ثروتی برای تئاتر ؛ مالیات بر ارزش افزوده !


یادداشتی بر نمایش ” فهرست ” به کارگردانی رضا ثروتی

تئاتر فستیوال

  • میزانسن ها در دو بخش از نمایش افتضاح بود ، طوری که گروهی از تماشاچیان اصلا بازیگران و اتفاقات صحنه را نمی دیدند. وقتی یک شبه یک آدم سی و چند ساله می شود پیشکسوت ، بهتر ازاین هم نمی شود .

           این یعنی کارگردانی ؟!

  • بسیاری از صحنه ها ( بازی ها – اکت ها – رنگ ها و … ) آنقدر از درون ثروتی جوشیده بودند که تماشاچی هیچ چیز از آن نمی فهمید . یعنی تماشاچی باید قبل از کار یک دور ثروتی را اول ببیند ، با او گپ بزند و اسپرسو بنوشد ، تا بعد بتواند شاید کمی از فهرست را بفهمد .

           این یعنی درام ؟!

  • شخصیت پردازی و بازی ها که فاجعه بود ، صدای بد معلم پیانوی دد ، اکت های مسخره او ، سومین دد که بازی او از ابتدایی هم ابتدایی تر بود. وجود پرسوناژهایی که انگار ثروتی توی رو دربایستی یا هر دلیل دیگری مثل باج دادن به تهیه کننده یا سرمایه گذار ، باید به کسی نقشی می داد ، مثل کسی که خودش را گم کرده و ….

           این یعنی تربیت بازیگر ؟!

  • کارهای بی منطق و بی معنی ، صرفا جهت فروش بیشتر گیشه و تحمیق تماشاچی مثل نوع راه رفتن ها ، اکت های شکسته شکسته ی بازیگران به اصطلاح مرده و از همه مزحک تر استفاده ی بی معنی از ویدئو پروژکتور و پخش تصاویر بی ربط که فقط و فقط برای پر کردن صحنه و پوشاندن ضعف طراحی صحنه و کارگردان است .

           این یعنی خلاقیت ؟!

  • متاسفیم برای تئاتر که تماشاچیانش نفهمیدن را دوست می دارند و تحمیق را پول خرج کردن را و برای اینکه بگویند خیلی می فهمند کف می زنند تا عریانیشان هویدا نشود.

به نام خدا…

خدایی که زیباست و زیبایی را دوست دارد .

این ها برآیند نقد های منفی ای بود که بر کار جدید رضا ثروتی ( برداشتی آزاد از ترجمه  نمایشنامه فهرست )  نوشته شده است . که من خلاصه و با اشاره به فهوای کلام آنها ، در اینجا ذکر کردم .

آری رضا ، حقیقتا ثروتی است برای تئاتر و متاسفانه بعضی مالیات بر ارزش افزوده این ثروت .

قطعا این برداشت آزاد از فهرست نقصک هایی دارد . طبیعی است .

اما هنگامی که این انرژی ، این تبهر ، این نظم ، این دقت و هماهنگی در طراحی و اجرا ، این خلاقیت که از پس دانش آمده است را نظاره کردم ، به وجود استادی ( شاید قبل از پیش کسوت شدن برای اینکه به بعضی بر نخورد ) پی بردم که گویی از پس همه ی اینها بر آمده و حال برای جاودانگی تلاش می کند .

او به حق ارزش افزوده است چرا که شاگردان او هر کدام به تنهایی با کاری که ارائه دادند ، آرزوی هر کارگردانی هستند . و آنها باید این مسیر را ادامه بدهند تا حرکت قطع نشود .

آنقدر نقد و یادداشت بر این اثر نوشته شده که دیگر جایی برای کمترینی مثل من باقی نمی ماند .

اما بعد از همه خلاقیت ها ، زیبائی ها و خلق صحنه های بی نظیر ، در یک صحنه از نمایش تیر خلاص با یک میزانسن عجیب به من شلیک شد .

و آن آنجایی بود که کارگردان باهوش برای تکمیل فضا سازی در ذهن تماشاچی خود ، حتی از اتاق فرمان و بازی یک بازیگر از پشت شیشه هم برای چند ثانیه در میزانسن استفاده کرده بود . اتاقی که در بالای سالن سمت راست تماشاچی قرار دارد . و جالب اینجاست که بازی چند ثانیه ای او به غایت کامل ، تاثیر گذار و از پس فهم است .

که این نشان دهنده ی نبوغ ثروتی و تسلط  او برخلاقیتش است .

فهرست او به حق ، اگر نگوئیم بی نظیر، کاری است کم نظیر که علاوه بر یک نمایش ، کلاس درس هم هست .

محمد جواد حبیبی – نویسنده مهمان

۱۸ نظر ثبت شده است .

  1. Shamsi گفت:

    Faqat daram hasrat mikhoram ke chera natunestam in namayesho bebinam.

  2. خانقلی گفت:

    کاش این تاتر که این همه ازش تعریف میشه به شهرستان ها هم بیاد.

  3. نوری گفت:

    وای مردم از استرس واسه خوندن این نقد. سبک جالبی بود

  4. بیتا گفت:

    داشتم فکر میکردم خب چرا اینهمه منفی؟!!! بسیار گویا و بجا بود ممنون… فقط من متوجه این تیرخلاص نشدم! تو کدوم صحنه این اتفاق می افته؟!

    • هامون گفت:

      نزدیک آخرای کاره . اونجایی که اونایی که تو نقش موسیقی بازی می کنن ، نقش روح رو بازی می کنند.
      اونجاست که یکی از عوامل پشت صحنه ، از اتاق فرمان ، صورتشو به شیشه می چسبونه و نقش روح رو بازی می کنه.
      البته من هم بار اول که کار رو دیدم متوجه نشدم . بار دوم دیدم.

      • بیتا گفت:

        ممنونم جناب هامون بابت پاسختون… الان متوجه شدم کدوم صحنه بوده اما متاسفانه با وجود اینکه منم دوبار دیدم فهرست رو اما اصلا اتاق فرمان رو ندیدم!!

  5. جوادی گفت:

    مرسی از منتقد محترم. بسیار گویا و به جا

  6. لذت تاتر گفت:

    هم خندیدیم و هم گریه کردیم. هم لذت را چشیدیم و هم غمگین شدیم و همه ی این ها و همه ی افکار منتقل شده به ذهنمان را تا چندین روز و تا همین حالا با خود در ذهن به دنبالمان کشیدیم.
    فهرست شاید نمایشی باشد که تا آخر عمر یادگارش را با خود یدم می کشیم.

  7. نگاه گفت:

    ریتم عالی، موسیقی عالی تر، بازیگران عالی تر تر، کارگردانی از آنهت هم عالی تر تر تر… عاشقتونیم آقای ثروتی

  8. Hosein گفت:

    Taatr kheili khubi bud va hesabi mano shegeft zade kard. Az ruzi ke didam verd zabunam be hame in bude ke hame beran bebinan.

  9. هامون گفت:

    واقعا باید قدرت جوان هایی مثل ثروتی رو دونست. این نمایش به قدری دلنشین بود که چند باری اشک مخاطب را درآورد. کاش از همین حالا کاری بکنیم تا استعداد هایی مثل ثروتی از دست نروند.

  10. Teetee گفت:

    Behtarin namyeshi ke tahaala didam
    divanam karde hafte pish didam vali hanooz zehnam dargireshe

  11. Teatrbaz گفت:

    آری رضا ، حقیقتا ثروتی است برای تئاتر ”
    Likkkke

  12. Shabnam گفت:

    Chera az iliyaye doost dashtanoo chizi nanveshtid
    az hamechize namayesh behtar v bood

  13. محمدپور گفت:

    حیف که داره تموم میشه

  14. محسن گفت:

    عاللللییییی بودددد اقای حبیبی…. شوکه شده بودم که چرااا نمایش پیشنهاد می شود ولی اینقدر نقد منفی نوشته شده واسش

    • پری گفت:

      منم همین ولی به به نام خداش که رسیدم حال کردم

      • saeed گفت:

        نوشتار بسیار عالی بود. در ابتدا ی خواندن قصد داشتم بدون خواندن کامل متن در بخش نظرات دلایلی برای بد بودن نقدتان بیاورم ولی صبوری کردم و تا انتها خواندم. بسیار عالی بود. با این گونه نوشتن خود به گونه ای آن نقد های بی پایه و اساس را نیز به تمسخر گرفتید. بسیار عالی. متشکرم.

پاسخ دادن به saeed لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *