتی تاریخچه تئاتر را مطالعه کنیم می بینیم که تئاتر با تئاتر عروسکی آغاز شد و پس از آن انسان به عنوان اجرا کننده به روی صحنه آمد ولی چه می شود در کشور ما تئاتر عروسکی اولویت ثانیویه هم نیست و فراموش می شود ؟ انگار تئاتر نیست ! در واقع وقتی که تمام کارهای غیر عروسکی اجرا شد بعد به آن نوبت اجرا می دهند ، چگونه چنین اندیشه ای بین صاحب مکتبان و مدیران تئاتر ما و حتی بین تئاتری های ما وارد شده است ؟ چرا کسانی که تئاتر عروسکی کار می کنند را کمتر می شناسند ؟

روشنک کریمی : من فکر می کنم در کشور ما این مشکل عدم شناخت در مورد تئاتر عروسکی و تئاتر کودک و نوجوان وجود دارد و همه به این خاطر است که شناخت وجود ندارد کسی تئاتر کودک و نوجوان و یا تئاتر عروسکی را به عنوان تئاتری برای بزرگسال نمی بیند . به این خاطر تئاتر کودک و نوجوان را مطرح کردم که متاسفانه بسیاری از بچه های تئاتری  گمان می کنند که تئاتر عروسکی تنها برای بچه هاست و تئاتر بچه ها هم یک چیز ناچیز است و تئاتر عروسکی هم که دیگر از آن ناچیز تر است .

اگر کسی تئاتر کودک و نوجوان و تئاتر عروسکی را بشناسد و تاثیر آن را بداند مطمئنا به این نتیجه خواهد رسید که سواد و ارزش کار او خیلی بالاتر از کسی است که تئاتر معمولی برای بزرگسال کار می کند ، چون برای یک کار عروسکی و یا کاری که تلفیق بازیگر-عروسک است باید تخصص عروسکی شامل عروسک سازی و عروسک گردانی داشته باشید و این ها را درست به کار بگیرید ، اگر بخواهید تئاتر کودک و نوجوان کار کنید هم علاوه بر آن حتما باید یک تخصص داشته باشید که کودک و نوجوان را بشناسید و بدانید که برای این گروه سنی باید چه تولیدی داشت . به نظرم این مشکلات همگی از عدم شناخت می آید و اگر هر چیز در فرهنگ ما سر جای خود قرار گیرد ، همه چیز درست می شود . اگر به این نتیجه برسند که بچه ها مهمترین داشته های ما برای آینده هستند و آن ها آینده را می سازند حتما به تئاتر و آدم هایش توجه می شود .

 من همیشه کارهایی که داشتم تلفیق بازیگر و عروسک بوده چون به نظرم آن امکانی که تئاتر عروسکی می گذارد که سیال ذهن را رها کنید و آدم ها را در فضایی دیگر قرار دهید ، در هیچ جای دیگری وجود ندارد . تئاتر های فانتزی نیز به این شکل است ، تئاتر هایی که تخیل تو را به کار می گیرند همه کارهایی هستند که حتما دخالتی ازعروسک دارند حال چه سایه باشد و چه ماسک و چه عروسک و یا تئاتر اشیا باشد .

همه ی ما از سن کم شروع کردیم و الگوی ما آدم های بزرگتری بودند که از آن ها چیزهایی یاد گرفتیم . فکر می کنم که حتما یک سری از دوستان و اساتید بزرگوار ما که در تئاتر بزرگسال فعالیت می کنند ، آن ها تئاتر عروسکی را ناچیز شمردند که یک موج منفی و بد یه این همه آدم سرایت کرده است ، همچنین متاسفانه هر کسی که می خواهد کاری را شروع کند به او می گویند از تئاتر عروسکی و تئاتر کودک و نوجوان کار کند.

تئاتر فستیوال : مانند فیلم کوتاه شده است .

روشنک کریمی :  بله دقیقا ، در صورتی که هر کدام یک تخصص است . مانند شعر ، اگر غزل بگویید ، وزن و قافیه را بشناسید و یا رباعی بگویید که تنها چهار بیت دارد خیلی متفاوت است با این که ایجاز را بدانید  .همه این مشکلات به دلیل عدم شناخت است و هر که شناخت کافی داشته باشد می داند که هر کدام از این ها چقدر ارزشمند است و خود به نوعی تئاتر مادر هستند و از آنها می توان به چند تئاتر رسید برای مثال تئاتر کودک و نوجوان ، از تئاتر تربیتی ، نمایش خلاق و … تشکیل می شود یعنی هر کدام از این ها خود یک سری زیر شاخه دارند که می توانند تئاتر های دیگر را شامل شوند.

م

تئاتر فستیوال : تئاتر عروسکی خیلی خوب است اگر تئاتر عروسکی رشد کند ، تئاتر های دیگر نیز رشد خواهد کرد و یک بخش در جا زدن تئاتر همین عدم رشد تئاتر عروسکی و عدم توجه به آن است .

رامین سیاردشتی : اولین شناخت همه ما آدم ها ، خانواده هایی هستند که به پرواز تخیل کودک اهمیت می دهند . برای مثال مادری دست بچه خود را می گیرد و او را به دیدن تئاترعروسکی می برد ، مطمئنا همه ی ما کم و بیش اولین تصویری که از تئاتر در ذهنمان می آید در زمانی بوده که مادرمان اولین بار ما را به کانون برده تا نمایش کودک بینیم . این اتفاق پایه و اساس است . وقتی کار با کیفیت به منِ کودک نشان داده می شود که پر از تخیل و ایده هستم و تازه جهان اطرافم را کشف می کنم و تازه می فهمم که زندگی چیست و بخشی از زندگی که به آن هنر تئاتر می گویند چیست و چه اتفاقی برای آن میافتد ؟ وقتی این برای من لذت بخش و آموزنده باشد ، مطمئنا وقتی من با این میزان از آموزندگی و لذت آرتیستی رشد کنم ، تربیت می شوم که اگر قرار است در این حوزه فعالیت کنم ، کاری را خلق کنم که برای نسل بعد از من آموزنده باشد.

مرتضی سعیدیانبیایید این موضوع را به ورزشی چون فوتبال تعمیم دهیم ، چون زیاد دیده می شود و باعث می شود چه از سوی مسئولان و چه از سوی مردم توجه بیشتری به آن شود . برای مثال ورزشی مانند واترپلو کجاست ؟ هر از گاهی ممکن است این تیم در مسابقات آسیایی شرکت کند . این موضوع همانند توجه نکردن به تئاتر عروسکی است . در واقع می توان گفت تئاتر عروسکی ما به دلیل این که دیده نمی شود ، در جایگاه خوبی قرار ندارد . همانطور که در مورد اجراهای عموم گفتم ما بیشتر از این که بخواهیم به جشنواره نگاه کنیم باید به جامعه ای نگاه کنیم که تئاتر عروسکی را نمی شناسد ، مردم آگاهی ندارند . وقتی ما می گوییم تئاتر عروسکی برای کودک است و برای بزرگسال نیست ببنید چند درصد از مردم آن را دیده و می شناسند ؟ این باعث می شود اهمیت تئاتر عروسکی بالا رود . این اتفاق خوبی نیست که در طول سال در تهران تنها۱۰ کار عروسکی اجرا می رود .

در طول سال ممکن است ۳۰۰ ، ۴۰۰ کار در سالن های مختلف اجرا شود ولی باید دید که سهم تئاتر عروسکی در این بین چقدر است ؟ فقط دو ، سه یا در نهایت ۱۰ کار عروسکی و ۲۹۰ تئاتر انسانی اجرا می شود . با این اوصاف تئاتر عروسکی چطور می تواند رشد کند ؟ به همین خاطر من همیشه به دبیرخانه جشنواره عروسکی می گویم به جای آن که بیشتر به جشنواره عروسکی و برگزاری آن اهمیت دهید ، کمی فداکاری کنید . اجرای عموم رفتن تئاتر عروسکی جنبه های مختلفی دارد اول از همه این که بر روند رشد تئاتر عروسکی تاثیر می گذارد ، دوم باعث می شود که جامعه تئاتر عروسکی را بشناسد و بداند که یک سالن وجود دارد و در طول سال برای دیدن کار عروسکی می تواند به آن جا رود و مردم و تئاتری ها وقتی بدانند که تئاتر عروسکی وجود دارد همه به دیدن آن می آیند و این باعث آگاهی مخاطب می شود . وقتی به صورت مداوم استمرار داشته باشد و ما تئاتر عروسکی داشته باشیم و دیده شود ، رشد می کند .الان جامعه ، تئاتر عروسکی را نمی شناسد ، دانشجوی تئاتر عروسکی در دانشگاه می گوید من خجالت می کشم که بگویم تئاتر عروسکی می خوانم ، می گویم بازیگری می خوانم . من که تدریس می کنم به آن دانشجو می گویم چرا این را می گویی ؟ در صورتی که خود من در سالن ۸۱ که دانشگاه قبول شدم رویم نمی شد به مادرم بگویم تئاتر عروسکی قبول شده ام .

ما که در این حوزه کار می کنیم بسیار نسبت به این که دید جامعه مان را نسبت به تئاتر عروسکی ارتقا ببخشیم ، مسئول هستیم . به نظر من مهمترین اتفاقی که باید در جهت شناساندن این حوزه به مردم بیفتد اجراهای عموم تئاتر عروسکی در سطح تهران و کشور است ، این اجراها باید زیاد شوند تا آگاهی بالا رود . مشکل دیگر ما در تئاتر عروسکی این است که ما منتقد عروسکی نداریم و کسی نیست که به صورت حرفه ای او را بشناسیم .

 

روشنک کریمی : در رابطه با تئاتر کودک و نوجوان هم دقیقا همین طور است .

مرتضی سعیدیان : در تئاتر انسانی و سینما ما منتقدانی داریم که در این حوزه فعالیت می کنند ، ولی در تئاتر عروسکی نداریم . ما در بخش عروسکی نظریه پرداز هم نداریم ، یعنی تولید علم هم نمی کنیم . ما دانش عروسکی  تولید نمی کنیم ، چرا ما به سمت آن نمی رویم و لزومش را احساس نمی کنیم ؟ من از خودم شروع می کنم می گویم مرتضی سعیدیان و تمامی کسانی که توانایی نوشتن دارید ، بنویسید . ما باید تئاتر عروسکی را رشد دهیم زیرا تا زمانی که چیزی ثبت نشود ، اتفاق نمی افتد . ولی متاسفانه ما به جشنواره می آییم و می بینیم که بخش پژوهش و نمایشنامه نویسی حذف می شود . یعنی دقیقا آنجایی که باید علم تولید شود ، آن بخش حذف می شود و نتیجه می شود نمایش هایی که فقط در جشنواره حضور پیدا می کنند ، اجرا می روند و اگر کسی اجرایشان را نبیند دیگر هیچ اتفاقی نمی افتد . ولی اگر من پژوهشی در مورد کاری که می خواهم اجرا کنم انجام دهم ، متن آن تثبیت می شود . زیرا ما متون عروسکی نداریم ما در نمایشنامه نویسی عروسکی ضعیف هستیم . چند کار آقای ذوالفقاری فقید نوشتند و چند دوست دیگر ، ولی نسبت به دایره بزرگ بحث نمایشنامه نویسی باید بگویم که ما دراین حوزه باید فرق بگذاریم ، ما در هر حوزه می توانیم بالندگی داشته باشیم ، در نمایشنامه نویسی رشد کنیم ، ما در طول سال مگر چند مقاله عروسکی می دهیم ؟ باید بنویسیم ، مقاله دهیم و بانک نمایشنامه داشته باشیم . این ها موضوعاتی است که باعث می شود تئاتر عروسکی رشد کند .

 ما باید نظریه پرداز داشته باشیم و در مورد آن حرف بزنیم ، من الان که در دانشگاه برای بچه ها از تئاتر عروسکی می گویم ولی هنوز علاقه ای به سمت تئاتر عروسکی شکل نمی گیرد ، در فرم خوششان می آید ، ولی در محتوا هنوز ناشناخته هستند چون اتفاقی که در بیرون در جامعه عروسکی می بینند اتفاق گسترده ای نیست ، یعنی تئاتر عروسکی را نمی بییند و می گویند ما بیکار می شویم ، فوقش آن است که یک عروسک بسازیم ، پس ما از کجا نان در بیاوریم ؟! برای آنکه تئاتر عروسکی از این وضعیت در بیاید باید در جنبه های مختلف عملی و نظری تلاش کنیم. در بحث نظری لازم است که ما پیشرفت کنیم .

روشنک کریمی :  کسانی که کار می کنند همگی فداکار هستند ، ما مدام از جیبمان پول می گذاریم در حالی که کاری که انجام می دهیم بازده مالی ندارد ، این کار رسما فداکاری است ، یا به عشق بچه ها است یا به عشق کاری که انجام میدهیم  و ایمانی که به کارمان و تاثیر گذاری آن داریم .همه ی ما به این صورت کار می کنیم .

مرتضی سعیدیان : ما با فدارکاری جلو آمده ایم تا اتفاقی را شکل دهیم و هر کدام از ما بتوانیم تاثیر خوبی بر مخاطب بگذاریم و به او بگوئیم تئاتر عروسکی این است و باز تعریف بدهیم و به او بگوئیم آن که شما تا الان دیدید را ما می خواهیم کامل تر کنیم . تا آن را وسیع تر بینید و بدانند تئاتر عروسکی در این حوزه ها هم می تواند وارد شود و کارهای اقتباسی انجام دهد .

تئاتر فستیوال

من یادم است که اولین کارهایی که شروع کردم به سراغ متن هایی می رفتم که درمورد انسان نوشته شده بود . در سال ۸۳ “در انتظار گودو” و “گوریل پشمالو” و “خانه عروسک” را عروسکی کار کردم در همه این ها به سمتی رفتم  که بگویم آهای جامعه تئاتری ، فکر نکنید فقط شما خوب هستید ! تئاتر عروسکی هم می تواند خوب باشد ! ولی این مهم نیازمند این است که امثال من به طور مستمر اجرا برویم و دغدغه این را نداشته باشیم که من الان در “ارغنون” ، “سایه” و … اجرا روم .

تئاتر فستیوال : نکته ای که در اینجا به آن اشاره شد بحث امکانات مستمر و همیشگی است ، مثلا این که مثلا می گوییم بخش پژوهش از جشنواره حذف شده است . آیا ما فقط باید در بازه جشنواره پژوهش داشته باشیم ؟ چرا مستمر نمی توانیم بخش پژوهش را فعال و پویا نگه داریم ؟ یا مثلا چرا ما هیچ سالنی مختص تئاتر عروسکی نداریم ؟

مرتضی سعیدیان : من به یاد دارم که از سال ۸۱ که به دانشگاه تهران آمدم چنین دغدغه ای داشتم که چرا ما سالنی مخصوص تئاتر عروسکی نداریم و الان نزدیک به ۱۴ سال از آن اتفاق می افتد هنوز ما این معضل را داریم .

رامین سیار دشتی : زیرا هنوز این باور شکسته نشده که تئاتر عروسکی هم می تواند برگزار شود .

مرتضی سعیدیان : آن باور وقتی شکل می گیرد که ما قوی تر حضور پیدا کنیم ما در بحث نظری باید قوی باشیم ، باید هر ماه در مجلات ، خبرنامه ها و سایت ها در مورد تئاتر عروسکی حرف بزنیم ، وقتی گروه عروسکی قوی باشند ، می توانیم بگوییم که ما می خواهیم سالن بگیریم و برای آن بجنگیم که یکی از سالن های تئاتر شهر مخصوص تئاتر عروسکی شود . وقتی ضعیف باشیم ، این اتفاق نمی افتد . چون وقتی نه منتقد داریم نه نظریه پرداز نه کار پژوهشی و نه نمایشنامه ، در طول سال می بینیم که اجرای عموم هم کم می شود ، مانند همان ورزش واترپلو می شود و دیگر ما را نمی بینند .

رامین سیار دشتی : چطور است که در بخش تئاتر غیرعروسکی  کسی مانند همایون غنی زاده کار اجرا می کند و اطمینان دارد که آن کار می فروشد و از همه امکانات و عواملی که می تواند تضمین فروش او باشد استفاده می کند ، هنرپیشه چهره هم می آورد ، کیفیت کارش هم خوب است ، زیبایی شناسی او هم تا حد و اندازه ای برای تماشاگر امروز جذاب است ، یا رضا ثروتی و یا خیلی های دیگر  و مطمئن هستند از این که کاری تولید می کنند و تماشاچی خود را پیدا می کنند . چرا در حوزه تئاتر عروسکی نباید این اتفاق بیفتد ؟ چرا کارگردان تئاتر عروسکی ما نباید به این درک برسد و بگوید من هم کاری تولید می کنم و مطمئن هستم تماشاگرم را پیدا می کنم ؟ از همه ابزار و امکانات هم استفاده می کنم که این کار دیده شود و می دانم که این کار دیده می شود و فرقی نمی کند که در سالن بزرگ یا کوچک اجرا بروم . ولی تماشاگر می آید و با اشتیاق بلیت می خرد و کار را می بینید . این اتفاق  باید بیفتد مطمئنا هم تا این سال ها بعضا افتاده است ولی به قدرت نمایش غیر عروسکی نبوده ، من فکر می کنم یک خودباوری نیاز است ، خود باوری که خانواده عروسکی باید داشته باشد و اصلا دور از ذهن نیست ، در تئاترهای بزرگ دنیا می بینید که بخش اعظم آن عروسک است و در روی صحنه سحر و جادو می کنند . ما در چند سال پیش به جشنواره آلماتی قزاقستان رفته بودیم ، من طراح صحنه خانم زهره بهروزی نیا بودم در آن جشنواره نزدیک به بیست کشور دنیا حضور داشتند . یک کار از شیلی آمده بود ، این ها ۷۲ ساعت با سه پرواز خود را به جشنواره رساندند ، عروسک های آن ها در سفر گم شد و در روز آخرعروسکهایشان به جشنواره رسید . وقتی آن ها را می دیدیم لذت می بردیم که چقدر اجرایشان جذاب است و هم فانتزی در آن می بینید ، هم تکنیک وهر چه که می تواند از یک اجرای تئاتری به تو لذت بدهد در آن اجرا وجود داشت و اشتیاق در آن ها می دیدی ، اشتیاقی که آن ها را وادار می کند از هزاران  کیلومتر دورتر به این جشنواره بیایند و کارشان را اجرا کنند .

ما هم قطعا چنین اشتیاقی را در تک تک بچه های عروسکی داریم ، و این باید متبلور شود و به این انسجام برسد که بگوییم ما کار پرمخاطب و جذاب تولید می کنیم . ما مخاطبمان را می شناسیم ، یعنی اگر برای کودک کار می کنیم ، روانشناسی کودک را می دانیم و اگر برای مخاطب نوجوان و بزرگسال کار می کنیم ، علایق و سلیقه او را می دانیم و این توانایی را داریم که کار با کیفیت اجرا کنیم . اگر این خودباوری رخ دهد خیلی از مشکلات ما حل می شود . 

تئاتر فستیوال

مرتضی سعیدیان : وقتی بحث را بر کیفیت می گذارید کمی کار سخت می شود . برای مثال در طول سال ما چقدر کار با کیفیت تئاتری می بینیم ؟ اما کمیت و حضور داشتن باعث قوی شدن آن جریان می شود ، حتما باید کار با کیفیت اجرا کنیم ولی باید به کمیت هم فکر کنیم ، ما باید از لحاظ کیفی کاری مقبول ارائه دهیم ، هدفمان هم در تئاتر همین است  ، زیرا می خواهیم بگوییم که تئاتر عروسکی قابلیت هایی دارد که می تواند با تئاتر انسانی فرق کند و تماشاچیان را دعوت می کنیم که بیایند و این گونه را ببینند . مطمئن باشید که این نگاه مدنظرمان است که کارمان کیفیت داشته باشد ، ولی بحث کمیت را نباید فدای کیفیت کنیم . یعنی بگوییم که ما در جشنواره سی کار داریم و یا سی کار تولید سالانه داریم که فقط ده تای آن با کیفیت است و بقیه باید کنار برود . من می گویم نیازمند یک دوره ی گذار هستیم و احساس می کنم تئاتر عروسکی هنوز نوپا است و نگاه من این است که همه  آن را نمی شناسیم . در دانشگاه هم با آن به مشکل بر می خوریم . ما احتیاج به یک کار کمی و دوره ی گذار داریم که مداوم در آن اجرای عروسکی داشته باشیم . قرار نیست همه قوی باشند ممکن است یکی قوی و دیگری ضعیف باشد ، مهم این است که حضور داشته باشند . وقتی که جامعه ، تئاتر عروسکی را بشناسند سپس خود می تواند بگوید که کدام کار ضعیف و کدام قوی است ، شاید او در کار ضعیف چیزی را ببیند که برایش جالب باشد ! این انتخاب را باید به جامعه مان بسپاریم باید بگذاریم چند سالی از لحاظ کمی حضور داشته باشیم و  رشد کنیم و در سال سوم بگوییم که کیفیت مهمتر است . حال که تماشاگر تئاتر عروسکی را شناخت ، دنبال کیفیت می گردد و اگر کاری کیفیت بهتری داشته باشد رشد بهتری پیدا می کند .

روشنک کریمی : من با این دیدگاه شما مشکل دارم ، به نظر من در رابطه با امکانات سخت افزاری خیلی غلط است که یک سالن را به تئاتر عروسکی اختصاص دهند . این که الان تالار هنر سالن مخصوص کار کودک است خوب است ، ولی باید تالار هنر و یک سالن بلک باکس را به آن اختصاص دهند چون همه کارهای کودک و نوجوان قاب عکسی نیست ، همه محدود می شوند ویا کسی کار عروسکی خیلی خوب تاپ تیبل دارد ولی به خاطر سالن نمی تواند در آنجا اجرا رود . چون تئاترعروسکی مخاطب بزرگسال دارد باید سالن های تئاتر شهر این قابلیت را داشته باشند که نمایش عروسکی هم در آن جا اجرا رود . مانند “ملاقات با بانوی سالخورده” نباشد که چون کار فردی آماده نبود به آقای حجازی گفتند شما در این زمان کارتان را اجرا کنید .

می خواهم بگویم که این خیلی بد است و مانند این است که بگوییم : ” این ها را اگر نخورید ، دور میریزیم !  ” این خیلی فاجعه است و من باید بسته به این که کارم چه تکنیکی دارد بتوانم در هر سالنی اجرا بروم و همانطور که آقای سعیدیان گفتند خیلی خوب است که ما کمیت را داشته باشیم ، ولی اتفاق بدی که می افتد این است که همه متعهد نیستند و به این فکر نمی کنند که ما تعهد داریم کاری قابل قبول با کیفیتی نرمال را اجرا کنیم ، خیلی ها می آیند که فقط خودشان را نشان دهند و خیلی ها می آیند که پول در بیاورند و این اتفاق باعث لطمه به جوهر تئاتر می شود . ترجیح من این است که کارها تعداد کمتر و کیفیت بیشتری داشته باشند و در زمان بیشتری اجرا بروند تا به مراتب مخاطبان بیشتری ، کار بهتری را ببینند . ولی اگر مردم بیایند کار ضعیف ببینند می گویند تئاتر عروسکی و یا تئاتر کودک این بود ؟

من دوره ی گذار را خیلی قبول دارم ، ولی الان شکل مخاطبان به گونه ای است که باید آن ها را با کیفیت نگه داشت و میخکوبشان کرد وگرنه مانند تئاتر آزاد می شود که ما در ابتدا دو یا سه کار داشتیم ولی الان چند هزار از این تئاتر ها داریم و مردم بسیار از آن استقبال می کنند و به هر بهانه ای بلیت آن تئاتر را می خرند و به دیدن آن می روند و می خندند و شاد هستند . من فکر می کنم که این آسیب است ،  به همین خاطر ترجیح می دهم تالار هنر در سال ۸ تا ۱۰ کار اجرا برود ، ولی کاری باشد که مخاطب از آن لذت ببرد . من خودم چون کار روابط عمومی هم انجام میدهم با مردم خیلی در ارتباط هستم . کسی که کاری خوب می بیند و بعد کار ضعیف می بینید به او توهین می شود و می گوید چرا من پولم را صرف کاری کردم که به این شکل است و چرا به من آگاهی نمی دهید . پس به نظر من الان تنها ابزار ما این است که کار خیلی خوب ارائه دهیم که هم دوستان تئاتری ما سکوت کند و هم کسی که مخاطب ما می شود بگوید که چه جالب اینطور هم می شود .

مرتضی سعیدیان : بحث کمیتی که من در حیطه تئاتر عروسکی بزرگسال می گویم این است که ۲۵ کاری که به جشنواره می آیند همگی اجرا روند چون آن ها از چندین فیلتر رد شده اند و به جشنواره رسیده اند . شما فرض کنید آقای فلانی می خواهد در تالار خصوصی اجرا رود چه کسی نظارت کرده است ؟ فقط بخش خصوصی کار را دیده است . ولی وقتی ما فضایی مانند جشنواره داریم که کارها از یک فیلتری رد می شود ، از لحاظ کمی باید این ۲۰ نمایش در طول سال اجرا روند .

روشنک کریمی : بله یعنی کارهایی که جشنواره از سه فیلتر گذرانده حتما باید اجرا رود .

رامین سیار دشتی : بحث کیفی و کمی توامان است . یعنی کسی که این فیلترها را  برای حضور در جشنواره گذرانده باشد ، دیگر مضحک است که کاری ضعیف و سخیف ارائه داده باشد .


ادامه دارد …

۱۱ نظر ثبت شده است .

  1. راحیل مقصودلو گفت:

    همه جا وقتی حرف از جشنواره یا حتی موفقیت تیم های ورزشی میشه میگن اگه ثبات باشه و مثلا دبیر یا مدیر یا سرمربی ثابت باشه و هر دفعه تغییر نکنه ثبات بوجود میاد و باعث موفقیت میشه و فلان و فلان ! فکر کنم این دیدگاه هرچند توی ورزش موثر بوده و مثلا فوتبال تیم ملی یا ورزش های دیگه ولی در هنر ناثیر چندانی نداره ! نه مدیرای سینمایی تونستن با موندنشون کاری کنن نه دبیرای جشنواره های مهمی مثل تئاتر و فیلم فجر ! الان چند ساله که مرضیه برومند که هم با سواده و هم تجربه داره دبیره ولب میبینیم اتفاق خاصی نمیافته و همچنان همون روند بی توجهی ادامه داره !

    • پیام گفت:

      بستگی داره توقع ما از دبیر جشنواره چیه ! دبیر نمی تونه به تنهایی کن فیکون بکنه و تغییرات اساسی بوجود بیاره ! مخصوصا با بی پولی های سال های اخیر …

  2. صادق تبار گفت:

    از الان تا جشنواره ی بعدی حدودا یکسال و نیم دیگه باقی مونده . امیدوارم در این فرصت یه فکر اساسی براب این اوضاع بشه . لطفا!

  3. ع-ر-و-س-ک گفت:

    جشنواره تباتر عروسکی هم سالهاست با وجود مرضیه برومند از رونق افتاده و عملا اتفاق به معنای خاص کلمه در اون نمی افته چه از لحاظ اجرا ، گروه ها ، سالن ها ، متون ، خلاقبت ، توانایی در جذب مخاطب ، دعوت از گروه های بین المللی حرفه ای و کار درست و غیره و غیره

  4. طلایی گفت:

    ادامه ش کی منتشر میشه ؟

  5. ندا علی زاده گفت:

    تا زمانی که خود ما یعنی فعالان حوزه تئاتر عروسکی پشت هم نباشیم و به هم کمک نکنیم کسی توجهی به این عرصه نخواهد کرد !! من به آینده خوشببنم . امیدوارم اوضاع برای اجراهای عموم بهتر بشه

  6. ت مثل تئاتر گفت:

    من صحبت های این دوستان رو به دقت خوندم . برعکس حرفهاشون همه ی ابن عزیزان شاید نه اون کار جشنواره شان را ولی کار دیگری را روی صحنه برده اند و هیچوقت بیکار نبودند … مثلا همین روشنک کریمی در تالار هنر کار داشت . خوب نیست که ادم فقط بخواد با بدگویی و تیره نشون دادن فضا ماهی خودش رو از آب بگبره !

    • پرستو گفت:

      واقعا متاسفم برای همچین دیدگاهی … این حرف شما دو حالت داره با واقعا پرتین از ماجرا و با مشکلات گروه ها برای اجرای صحنه ای آشنا نیستین با مقرضین ! در هر صورت آدم بهتره به بقیه اهانت نکنه و توهین نکنه

  7. عروسکی گفت:

    حرفای خوبی زده شد .امیدوارم مسئولین مربوطه هم ببینند و بخوانند !!

  8. هنگامه گفت:

    سال هاست بچه های فعال در زمینه تئاتر عروسکی منزوی هستند و اللبشون حتی تو جشنواره یونیما هم دیده نمیشن ! متاسفانه فقط مجبوریم دور هم حرف بزنیم !

  9. امیر گفت:

    کووو گوووش شنوا ؟؟؟

پاسخ دادن به ع-ر-و-س-ک لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *