یادداشتی بر نمایش " آنشرلی با موهای خیلی قرمز " به کارگردانی امیربهاور اکبرپوردهکردی به بهانه اجرایش در سی و هفتمین جشنواره تئاترفجر

خلق یک نوستالژی شیرین


اشــاره : این یادداشــت هــــمزمان با اجـــرای عــمومی نمــایش ”آنشرلی با موهای خیلی قرمز” به کــارگردانی  امیربهاور اکبرپوردهکردی در مرداد سال ۹۷ در وب سایت تئاتر فستیوال منتشر شده بود . اکنون به بهانه اجرای این نمایش در سی و هفتمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر باز نشر آن را مفید و به جا دانستیم .

انتخاب اسم مناسب برای یک نمایشنامه ، برگ برنده ای است که تقدیم کارگردان یک نمایش می شود تا در همان ابتدای کار یک قدم جلو باشد و بداند
مخاطب جذب اسم نمایشش می شود و احتمال انتخاب آن نمایش و پرداخت هزینه برای آن نمایش افزایش پیدا می کند .

“آنشرلی با موهای خیلی قرمز” این خصوصیت را داراست . یک اسم نوستالژیک از یک کارتون مورد علاقه ی دهه ی شصتی ها و یا چه بسا مادران آن نسل و فرزندان نسل بعد .

“آنشرلی …” از این برگ برنده ی خود درست استفاده می کند و سوء استفاده نمی کند . یک اسم نمادین بی ربط به کل ماجرا برای گول زدن مخاطب انتخاب نمی کند ، بلکه مخاطب واقعا آنشرلی را می بیند ، البته با موهای خیلی قرمز !

دکور ساده و سرد و بی روح نمایش ، برای تصویر سازی خانه ای که آنشرلی به آن وارد می شود ، فضاسازی خوبی است . ورود آنشرلی با طراحی لباس و گریم مناسب و بازی خوب بازیگرش همه چیز را در شروع کار برای مخاطب دلچسب و راضی کننده جلوه می دهد . اما کارگردان جوان آنشرلی به همین قناعت نمی کند و بعد از این نوستالژی بازی های جذاب برای مخاطب به سراغ داستان خودش می رود و به مخاطب می فهماند که فقط با آنشرلی رو به رو نیستی ، و نمایش کودک و نوجوان نیست ، پس با دقت ببین .

“آنشرلی …” یک روایت غیر خطی را در پیش می گیرد که این نوع روایت و وارد کردن مخاطب به رویاها و توهمات آنشرلی ، یک فضای سورئال زیبا در اثر ایجاد می کند که این جا به جایی بین سورئال و رئال تا پایان اثر ادامه پیدا می کند و این رفت و برگشت ، چندین و چتد بار در طول قصه به مخاطب رکب می زند و او را بیشتر جذب می کند تا پایان قصه همراه آنشرلی بشود . این رکب زدن حتی در تشخیص وهم و رویا بودن موقعیت و یا واقعیت داشتن نیز پیش می رود و کارگردان هنرمندانه ، آنچه را که می خواهد به نمایش در می آورد . نمایش از ریتم خوبی برخوردار است و کارگردان از تمام اجزا و طراحی ها و میزانسن ها برای حفظ ریتم و پیش بردن قصه بهره جسته است .

در این بین نمی توان از بازی بازیگران به سادگی گذشت ، به خصوص که در پروسه ی ” جای دیگری قرار گرفتن ” هر بازیگر چند تیپ را اجرا می کند و همگی این تیپ ها را خوب به نمایش درمی آورند.البته با درایت و باهوشی کارگردان و بازیگر ، در مواقعی که قرار است به جای شخصیت لال صحبت شود ، تیپ سازی صورت نمی گیرد و بازیگر با همان شخصیت خودش در نمایش دیالوگ ها را می گوید ، حتی اگر باعث شود تماشاگر را به دقت بیشتری وادارد . آنشرلی یک تئاتر خوب است . یک تئاتر دانشجویی خوب که می تواند نویدبخش کارگردانی جوان و خلاق باشد .

علاوه بر این فراموش نکنیم که “آنشرلی …” یک تئاتر دانشجویی از شهرستان است که بار دیگر ثابت می کند مدت هاست مرزهای تئاتر تهران و شهرستان برداشته شده است و می توان در خیلی مواقع با اطمینان ، اثری دانشجویی از شهرستان انتخاب کرد و امیدوار بود که کار خوبی خواهی دید . کاری خوبتر ازخیلی نمایش های روی صحنه از گروه های تهرانی !

 

فرهاد ابراهیمی والا – دپارتمان نقد تئاتر فستیوال

يک نظر ثبت شده است .

  1. donya گفت:

    نمایش خوبی بود . خیلی دوستش داشتم . خوشحالم تو جشنواره فرصت این شد که این نمایش رو ببینم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *